• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
یکشنبه 23 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 15779
+
-

کوه تاریخی رشکان به پاتوق آسیب‌دیدگان اجتماعی تبدیل شده است

دژ ۲ هزار ساله در تسخیر معتادان!

دژ ۲ هزار ساله در تسخیر معتادان!

مهین قاسمخانی| خبرنگار:

منطقه 20


هرچه نزدیک‌تر می‌شوی، نگاه‌های مشکوک آدم‌های مشکوک بیشتر و بیشتر می‌شود. اولی نگاهی می‌اندازد و پشت ‌دارودرخت‌های بوستان ناپدید می‌شود و دیگری می‌آید تا نگاه‌های مشکوک رفیقش را پی بگیرد. با   اینکه بعداز ظهر یک روز تعطیل است اما بوستان کوچک «رشکان» خلوت است. خبری از زنان و کودکان محله نیست. هیچ خانواده‌ای را در این اطراف نمی‌بینی که زیراندازی پهن کرده باشد و فلاسک چای کنار دستش باشد اما در عوض آدم‌های مشکوک با قامت‌هایی تکیده و فرتوت محدوده را قرق کرده‌اند.

بوستان رشکان درست در دامنه غربی کوه رشکان قرار دارد. برای رفتن به بالای کوه باید از پلکانی نفسگیر بالا بروی؛ پلکانی که تو را تا بلندترین نقطه کوه  رشکان بالا خواهد برد اما همه تو را از قدم گذاشتن بر پله‌های چوبی و داربستی منع می‌کنند. دلیل‌شان هم حضور و‌‌ تردد زیاد همان آدم‌های مشکوکی است که وقتی غریبه‌ای وارد محدوده‌شان می‌شود از همان پایین کوه، یعنی پارک رشکان، زاغ سیاهش را چوب می‌زنند تا مبادا آرامش و خلوتشان برهم بخورد. چون هر غریبه‌ای می‌تواند یک خطر باشد. مثلاً یک پلیس یا یک خبرنگار.

پایت را روی نخستین پله چوبی می‌گذاری و سرت را بالا می‌گیری و نگاهی به بالای کوه می‌اندازی. راه زیادی در پیش است. آدم‌های مشکوک حالا با سرعت بیشتری قدم برمی‌دارند و به این‌سو و آن‌سو می‌روند. همه سعی دارند وانمود کنند متوجه حضور تو نیستند و اهمیتی هم به آن نمی‌دهند، اما در واقع این‌طور نیست. یکی به سرعت از پله‌ها بالا می‌رود و دیگری فی‌الفور پایین می‌آید و در چشم برهم‌زدنی غیب می‌شود.

این اطراف پر است از گریزگاه‌هایی که پای هیچ غریبه‌ای به آنها نمی‌رسد. پله‌های چوبی را یکی‌یکی بالا می‌روی. بعضی از پله‌ها لق می‌زنند و بیشتر داربست‌هایی که تخته‌ها روی آنها قرار گرفته زنگ ‌زده‌اند. برای تماشای قسمت‌های مختلف دژ تاریخی رشکان به نیمه‌های کوه که رسیدی باید از پله‌های چوبی پایین بپری و بقیه راه را در تودرتوی نشانه‌های تاریخی ادامه دهی. آنچه ما امروز آن را با نام کوه یا دژ رشکان می‌شناسیم در واقع بخش کوچکی از یک دژ دفاعی است که ۲هزار و ۳۰۰ سال قبل گذشتگانمان برای دفاع از هسته مرکزی شهرری ساخته‌اند؛ دژی محکم با برج‌های دیده‌بانی بی‌شمار.

تا ۱۳سال قبل کسی از وجود این دژ تاریخی باخبر نبود. حدود۷۰ سال قبل، باستان‌شناسی آمریکایی به نام اشمیت، کاوش‌هایی را در این محدوده انجام داد اما قبل از آنکه به نتایج نهایی برسد درگذشت. بعد از او سال۱۲۸۲ بار دیگر باستان‌شناسان دست به کار شدند و کاوش در این محدوده تاریخی را آغاز کردند. بعداز ۲سال حاصل کار آنها کشف بقایای یکی از دژ‌های سلطنتی و تاریخی ایران بود. نامش را «رشکان» گذاشتند چون باستان‌شناسان آن را متعلق به دوره اشکانیان می‌دانستند.

این دژ، پایتخت بهاره پادشاهان اشکانی و مکانی مهم برای برگزاری مراسم نوروز پادشاهان ساسانی بوده و در آن دوره «ارشکیه» نام داشته است. 
 وارد فضای تودرتوی دژ که می‌شوی، انبوهی از قلوه‌سنگ‌های بزرگ توجه‌ات را جلب می‌کند. برخی از سنگ‌ها به‌صورت نیم‌دایره و برخی به شکل دیواره کنار هم چیده شده‌اند.

به اطرافت که نگاه می‌کنی دیواره‌های سنگ‌چین دژ را می‌بینی که حفره‌های بزرگی در آنها ایجاد شده است. به یاد صحبت‌های محمد اکبری، دبیرشورایاری محله صفائیه‌ـ چشمه‌علی می‌افتی که می‌گفت معتادان دیواره‌های سنگی دژ رشکان را تخریب می‌کنند و با سنگ‌های آن برای خود اجاق می‌سازند. این دژ تاریخی به پاتوق آنها تبدیل شده است. بعد به یاد حرف‌های امیرمصیب رحیم‌زاده، رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری ری می‌افتی که او می‌گفت سنگ‌های رها شده در دژ رشکان حاصل کاوش‌ها و حفاری‌های باستان‌شناسان است.

و تو با خود می‌گویی این باستان‌شناسان عجب آدم‌های کارنابلدی بودند که سنگ‌ها را از دیوار قلعه خارج و آنها را گله به گله ریخته‌اند و با چنین شکلی از حفاری قصد کشف چه چیزی را داشته‌اند. فضایی دالان مانند با سقف گنبدی در ابتدای دژ وجود دارد که دیواره داخلی آن کاملاً دود گرفته و سیاه است. این سیاهی حاصل بارها آتش روشن کردن معتادان در این فضای نیمه بسته است.

از میان لاشه‌های سنگ‌ها و دیواره‌های تخریب شده می‌گذری و دوباره به راه‌پله چوبی و فلزی می‌رسی که قرار است تو را تا بلندترین نقطه دژ برساند. بالارفتن از این پله‌ها کارچندان ساده‌ای نیست. سرانجام به بلندترین نقطه دژ می‌رسی؛ جایی که چند مرد جوان آنجا کز کرده‌اند و مشغول اختلاط هستند که با دیدن تو بی‌درنگ از جای خود بلند شده و از پله‌ها پایین می‌روند. در بلندترین نقطه رشکان می‌توانی هرچهار طرف دامنه این دژ تاریخی را از نظر بگذرانی.

ضلع غربی کوه را بوستان رشکان احاطه کرده است. در ضلع جنوبی، تعدادی آلاچیق به چشم می‌خورد که سال‌هاست متروک مانده‌اند. ضلع شرقی کوه، چشم‌اندازی از بزرگراه‌های اطراف ری را نشان می‌دهد اما دیدن ضلع شمالی دژ رشکان بیش از هرچیز شگفت‌زده‌ات می‌کند. در ضلع شمالی هیچ اثری از دامنه کوه باقی نمانده است و کوه بیشتر شبیه به صخره‌ای با شیب ۹۰ درجه است.

درست در پایین این صخره چشمت به انواع ماشین‌آلات سنگین می‌افتد که برخی در حال رفت‌وآمد و تعداد بیشتری درست زیر دیواره کوه پارک شده‌اند. بار دیگر صحبت‌های محمد اکبری، دبیرشورایاری محله صفائیه‌ـ چشمه‌علی در ذهنت تداعی می‌شود که می‌گفت بخشی از آن فضایی که حالا در ضلع شمالی کوه رشکان به‌عنوان پارکینگ کمپرسورها و ماشین‌های سنگین استفاده می‌شود زمانی جزو دامنه کوه رشکان بود که صاحبان کارگاه‌های صنعتی خیلی آرام و خزنده آن را تراشیدند و به زمینی صاف تبدیل کردند تا بتوانند از آن به‌عنوان پارکینگ کمپرسورها و کامیون‌های خود استفاده کنند. یادآوری دوباره این سخنان و تماشای فعالیت این همسایه‌های مزاحم آن هم درست چسبیده به کوه تاریخی رشکان عمق بی‌توجهی به آثار تاریخی شهرمان را به تلخی به رخ می‌کشد. 


از پله‌ها پایین می‌آیی در حالی‌که آخرین جمله‌های رحیم‌زاده را در ذهنت مرور می‌کنی که می‌گفت وضعیت دژ رشکان به بدی قبل نیست. حضور معتادان خیلی کمتر شده و تعداد گشت‌های پلیس هم افزایش پیدا کرده است. شاید بالاخره نگهبان دائمی در این محدوده مستقر تا از این به بعد بتوان جلو زخم زدن بیشتر به این بنای تاریخی گرفته شود.»
 

این خبر را به اشتراک بگذارید