بهرام امیر احمدیان_کارشناس مسائل روسیه
نه تنها افکارعمومی در ایران بلکه در کشورهای دیگری که بهنحوی با روسیه در تعامل بودهاند، نسبت به روسها بیاعتمادی حس میشود. شاید یکی از مهمترین دلیل این امر را میتوان در گسترشارضی روسیه یاد کرد. روسها از زمان آغاز حکومت رومانفها در قرن 16میلادی دائما توسعهارضی داشتهاند و از آن زمان تاکنون این نگرش ادامه داشته است. چند سال پیش در یک مسابقه تلویزیونی بین دانشآموزان مدارس در مسکو، پوتین وارد صحنه میشود و از یک دانشآموز دختر میپرسد حدود مرزهای روسیه کجاست؟ دختر دانشآموز برخی از این حدود را میگوید. پوتین به دختر دانشآموز رو کرده و میگوید اشتباه نکنید. روسیه محدودیت مرزی ندارد و مرزهای روسیه دائم در حال گسترش است. در اوایل قرن نوزدهم روسیه قلمرو قفقازی ایران را با جنگ و خونریزی علیه ایران به خاک خود ضمیمه کرد و علاوه بر کشتن دلاورمردهای ایران و تصاحب خاک، از ایران غرامت جنگی هم دریافت کرد. در نیمهدوم همین قرن، آسیای مرکزی را تصرف کرد و چه خونریزیها که نشد. اگر به همین قرن بیستم اکتفا کنیم روسیه(شوروی) قلمرو خود را به بالتیک رساند و جمهوریهای بالتیک را به خاک خود ضمیمه کرد. جزایر کوریل را از قلمرو ژاپن به خاک خود ضمیمه کرد و تاکنون به این اشغال ادامه میدهد و هنوز هم معاهده صلح با ژاپن را به سبب عدمواگذاری این جزایر به آن کشور امضا نکرده است.
روسیه (شوروی) در شمال ایران در اثنای جنگ جهانی دوم، آذربایجان ایران را اشغال نظامی کرد و در فکر ضمیمهکردن خاک ایران به قلمرو خود بود. در آغاز انقلاب اسلامی ایران، افغانستان را اشغال نظامی کرد. در سال 2008دوقلمرو از خاک گرجستان (اوستیا و آبخازیا) را اشغال نظامی کرد. در سال 2014، شبهجزیره کریمه از قلمرو اوکراین را اشغال و به خاک خود ضمیمه کرد.
زمانی که محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت ایران از روسیه به سبب اشغال آذربایجان ادعای غرامت کرد، روسها نهتنها وقعی ننهادند بلکه وقیحانه خواستار غرامت شدند و این ادعا را عنوان کردند که اگر روسها آذربایجان را اشغال نکرده بودند، آلمانها در ایران ماندگار میشدند و متفقین ناگزیر به حمله به ایران برای بیرونراندن نازیها از ایران میشدند. پشتیبانی مسکو از حزب توده در ایران و خیانت این حزب به آرمانهای ملی ملت ایران سبب بدنامی تحزبگرایی در ایران شده است که لطمات بسیاری به فضای سیاسی ایران زد.
قرارداد 1907، در سنپترزبورگ پایتخت روسیه بین دولتهای روس و انگلیس در مورد تقسیم ایران به امضا رسید. به موجب این قرارداد ایران به3 منطقه تقسیم شد. قسمت شمال تحت نفوذ روسیه، قسمت جنوب تحت نفوذ بریتانیا و یک منطقه هم بیطرف. حوزه نفوذ روسیه در ایران از قصرشیرین و اصفهان و یزد و خواف میگذشت و به برخوردگاه مرز ایران، روسیه و افغانستان میرسید. حوزه نفوذ انگلستان شامل جنوب شرقی ایران در شرق خطی که از بندرعباس به کرمان و بیرجند میرسید، قرار داشت. منطقه بیطرفی نیز تحت نفوذ حکومت مرکزی ایران بود. دولتهای انگلستان و روسیه قرار گذاشتند که هیچکدام در حوزه نفوذ دیگری امتیازی نگیرند ولی شهروندانشان میتوانستند در منطقه بیطرف هم امتیاز بگیرند.
از زمان تقسیم ایران به 2 منطقه تحت نفوذ روس و انگلیس در سال 1907و به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط قزاقهای روس به سرکردگی لیاخف روسی، بمباران گنبد مسجد گوهرشاد مشهد در سال 1912توسط روسها، سبب بیاعتمادی عمومی نسبت به روسها نهتنها در ایران بلکه در منطقه و جهان شده است.
روسیه نیک میداند که اگر بین ایران و اتحادیه اروپا روابط نزدیکی برقرار شود (اگر ایالاتمتحده رضایت بدهد و روسیه مانعتراشی نکند) میتواند گاز طبیعی ایران به اروپا صادر شود. ایران بزرگترین دارنده ذخایر اثباتشده گاز در جهان است و برای صادرات نیاز به سرمایهگذاری خارجی، تکنولوژی و بازار مصرف دارد که هر سه در اتحادیه اروپاست و این خوشایند روسها نیست. به همین سبب بیاعتمادی اروپاییها به روسیه بیش از همه است که با این کشور همسایه هستند و زیر تیغ قطع گاز. تحریم روسیه توسط اروپا پس از اشغال شبهجزیرهکریمه در اوکراین، نه به سبب هواداری از اوکراین، بلکه بیشتر به سبب ترسی است که اروپاییها از تبدیلشدن این فرایند به رویهای که ممکن است دامن جمهوریهای بالتیک یا حتی قزاقستانی را بگیرد که در مرز با روسیه، روستباران بسیاری ساکنند و روسیه با گنجاندن بندی در دکترینهای نظامی خود حمایت از روستباران را در هر کجای دنیا برای خود وظیفه میداند. حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد روسیه را در اجرای خواستههای خود (همچون کریمه و آبخازیا و اوستیا) تقویت میکند.
روسیه از نظر استراتژیکی بر این پندار است که ضعف ژئواستراتژیک دارد و برای رفع این نقیصه باید به قلمروهای همسایه دستاندازی تا امنیت خود را تامین کند. روسیه امروزی با تأسف از فروپاشی شوروی در پی برقراری نظم و ترتیبات امنیتی دوره شوروی است. پیمان امنیت دستهجمعی، پیمان همکاری شانگهای تا حدودی نگرانیهای امنیت این کشور را برطرف میکند ولی نیازمند ساختار اقتصادی قدرتمندی است که آن را در راه رسیدن به قدرت دوره شوروی رهنمون شود. اتحادیه اقتصادی اوراسیایی در این راستا طراحی شده است، اگر چین هم به آن بپیوندد آرمانگرایان روسیه به اهداف خود میرسند ولی اغلب همسایگان روسیه در آسیا و در اروپا به اهداف روسیه در همکاریهای دوجانبه و چندجانبه با دیده شک مینگرند. چینیها خوب میدانند که روسها مرموزند و از ظاهر آنها نمیتوان چیزی دریافت. در روابط با روسیه گذاشتن همه تخممرغها در سبد روسیه کاری غیرعاقلانه است.
چرا بعضیها روسها را غیرقابل اعتماد میدانند؟
همه تخممرغها را در سبد روسیه نگذارید
در همینه زمینه :
نقد خبر
سوپرمارکت