• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
پنج شنبه 15 آبان 1399
کد مطلب : 114830
+
-

گفت‌وگو با حسن معجونی، نویسنده و کارگردان تئاتر و بازیگر به بهانه اکران آنلاین چند فیلم سینمایی‌اش

داشتن فالوور بالا، معیار بازیگری نیست

داشتن فالوور بالا، معیار بازیگری نیست

الناز عباسیان

حسن معجونی حتی برای آنهایی که اهل تئاتر نباشند، نام آشنایی است؛ هنرمندی است که نامش با هنر تئاتر گره خورده است و سال‌ها عمرش را در سالن‌های نمایش برای اجرا و کارگردانی این هنر‌زنده صرف کرده است. او در ۲ سال اخیر در سینمای ایران پرکارتر از گذشته شده و امسال ۳ فیلم «بی‌حسی موضعی»، «لتیان» و «آبادان یازده ۶۰» برای اکران آنلاین داشت و فیلم سینمایی «گورکن» را هم آماده اکران دارد. همه اینها موجب شده تا این روزها نامش بیش از هر زمان دیگری در سینما مطرح شود. اما خودش دغدغه مهم‌تری دارد و آن هم بیکاری هنرمندان تئاتر در این روزهای کرونایی است. از بی‌توجهی‌ها به این هنر گلایه دارد اما حرف‌هایش به اینها ختم نمی‌شود و به ورود نابازیگرها به روش‌های مختلف به عرصه هنرهای نمایشی  هم گلایه دارد و می‌گوید: «کسی که در فضای مجازی مشهورشده الزاما نمی‌توان گفت که فرد موفقی است یا در حوزه بازیگری توانمند است. شاید به‌زعم تهیه‌کننده‌های سینما این بازیگر، تماشاگران بیشتری را برای اکران و بازگشت سرمایه جذب کند اما اینها تماشاگران کاذب‌اند و نمی‌توانند تعیین‌کننده برای سینما باشند و سینما فن و تخصص خودش را دارد». در آستانه اکران آنلاین فیلم‌های معجونی سراغ او رفتیم و درباره ورود به دنیای بازیگری پرسیدیم و در ادامه، کوتاه از احوالات شخصی‌اش برایمان گفت. این شما و این صحبت‌های خواندنی معجونی سینمای ما! 

  شما جزو معدود تئاتری‌هایی هستید که بیشتر توانتان را در زمینه نمایش معطوف کرده‌اید و خیلی دیر از تئاتر به سمت تلویزیون و سینما کشیده شدید. سؤال نخست ما درخصوص همین نحوه ورود بازیگران تئاتر به سینما و تلویزیون هست. چقدر اهمیت دارد که بازیگر، کار حرفه‌ای خودش را از صحنه‌های نمایش و سالن‌های اجرای زنده شروع کند و بعد پشت دوربین‌ها ظاهر شده و بازی کند؟ 
سینما هیچ وقت ادامه یا مرحله پیشرفته تئاتر نبوده و نیست؛ پس بیاییم اساسا جور دیگری فکر کنیم. ممکن است فردی هیچ کلاس تئاتری نرفته باشد اما در سینما موفق باشد. متأسفانه به لحاظ معروف‌شدن و مسائل اقتصادی برای ما اینطوری شده است که گمان کنیم مرحله پیشرفت در تئاتر، رفتن به سینماست. اینکه فردی در تئاتر خوش بدرخشد، کسی او را انتخاب کرده و به دنیای سینما ببرد به منزله مرحله پیشرفت او نیست. همانطور که اشاره کردم بحث مشهورشدن و دستمزد بالاتر مطرح است،‌ این در حالی است که خود تئاتر، خیلی جاها هدف هست؛ یعنی بسیاری از آدم‌های دنیا آرزو می‌کنند که‌ ای کاش به تئاتر برسند. یک آدم تئاتری می‌تواند در سینما خیلی موفق باشد اما یک آدم سینمایی، ممکن است به سختی بتواند در تئاتر موفق باشد چون تئاتر یک‌سری مهارت‌ها می‌خواهد و در مدیوم تئاتر، بازیگری فوق‌العاده سخت‌تر از سینماست. از این‌رو خیلی از بازیگرهایی که از سینما به تئاتر می‌آیند بالای ۹۰درصد در وهله اول شکست می‌خورند.

  هم‌اکنون شرایطی ایجاد‌شده که سینمای ما گیشه‌محور شده و بعضی سازنده‌های فیلم‌ها، سراغ بازیگران مبتدی اما ثروتمند می‌روند. همین موضوع یک‌سری افراد نابلد را وارد هنرهای نمایشی ما کرده است. به‌نظر شما چقدر برای اعتبار و کیفیت فیلم‌های سینمایی مهم است که این افراد دوره‌های آموزش کلاسیک و تمرین‌های تئاتر  را دنبال کنند؟ 
۸۰ درصد بازیگران سینمای ایران همین روال را رفته‌اند؛ یعنی بدون مقدمه و گذراندن دوره‌های آموزشی وارد سینما شده‌اند. فکر نکنید آدم‌هایی که در سینما هستند در مورد علم بازیگری صاحب‌مقامی هستند. اینگونه نیست و به‌نظر من ۸۰درصد آنها تحصیلات آکادمیک ندارند. من شخصا معتقدم دریچه ورود بازیگرها، کارهای مناسبتی و به‌ویژه در تلویزیون است. زمانی که کارهای مناسبتی مثل سریال‌های‌ ماه رمضان،‌ ماه محرم یا عید نوروز پیشنهاد می‌شود، خیلی از بازیگرها درگیر نمی‌شوند، از این‌رو خیل عظیمی از آدم‌های تازه‌کار وارد این حوزه می‌شوند. کافی است یک‌بار دیده شوند، چندی بعد تبدیل به یک بازیگر می‌شوند. اغلب هم از فضای مجازی بهره می‌برند و با طرفدارانی که در این فضا جذب می‌کنند تبدیل به سلبریتی این حوزه می‌شوند.

  به نکته خوبی اشاره کردید به‌نظر شما چرا این روزها تعداد فالوورها یا همان طرفداران یک بازیگر در فضای مجازی، معیاری برای پیشنهاد نقش می‌شود؟ 
کاملا ذهنیت اشتباهی است که برخی سازندگان فیلم‌ها و حتی مردم دنبال می‌کنند. من از همین رسانه استفاده می‌کنم و می‌خواهم کمی واضح‌تر با آدم‌ها صحبت کنم. متأسفانه اغلب ما هنوز فضای مجازی را نشناخته‌ایم. الزاما کسانی که میلیونی فالوور دارند به این معنا نیست که در حرفه خود توانمند هستند. اغلب دنبال‌کننده‌های فضای مجازی همان لحظه دنبال یک سرگرمی و یا یک فان هستند. ما تا به حدی از فضای مجازی درست استفاده نکرده‌ایم که یک فرد معتاد با گفتن یک جمله «معتادا نمی‌گیرند» مثلا تبدیل به یکی از شاخ‌های اینستاگرام یا همان اینفلوئنسر می‌شود. در این فضا، بحث تبلیغ در صفحه‌های مجازی هنرمندان هم مطرح می‌شود که من در اینجا به آن اشاره نمی‌کنم و اصل صحبت من درباره انتخاب بازیگرها براساس میزان طرفدارانشان در فضای مجازی است. شاید به‌زعم تهیه‌کننده‌های سینما، این بازیگر، تماشاگران بیشتری را برای اکران و بازگشت سرمایه جذب کند اما اینها تماشاگران کاذب‌اند و نمی‌توانند تعیین‌کننده برای سینما باشند. سینما، فن و تخصص خودش را دارد. با این کار ما تماشاگران کاذب را جایگزین تماشاگران واقعی سینما می‌کنیم. تماشاگر کاذب یک‌بار می‌آید و فیلمی را می‌بیند و می‌رود ولی آدم سینما نیست و اگر ما آینده‌نگر باشیم، باید در مورد مخاطب خاص سینما صحبت کنیم، نه در مورد سیل مخاطبان کاذب. حتی در تئاتر هم این تماشاگران کاذب زیاد شده‌اند. اغلب اوقات به این خاطر می‌آیند که فقط هنرپیشه را ببینند نه یک تئاتر را و این برای هنر و فرهنگ ما خوشایند نیست. البته ممکن است ۱۰درصد بیایند و ناخواسته آلوده تئاتر شوند و آرام‌آرام زندگی‌شان عوض شود ولی اساسا روی آنها نمی‌توان حساب باز کرد.

  این روند گزینش و ورود بازیگران به دنیای سینما به آینده این هنر و کیفیت تولیدات آن آسیب می‌زند. کمی درباره این موضوع صحبت کنید.
بخشی از کیفیت فیلم‌های تولید‌شده مربوط به هنرمندان است ولی بخشی دیگر مربوط به هنرمندان نیست. به فیلمنامه و مسائل دیگر بستگی دارد. اصولا متن و نوشتن، مسئله‌ای پیچیده شده است؛ اینکه متنی نوشته شود که مورد تأیید قرار بگیرد خودش ۵۰درصد کیفیت کارها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. از دلایل دیگر این است که ما نسبت به دانسته‌های جامعه خودمان اصطلاحا ندید بدید هستیم؛ مثل همان نگرشی که در مورد فالوورها در فضای مجازی داریم؛ اینکه یک‌سری چیزها را نمی‌بینیم در عین حال یک‌سری آدم‌ها فکر می‌کنند که سینما جایی است که به‌راحتی بتوان ریسک کرد؛ یعنی سرمایه‌گذاری کنند تا یک‌شبه فروش میلیاردی داشته باشند. خیلی از آدم‌ها به همین امید در سینما سرمایه‌گذاری کرده و با آوردن چند بازیگر معروف می‌خواهند فروش میلیاردی داشته باشند.

  صحبت از فروش فیلم‌های سینمایی شد. به‌نظرتان این روزها که شیوع ویروس کرونا محدودیت‌های اجتماعی و تعطیلی بی‌سابقه‌ای برای بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی و هنری ایجاد کرده، اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی، سینما ماشین، پخش از شبکه نمایش خانگی و... می‌توانند کمکی به صنعت سینمای ایران کنند؟ شما راه برون‌رفتی برای هنرمندان در این شرایط پیشنهاد می‌کنید.
درباره بخش اول سؤال‌تان قالب‌های مختلف اکران ازجمله اکران آنلاین موضوعی است  که معمولا مربوط به تهیه‌کنندگان فیلم است. رضایت از اکران آنلاین مربوط به من نیست. برای من در حدی که در سینما کار دیده شود یا اکران آنلاین، رضایت‌بخش است؛ در حقیقت نارضایتی ما مربوط به اکران‌هایی هست که جلوی آنها گرفته شده و اجازه اکران داده نمی‌شود. در پاسخ به بخش دوم سؤال شما با کمال تأسف باید عرض کنم تئاتر، بدترین ضربه را در این دوران کرونا دیده است. در این دوران با رعایت پروتکل‌های بهداشتی کم و بیش فیلم‌هایی در حال تولید است. از طرفی فیلم‌هایی که از قبل تولید شده بود اگر در سینما ارائه نشود می‌تواند به‌صورت اکران آنلاین یا شیوه‌های دیگر ارائه شود؛ به‌عبارتی اغلب هنرمندان حداقل با محدودیت‌هایی، کارشان را ادامه می‌دهند، مثلا نقاش، کار خودش را انجام می‌دهد. ممکن است نمایشگاه برپا نکند اما می‌تواند نمایشگاه خصوصی و یا فروش آنلاین داشته باشد. در حوزه موسیقی هم هنرمندان ممکن است کنسرت نداشته باشند ولی با اجراهای آنلاین و روش‌های دیگر فعالیت‌شان را دنبال می‌کنند و کاملا بیکار نشده‌اند. اما تنها هنری که آسیب کامل دیده است تئاتر است که تا به‌صورت زنده اجرا نشود معنای واقعی خود را پیدا نمی‌کند. بسیاری، پیشنهاد تئاتر آنلاین داده‌اند اما باید پذیرفت که تئاتر آنلاین یک شاخه از تئاتر است اما خود تئاتر نیست. تئاتر آنلاین را نمی‌توان به کل تئاتر تعمیم داد. وقتی هم از فیلم تئاتر صحبت می‌کنیم، باید اول ببینیم این فیلم تئاترها چه هستند. اینها اسنادی هستند که نگه داشته می‌شوند اما مدل فیلم دیده نمی‌شوند. بله ممکن است که ما تئاتر تلویزیونی داشته باشیم اما این مدیومی است که پایه‌ و اساس آن نمایشنامه است ولی نمی‌توان به‌حساب تئاتر گذاشت. تئاتر اتفاق زنده است و اساسا به‌خاطر همین ویژگی‌اش آسیب مطلق دیده و به هیچ عنوان نمی‌شود نجاتش داد. وقتی پیشنهاد فیلم تئاتر می‌شود باید اول تئاتر اجرا شود که از روی آن فیلم ساخته شود ولی الان همین اجرا را هم نمی‌توان داشت. تئاتر، بی‌دفاع‌ترین هنر در این دوره است و به اندازه خود انسان، این هنر لطمه دیده و می‌توانم بگوییم در حال نابودشدن است. به‌خاطر اینکه ۸۰درصد آدم‌هایی که پایبند تئاتر بوده و به‌صورت حرفه‌ای کار می‌کردند الان بیکار هستند. ۹‌ماه هست که درآمدی ندارند و در این شرایط اقتصادی جامعه، واقعا با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستند. متأسفانه تاکنون حمایتی هم نشدند زیرا تنها چیزی که برای برخی مسئولان مهم نیست تئاتر است، این درحالی است که تئاتر در کشورهای دیگر یک شاخصه و معیار پیشرفت فرهنگی است. برای نمونه در کشورهای دیگر درصد آدم‌هایی که تئاتر تماشا می‌کنند، یکی از معیارهای شناخت جامعه مترقی است و تئاتررفتن به‌عنوان یک شاخصه به‌حساب می‌آید. اما حالا که تئاتر متوقف شده، باید بپذیریم که تئاتر، مهمان هنرهای دیگر باشد. همکاران تئاتری من می‌توانند فعلا و موقتا در هنرهای دیگر فعالیت کنند و زمانی که تئاتر شروع شد برگردند. واقعا چاره نیست و الان تئاتر در بدترین حالت تعطیل شده است.

  در فیلم‌های اخیرتان نقش‌های جدی بیشتری بازی کردید؛ خودتان کدام ژانر را می‌پسندید؛ کمدی یا جدی؟ 
علاقه‌ام به کمدی است البته از جنس تئاتر نه از جنس سینما، کمدی تئاتر، تلخ‌تر است. ژانر جدی در سینما بد نیست. من اتفاقا بدم نمی‌آید که ژانر جدی را در سینما تجربه کنم چون کمدی آن را دوست ندارم و ترجیح می‌دهم ژانر جدی باشد که با حال و هوای من فرق داشته باشد.

  دوست‌داشتنی‌ترین نقشی که بازی کرده‌اید کدام است؟ 
هر کدام از نقش‌هایم را به‌گونه‌ای دوست دارم. البته بازی در فیلم سینمایی «خوک» را بیشتر.

  از نگاه مردم چطور؟ 
مردم بیشتر سریال می‌بینند و خیلی مرا در سینما یا تئاتر ندیده‌اند. سریال‌های «مسافران» و «شمعدونی» نخستین گزینه‌هایی است که عموم مردم از من به‌خاطر دارند.

  می خواهیم کمی فضای گفت‌وگو را عوض کنیم و به سؤالات شخصی برسیم. مهاجرت‌تان از تهران حقیقت دارد؟ گویا شما مدتی است به شهر رشت نقل مکان کرده‌اید. این مهاجرت زندگی کاری‌تان را مختل نمی‌کند؟ 
(با خنده) من دوگانه‌سوز هستم؛ هم تهران هستم، هم رشت. زمانی که کار داشته باشم تهران هستم ولی زمانی که مثل الان بیکار باشم رشت هستم. خیلی دلم می‌خواست از این هوای آلوده و پردود و سر و صدای تهران به جای آرامی پناه ببرم. تهران، شهر پرتنشی شده که سرعت همه‌‌چیزش بالاست. بی‌آنکه اختیاری داشته باشیم در استرس و تکاپوی بیش از حد هستیم. بهتر است گاهی از این شهر بیرون بیاییم و حال و هوایی تازه کنیم. همچنین در شهرهای دیگر با مخاطبان متفاوتی برای تئاتر مواجه می‌شویم؛ کسانی که وقتی تئاتر می‌بینند شگفت‌زده شده و حال تازه‌ای به ما می‌دهند. البته من پیش‌تر هم به بحث اجرای تئاتر در شهرستان‌ها علاقه و تأکید داشتم. چندین سال است که در گروه تئاتر لیو به این نکته می‌پردازیم که باید آموزش  را از شهرستان‌ها شروع کنیم. اشتباه مطلق است که همه‌‌چیز را در مرکز جمع کنیم. تمرکززدایی جزو چیزهایی هست که ما راجع‌به آن در گروهمان بسیار حرف زده‌ایم.

  خاطرمان هست که گفته بودید علاقه زیادی به خریدن کتاب دارید. هنوز هم این لذت با شماست؟
بله. لذت خریدن کتاب هنوز هم دیوانه‌وار در من وجود دارد. این لذت از آنجا نشات می‌گیرد که همه ما دوست داریم هر اتفاق جدیدی که در حال رخ دادن است در جریانش قرار بگیریم، فرصت پیدا کنیم و درباره آن بخوانیم. البته‌ ای کاش این لذت برابری می‌کرد با خواندن آنها. همیشه با خودم می‌گویم‌ ای کاش وقت داشتم همه کتاب‌هایی را که می‌خرم، بخوانم. در این روزهای کرونایی، تنها چیز خوب کرونا این بود که فرصتی به ‌ما داد تا بنشینیم و از فعالیت‌های روزمزه دور شده و بیشتر فیلم دیده و کتاب بخوانیم.

  حالا که صحبت از کتاب‌خواندن شد در این ایام که اغلب توصیه ماندن به خانه می‌شود، شما چه کتابی به خواننده‌های ما پیشنهاد می‌کنید؟ 
کتاب‌هایی که من به آنها علاقه دارم مطلوب نظر عموم مردم نیست چون معمولا نمایشنامه تخصصی و مطالب تئوریک که مربوط به یک حوزه خاصی است را می‌خوانم. اما در کل پیشنهاد می‌کنم مطالعه را در هر رشته و تخصصی که هستند فراموش نکنند.

  پیش‌تر گفته بودید که از خوردن لذت بسیار می‌برید و به قول معروف خوش خوراک‌اید. هنوز هم خوش خوراک‌اید یا نه رژیم غذایی خاصی را دنبال می‌کنید؟
واقعیت این است که چیزی عوض نشده است. آدمی که چیزی را دوست داشته باشد به مرور زمان بدتر می‌شود چون تجربه لذت‌بردن از غذا از زمانی که به‌دنیا آمده‌ایم در ما وجود داشته و رشد می‌کند؛ حتی در رژیم‌های مختلف غذایی هم لذت‌بردن از خوردن هست.

  شما اهل تبلیغات و درآمدزایی در صفحات مجازی خودتان نیستید. چطور در صفحه اینستاگرام‌تان از انجمن کودکان سرطانی محک حمایت کردید؟
به خاطر اینکه همه ما به این مؤسسه خیریه دینی داریم. حمایت از آن را وظیفه خودم می‌دانم. به‌نظر من در طول تاریخ ایران این بهترین مؤسسه است که به بهترین نحو کارش را انجام می‌دهد ولی متأسفانه حمایت نمی‌شود.

  و سؤال پایانی اینکه هم‌اکنون مشغول کار جدیدی هستید؟ 
تازه کاری را به پایان رسانده‌ام. در سمت شمال غرب کشور بود و هم‌اکنون کار خاصی را انجام نمی‌دهم.

تئاتر، بی‌دفاع‌ترین هنر در دوره کرونا است و به اندازه خود انسان، این هنر لطمه دیده و در حال نابودشدن است. به‌خاطر اینکه ۸۰ درصد آدم‌هایی که پایبند تئاتر بوده و به‌صورت حرفه‌ای کار می‌کردند الان بیکار هستند

کوتاه از حسن معجونی 
محمد حسن معجونی متولد ۲۸ دی ۱۳۴۷ در زنجان بازیگر و کارگردان تئاتر است. او فارغ‌التحصیل رشته ادبیات نمایشی و سرپرست گروه تئاتر لیو است. او همچنین در سریال مسافران به کارگردانی رامبد جوان و همچنین سریال شمعدونی به کارگردانی سروش صحت نیز ایفای نقش کرده‌است. وی برای بازی در فیلم خوک به کارگردانی مانی حقیقی، نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیستمین دوره جشن سینمای ایران شد. او در چند سال اخیر در سینما پرکارتر شده و می‌گوید: «علاقه اول من کارگردانی تئاتر است اما وقتی بیشتر به سینما بپردازم وقت کمتری برای تئاتر پیدا می‌کنم. اما واقعیت این است که باید زندگی مادی خودم را هم نجات بدهم. این اتفاق بدی نیست چون با فراغ‌بال و با دغدغه کمتر مالی، تئاتر کار می‌کنم؛ یعنی مجبور نیستیم. وقتی مجبور نباشیم حال خوب داریم و این حال خوب را به تئاتر می‌دهیم».‌ 

از لتیان تا آبادان یازده ۶۰
معجونی در بیش از ۱۹ فیلم سینمایی بازی کرده که از این میان می‌توان به فیلم‌های بی‌حسی موضعی، «تپلی و من»، «ما همه با هم هستیم»، خوک، «بی‌نامی»، «اشباح»، «تتل و راز صندوقچه»، «از تهران تا بهشت»، «برف روی کاج‌ها»، «قصه‌ها»، «لب دریا»، «خیابان‌های آرام»، «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید»، «ای دوست مرا به‌خاطر آور»، «کنعان» و «همیشه پای یک زن در میان است» اشاره کرد. حضور در سریال‌های شمعدونی و مسافران و مسابقه «خنداننده شو» از معدود تجربه‌های تلویزیونی معجونی است. البته فعالیت‌های تئاتری او در زمینه بازیگری، نویسندگی و کارگردانی به حدی زیاد است که اینجا مجال پرداختن به آنها نیست. معجونی در جدیدترین تجربه‌هایش در فیلم‌های «گورکن»، آبادان یازده ۶۰ و لتیان هنرنمایی کرده است.

آموزش در گروه تئاتر لیو
این هنرمند از مؤسسان و مدیر گروه تئاتر لیو است که می‌کوشد تنها نام گروه را یدک نکشد و تعاریف درست و استانداردی را که یک گروه نمایشی می‌تواند داشته باشد به عرصه ظهور برساند. گروه تئاتر لیو یا در طول سال نمایش اجرا می‌کنند و  یا اگر هم نمایشی در دست نداشته باشند به کارهای آموزشی و پژوهشی مشغول هستند. او درباره اهمیت و لزوم انجام کارهای پژوهشی در این حوزه می‌گوید: «نه تنها در حوزه تئاتر بلکه در همه حوزه‌ها آموزش، مهم‌ترین اتفاق است؛ در واقع آموزش ما را آماده می‌کند که با جهان آینده به‌درستی مواجه شده و بتوانیم درست درک کنیم. آموزش، نشان‌دهنده یک جامعه پیشرفته است. اگر کسی به مقوله آموزش نپردازد محکوم به فناست و اگر لزوم آموزش را حفظ نکنند، آن جامعه عقب‌افتاده است». 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید