• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
پنج شنبه 27 شهریور 1399
کد مطلب : 110383
+
-

پیشنهادهای ویژه هفته

شهرزاد قصه‌گو
  پرده نئی


این یک فیلمنامه است، با وجود این چرا باید آن را بخوانید؟ آن‌هم فیلمنامه‌ای که هنوز ساخته نشده و به احتمال هیچ‌وقت هم ساخته نخواهد شد؟ 2 دلیل دارد؛ اول اینکه شما دارید اثری از بهرام بیضایی را می‌خوانید که در روزگار قدیم اتفاق افتاده و خود فیلمنامه و توضیحاتی که داده است، فی‌نفسه ارزش ادبی دارد و آن را تبدیل به یک اثر ادبی کرده است. دوم اینکه جدا از ساخته شدن یا نشدن این اثر، وقتی شما شروع به خواندن بخشی از آن می‌کنید، چنان با این شهرزاد قصه‌گوی تئاتر و سینمای ایران پیش می‌روید، که تا وقتی نفهمید آخر قصه چه خواهد شد، آن را زمین نخواهید گذاشت. فیلمنامه هم سرشار از دیالوگ‌هایی است که اصلاً هر کدام‌شان نقل‌قولی ماندگار محسوب می‌شوند. ماجرا، ماجرای راوی زنی است که در پشت پرده‌ای نئی قرار دارد؛ زنی که می‌گویند شفا می‌دهد و مقدس است و.... 3 مرد نزد او آمده‌اند تا شفا بگیرند، هر کدام دردی دارند. همه این وقایع در شهرری، در دل تاریخ اتفاق می‌افتد. فرمانروای شهرری نیز در جست‌وجوی رؤیایی است. در واقع کتاب، کتاب رؤیاهاست. داستان این سه مرد ورؤیای فرماندار و ماجراهای این زن، همه به هم گره خورده و شگفت‌زده‌تان می‌کند.

از جان گذشته‌ها
  هاگاکوره


این کتاب، درباره سامورایی‌های قدیمی ژاپن است. شاید برایتان جالب باشید بدانید که کلاً جماعتی به نام سامورایی‌ها، چه نگاه و جهان‌بینی و فرهنگی داشتند. کتاب را سیدرضا حسینی ترجمه و نشر چشمه هم آن را چاپ کرده. کتاب هم اطلاعاتی تاریخی درباره چنین جماعتی دارد، هم خودش قاعده‌هایی طلایی برای زندگی را بیان می‌کند. خیلی عجیب است که چطور جنگجویانی بدون اعتقاد به معنویت، به این راحتی می‌توانند جان‌شان را کف دست‌شان بگذارند و به دل دشمن بزنند. برای این جماعت، یک مرگ عادی خیلی ننگ بود و دوست داشتند که در راه امیران خود کشته شوند. در واقع همانطور که مترجم انگلیسی کتاب می‌گوید، این کتاب درباره اصالت قدرت اراده است. کتاب را با نام «سرودهای نابشیما» هم می‌شناسند. در واقع گزین‌گویه‌هایی از2 سامورایی پیر و جوان است که عزلت پیشه کرده‌اند و دارند گذشته را به یاد می‌آورند. در جایی از کتاب، چنین داستانی بیان می‌شود: یکی از سامورایی‌ها به جایی می‌رود و می‌بیند که فردی در آن‌جا نیست. می‌پرسد کجاست. می‌گویند برای دعا به معبد رفته تا از خدای جنگ مدد بجوید. او می‌خندد و می‌گوید چه کاری؛ حتی اگر خدای جنگ هم در میدان جنگ مقابل تو باشد، باید او را به دو نیم کنی.

قهرمان خودساخته
  من زلاتان هستم


این کتاب، بیوگرافی یکی از مهم‌ترین و خاص‌ترین ورزشکاران حال حاضر دنیاست؛ زلاتان ابراهیموویچ. فوتبالیست شاخصی که اصالتاً اهل بوسنی است اما سوئدی دانسته می‌شود. درحالی‌که در باشگاه‌های ریز و درشت زیادی توپ زده. البته به نسبت سن قهرمانی، هم‌اکنون سن نسبتاً بالایی دارد و با اینکه متولد 1981بوسنی است، اما هنوز بازی می‌کند. او سابقه حضور در تیم‌هایی چون یوونتوس، اینترمیلان، بارسلونا، پاری‌سن‌ژرمن و منچستر را دارد و الان هم که با آث میلان قرارداد دارد. مدتی هم به لیگ آمریکا رفت. او را به واقع باید یک فوتبالیست کامل و خودساخته دانست که البته خودش را خیلی دست بالا می‌گیرد. اما انصافاً بازیکن خوبی هم هست. او بیشترین افتخارات فردی در تاریخ فوتبال سوئد را کسب کرده. حالا در این کتاب، شما با سرگذشت این فوتبالیست خودساخته و عجیب و غریب آشنا می‌شوید. بد نیست بدانید که در زمان خودش، به همراه کاکا، جزو گران‌قیمت‌ترین فوتبالیست‌هایی بودند که بیشترین حقوق را می‌گرفتند. او زمانی که افت کرد، از طرف مدیر برنامه معروف خودش، محکوم به این برنامه شد که ساعت‌ها و ماشین‌های گران‌قیمت خودش را بفروشد و سه برابر قبل تمرین کند؛ البته او هم این کار را کرد.

شور بی‌مرز عشق
رباعیات مولانا


مولانای بزرگ را بیشتر به غزل و مثنوی معنوی و البته نثرش می‌شناسیم. غافل از اینکه شاعر و عارف بزرگ ادبیات فارسی، رباعیات خوبی هم دارد که از چشم ما مغفول مانده و کمتر به آنها توجه می‌کنیم. اما چرا؟ لابد یکی از دلایلش این است که در دیوان اشعار قدما، رباعیات را آن آخرها جا می‌دادند و کمتر کسی سروقت‌شان می‌رفت. شاید هم قدرت غزلیات و نثر و مثنوی معنوی او باعث چنین امری شده باشد. اما به‌تازگی کتابی به زبان عربی ترجمه شده که «53 راز از میخانه عشق» نام دارد؛ که همین تعداد از رباعیات برگزیده این چهره را که پیامی درون خودش دارد، انتخاب کرده است. این کتاب در کشور اردن چاپ شده است. کتاب را فردی به نام دکتر لمی سخنینی برگردان کرده است و جالب اینکه برگردان آن به ‌صورت شعری را هم عمر شبانه، شاعر و روزنامه‌نگار اردنی انجام داده. یعنی هم با یک ترجمه روبه‌رو هستید و هم با شعرشده همین ترجمه به زبان مقصد. کتاب را هم انتشارات «منشورات العائدون للنشر و والتوزیع» نشر داده. جالب اینکه این کتاب، از روی کتابی ترجمه شده از رباعیات مولانا به زبان انگلیسی برگردان شده است.

گانگستری که برگشت
  رفقای خوب


تازگی‌ها خبر رسیده که فیلم «رفقای خوب» مارتین اسکورسیزی، سی ساله شده است. در این فیلم که نویسندگی‌اش هم با خود اسکورسیزی بوده، رابرت دنیرو، ری لیوتا، جو پشی، لورین براکو و... نقش‌آفرینی کرده‌اند. این فیلم 145دقیقه‌ای به سال 1990در کمپانی برادران وانر تولید شد. جالب اینکه فیلم براساس کتابی به قلم گزارشگر جنایی ساخته شده و براساس زندگی واقعی هنری هیل، گانگستر سابق و همکاری فعلی اف‌بی‌آی بوده. هنری هیل، از دوران کودکی دوست داشته که گانگستر بشود، درست مثل خیلی از کودکانی که دوست دارند وقتی بزرگ شدند، خلبان، دکتر و... شوند. او حتی این جایگاه را از رئیس‌جمهور شدن هم بهتر می‌دانسته. به این منظور، با عنوان پیشخدمت و راننده وارد یکی از این گروه‌های خلافکار شده و سرانجام پذیرفته می‌شود. سپس در این فیلم نفسگیر، ماجرای زندگی این فرد و زندانی شدن و تشکیل گروه جدید و طراحی بزرگ‌ترین سرقت تاریخ آمریکا را می‌بینیم. او سرانجام توسط دیگر گانگسترها طرف شده و سرانجام به پلیس اعتماد کرده و باعث دستگیری دیگر خلافکاران می‌شود. این فیلم البته فیلم خشنی محسوب می‌شود، ولی در عین حال جزو بهترین‌های تاریخ سینما هم به شمار می‌رود.

سینمای مینی‌مال
  مجموعه چهل


برای کسانی که به سینما و فیلم علاقه‌مندند، تماشای فیلم‌های کوتاه هم می‌تواند لذت فراوانی داشته باشد. فیلم‌هایی که غالباً خوش ساخت بوده و زمان کمی از شما گرفته و می‌توانند شما را گاه حیرت‌زده کنند. از این دست فیلم‌ها زیاد ساخته می‌شود اما غالباً کمتر فرصت می‌کنیم به تماشای آنها بنشینیم. اما غصه نخورید، به‌زودی طرحی جدید می‌خواهد اجرا بشود که شما را هم می‌تواند تبدیل به ببیننده این فیلم‌ها کند. قصه آن است که چهل عنوان فیلم کوتاه که از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است، انتخاب شده تا به ‌صورت اینترنتی در معرض نمایش عموم قرار گیرد. این اتفاق هم از طریق پلتفرم‌های هاشور و ودیو و از 29 شهریور ‌ماه خواهد افتاد؛ یعنی هر کسی که علاقه‌مند باشد می‌تواند اقدام به تماشای آنها کند. بخشی از این فیلم‌های کوتاه که به این منظور انتخاب شده‌اند، اینها هستند: «ابراهیم» پویان رنجبر، «سایه‌های یک شهر» شهریار پورسیدیان، «چله‌نشین» امید میرزایی، «آب یخ» جلال ساعدپناه، «امضاء» محمد ثریا، «آینه‌های پریده‌رنگ» (شوبو) سالم صلواتی، «خانه عروسک» سلیمان ابراهیمی، «ننگرهار» کریم امینی، «هراش» آذین حمیدنیا و... انجمن سینمای جوان، همچنین پنجشنبه هر هفته 4 فیلم جدید را در اختیار علاقه‌مندان فیلم کوتاه خواهد گذاشت.

هویت گمشده
سریال «سفر سبز»


تازگی‌ها بازپخش یک سریال خوب دیگر شروع شده که می‌تواند برای شما خوشایند باشد. الان چند سالی است که کیفیت سریال‌های تولیدی افت قابل‌توجهی کرده است، به همین دلیل در این میانه، بازپخش سریال‌های یکی‌دو دهه قبل، می‌تواند نعمت بزرگی باشد. سریال سفر سبز هم یکی از این دست مجموعه‌هاست که می‌توانید همین روزها از شبکه امید دنبالش کنید. نکته مهم، فراوانی بازیگران شاخص حاضر در این مجموعه به کارگردانی محمدحسین لطیفی است. بازیگرانی چون امین تارخ، پارسا پیروزفر، محمدرضا شریفی‌نیا، سارا خوئینی‌ها، لادن مستوفی، گوهر خیراندیش، آزیتا حاجیان و... در این مجموعه ایفای نقش کرده‌اند. موسیقی متن آن هم کار کارن همایونفر است. اگر هم حس می‌کنید بخش‌های زیادی از سریال را از دست داده‌اید، در اپلیکیشن‌هایی چون تلوبیون و... می‌توانید قسمت‌های قبلی را تماشا کنید. نخستین بار که این سریال از تلویزیون ایران پخش شد، 1381 بود. سریال، درباره جوانی است که در آلمان زندگی می‌کند. او که در کودکی توسط زوجی آلمانی به فرزندخواندگی گرفته شده است، حالا می‌خواهد به زادگاهش برگردد و نشانه‌هایی از خانواده واقعی‌اش را پیدا کند. بخش‌هایی از این سریال در کشور آلمان فیلمبرداری شده است.

سلام اسطوره من
راز سیاوش


بهتر است گاهی همراه با اعضای کوچک‌تر خانواده، به تماشای انیمیشن‌های خوب ایرانی هم بنشینید. مثلاً دورهمی داشته باشید و انیمه‌ای مثل «راز سیاوش» را ببینید. سیاوش از قهرمانان افسانه‌ای و اساطیری ایرانیان محسوب می‌شود که ماجرایش معروف است. حالا می‌توانید این انیمیشن را از اپ‌هایی چون تلوبیون و... تهیه کنید. این اثر را محمد ربانی کارگردانی کرده و 4 سال پیش تولید شده. خانواده‌ها از این انیمه استقبال خوبی کرده‌اند، چرا که معتقدند در برابر انیمیشن‌های خارجی، می‌تواند فرزندان ایرانی را با شخصیت‌های تاریخی‌شان آشنا کند و چه چیزی بهتر از این؟ این انیمیشن در واقع از کتابی اقتباسی از «بن‌تن» ساخته شده است. او برای اینکه از دست دشمن همیشگی‌اش رها شود، دست به دامن سیمرغ، مرغ اساطیری ایرانی و سیاوش می‌شود و به این ترتیب، انیمه‌ای ایرانی با وام گرفتن از شخصیت معروف خارجی شکل می‌گیرد. البته برخی منتقدان نیز نقدهایی به این اثر دارند و سطحی از شعارزدگی و ضعف در داستان و پرداخت را در آن موجود می‌دانند. اما روی هم رفته، شما با اثری قابل‌قبول در حوزه اساطیر ایرانی روبه‌رو هستید که می‌تواند این روزها، هم خودتان و هم فرزندان‌تان را سرگرم کند.

کدام سو؟
این سو و آن سو


آلبوم «این‌سو و آن‌سو»، اثر تازه‌ای است از محمد نصرتی، مسعود جاهد و فاروق آزادیان. این آلبوم توسط مؤسسه خورشید آهنگ پارسی ارائه شده است. در این آلبوم، شما با 7 قطعه سنتی روبه‌رو هستید. این قطعه‌ها، چنین نام گرفته‌اند: «رنگ ابوعطا-حسن کسایی»، «پیش درآمد دشتی-رضا محجوبی»، «تمرین دشتی-ابوالحسن صبا»، «پیش درآمد ماهور-درویش خان»، «رنگ ماهور-درویش خان»، «رنگ دشتی-حبیب سماعی» و «زرد ملیجه، در قفس-ابوالحسن صبا». جالب اینکه سامان احتشامی، موزیسین نام‌آشنای ایرانی نیز در قطعه آخر به ‌عنوان نوازنده پیانو حضور دارد. در راهنمای مربوط به این آلبوم چنین می‌خوانیم: «نام این آلبوم را گذاشتیم: این‌سو و آن‌سو، زیرا این‌سو، اینجا در این زمان ماییم نسل امروز که وارث و میراث‌دار گذشتگانیم و گاهی به آن متکی می‌شویم و گاهی هم از آن گریز می‌زنیم و هر از گاهی احساس خود بودن می‌کنیم. در مقابل و در آن‌سوی ما، نسل دیروز گذشتگانی‌اند بی‌بدیل که خالق آثار ماندگارند؛ آثاری که هنوز بوی تازگی می‌دهند و وقتی کنار کارهای جدید قرار می‌گیرند، در قیاس یک سر و گردن بالاترند. این سطح هنری از سر اتفاق نیست، بلکه زاییده یک اندیشه و جریان فکری است، به همین دلیل ما موسیقی‌دانان امروز با این منبع و آثار هنری با احترام برخورد می‌کنیم».

یک نفر شبیه من
  98


گروه دال، یکی از گروه‌های خوب موسیقی ایران است که چند سالی می‌شود کار خودش را دنبال می‌کند. جالب اینکه مدیر برنامه‌های این گروه، همان مدیر برنامه‌ای است که برنامه‌های علیرضا قربانی را هم سر و سامان می‌بخشد. دال، از اسفند 1392 بود که با انتشار تک آهنگ «آوازم را رقصیدی» اعلام وجود کرد. نخستین کار جدی این گروه در بهار 95 منتشر شد که مورد توجه هم قرار گرفت. این قطعه بعدها نام یکی از آلبوم‌های آنها هم شد. حالا این گروه، یک تک آهنگ دیگر را هم راهی بازار موسیقی ایران کرده است که می‌توانید در سایت‌های مختلف دریافت کنید. نام این قطعه را «98» گذاشته‌اند. غزل مهدوی، ترانه‌سرای ثابت گروه هم ترانه‌اش را سروده است. آهنگسازی اثر نیز با شایان شکرآبی است. شایان شکرآبی و امین هدایتی هم خوانندگی این قطعه را بر عهده دارند. در ترانه این قطعه می‌خوانیم: «یک نفر شبیه من در این هیاهو ماند/ یک نفر شبیه تو سرود رفتن خواند/ یک نفر در اوج خشم شب بیدار است/ یک نفر در انتظار سوت این قطار است/ یه نفر شبیه ما رها مانده/ آتشی ز کاروان جدا مانده/ خانه در هجوم ترس و توفان/ خانه در سیاهی زمستان...».

نگفتی بهم
لحظه رفتن


خواننده‌ها وقتی که نمی‌توانند آلبوم منتشر کنند، برای اینکه در بازار موسیقی ایران استمرار داشته باشند، اقدام به انتشار تک قطعه یا تک‌آهنگ می‌کنند. البته این تک‌آهنگ‌ها باید مجوز هم داشته باشند تا بتوانند در سایت‌های موسیقی داخل کشور منتشر شوند. یکی از تازه‌ترین قطعه‌ها و تک آهنگ‌های منتشر شده متعلق به روزبه و بهروز نعمت‌اللهی است. روزبه را با آن صدای نیمه‌سوخته و خاصی که دارد به یاد می‌آوریم که بیشتر در آن آهنگ معروف «وطنیه» او نمود پیدا کرده است. ضمن اینکه سابق بر این عرفانی‌خوانی‌های زیادی را هم تجربه کرده بود. او حالا در این تک آهنگ، می‌خواهد به صورت دوصدایی، قطعه‌ای عاشقانه را تحویل مخاطبانش بدهد. تنظیم این قطعه با پیام قربانی و آهنگسازی آن نیز با روزبه نعمت‌اللهی است. ترانه را هم که ظاهراً خود این خواننده سروده است. در ترانه این قطعه آمده: «اگه خسته شدی باشه برو/ یادمه حرفای تو رو/سخته نگم گله‌ها رو/ نمی‌خواستی که من با تو بیام/ حق بده تا از تو بخوام/ کم کن این فاصله‌ها رو/ ببین حال منو گاهی فقط/ کم نمی‌شه چیزی ازت/ بی‌تو ببین از همه خستم/ منو تنها نگذار سخته برام/بی تو ببین می‌لرزه صدام...»

به سرخی غروب
تمام خاطرات من


چند ماهی است که تمام کشور و مخصوصاً کادر درمان و سلامت و بهداشت، با تمام توان خود به مقابله با کرونا ایستاده است. آنها شهدای زیادی را در این راه نیز تقدیم کرده‌اند. این ایثار و فداکاری بازتاب‌هایی هم در جامعه هنری کشور داشته. ازجمله اینکه تازگی‌ها، نماهنگی با عنوان «تمام خاطرات من» با صدای محمد معتمدی منتشر شده است. این نماهنگ در پویش سوره اشک تولید و نشر یافته. معتمدی صدایی سنتی و قوی و دوست‌داشتنی دارد و تا به حال نیز آهنگ‌های خوبی را تقدیم بازار موسیقی ایران کرده است. این قطعه با مضمونی مناسب برای محرم و ایام بیماری کرونا منتشر شده. ترانه‌اش را میلاد عرفان‌پور سروده و حمیدرضا چراغعلی هم آهنگ‌سازی‌اش را عهده‌دار بوده. کارگردانی نماهنگ هم با امیر اصانلو و مصطفی فتاحی بوده. عرفان‌پور ترانه یا تصنیف این قطعه را چنین سروده: «خدا به سرخی غروب نوشته است نام تو/ قیام کرده آسمان فقط به احترام تو/ من از همیشه و هنوز دلم شکسته با غمت/ تو راز بارانی و من نمی‌شود نگریمت/ تو ابتدای زیستن تو ابتدای بودنی/ تو از همیشه بوده‌ای و تا همیشه با منی/ دلی شکسته هر کجا غم تو در میانه است/ غم تو آبروی قصه‌های عاشقانه است...».

در جست‌وجوی تغییرات
  فرق‌ها را پیدا کن


اولش بدین‌ترتیب بوده که مثلاً اعضای خانواده جمع می‌شوند و اتاقی را به این منظور اختصاص می‌دهند، سپس چشم یک نفر را می‌بندند و چند تا تغییر در اتاق انجام می‌دهند. حالا چشم‌ها را باز می‌کنند و طرف، باید با دقت جست‌وجو کرده و تفاوت‌ها و تغییرات را پیدا کند. اگر هم زیادی معطل کند، شکست خواهد خورد. این بازی هم فیزیکی‌اش و هم کاغذی و موبایلی و حتی کامپیوتری‌اش هم تولید شده است. بدین‌ترتیب که مثلاً تصویرهایی وجود دارند که شما، باید تفاوت‌های موجود در آن را درک کنید. این کار ذهن و تمرکز و توجه شما را به‌شدت فعال می‌کند و نمی‌گذارد درگیر بیماری‌هایی چون آلزایمر بشوید. حالا نسخه‌های موبایلی این بازی‌ها هم موجود است که از جاهایی مثل کافه‌بازار می‌توانید دانلود کنید. بدین‌ترتیب که تصویرها نشان داده می‌شود و باید چند تفاوت موجود را درک کنید. این بازی می‌تواند به‌صورت گروهی هم صورت بگیرد و دو به دو یا سه به سه آن را انجام بدهید. هم فال است و هم تماشا.

دست به‌کار شوید
اینفلوئنسر شدن


قبلاً درباره وبلاگ ایجاد کردن و کارخانه تولید محتوا و اطلاعات و شبیه آن صحبت کرده‌ایم. این کار هم شبیه همان کارهاست، اما با تفاوت‌هایی که وجود دارد. اول بگذارید به این نتیجه برسیم که چرا باید این کار را انجام بدهید. خیلی ساده است، شما داخل خانه هستید، علاقه‌مندی و اطلاعات و تجربه‌های منحصر به فردی دارید که شاید بعضی‌ها دنبالش باشند. به راحتی می‌توانید یک صفحه در یک یا چند شبکه اجتماعی ایجاد کنید. همه اینها مقدمات اینفلوئنسر شدن است. اما چرا باید چنین کاری را بکنید؟ خیلی ساده است. دنیای تبلیغات تجاری، در حال حرکت از سوی چهره‌های شاخص و سلبریتی و به قول خودمان «شاخ‌های شبکه‌های مجازی» به سمت ریزاینفلوئنسرهاست. یعنی چه؟ یعنی شرکت‌ها و سازمان‌ها و کمپانی‌ها و...، دیگر دنبال کسانی با بالاتر از 50 یا 100 هزار دنبال‌کننده نیستند. آنها دنبال کسانی هستند که دنبال‌کننده‌های کمتری دارند، ولی تمرکز بیشتری و در نتیجه نفوذی بیشتر دارند. ثابت شده است که چنین افرادی می‌توانند اثرگذاری بیشتری داشته باشند. پس سریع، علاقه‌مندی و اطلاعات و تجربه‌های منحصر به فرد خودتان که به درد دیگران می‌خورد را پیدا کنید و دست به‌کار شوید.

آن چیست که...
معما، چیستان و تست هوش

یکی از بازی‌های جالب دیگری که از قدیم‌الایام هم وجود داشته و الان هم هنوز وجود دارد و ما را ترک نکرده، حل کردن معماها و چیستان‌هاست. حتی بعضی‌ها اقدام به طراحی چنین معماها و چیستان‌هایی می‌کنند. جالب اینکه یک ژانر ادبی هم وجود دارد که توسط شعر یا نثر مسجع یا...، چیستانی مطرح می‌شود و شما باید به آن پاسخ بدهید. و چنین است که شما می‌توانید در ایام خانه ماندن و دورهمی‌هایی که بعد از این و در شب‌های بلند پاییزی هم بیشتر خواهد شد، اقدام به این بازی کنید. کلی معمای ریز و درشت و چیستان‌های عجیب و غریب و حتی تست‌های هوش وجود دارند که می‌توانید اقدام به تهیه آنها کرده و با خانواده، خودتان را سرگرم حل‌کردن‌شان کنید. نکته جالب اینکه نسخه‌های اندرویدی و موبایلی این بازی‌ها هم شکل گرفته و به‌راحتی می‌توانید آنها را از درگاه‌ها و اپ‌هایی چون کافه‌بازار تهیه کنید. به‌راحتی، ده‌ها و صدها معما و چیستان و تست هوش در اختیار شما خواهد بود تا حسابی سرگرم‌تان کنند. این سرگرمی نیز مانند همان سرگرمی پیدا کردن تفاوت‌ها، می‌تواند علیه آلزایمر و رخوت ذهنی شما اقدام کند و به نفع‌تان باشد.

بساز و برنده شو
بردگیم رل پلیر

خب، حالا وقت آن است که به سمت یک بردگیم درست و حسابی برویم. مثل همین بردگیم «رد پلیر». در این بازی، شما در واقع شروع می‌کنید به ساختن شخصیت یا شخصیت‌هایی که قرار است با آنها سر و کله بزنید. البته نکته این‌جاست که قرار نیست با این شخصیت‌ها و جنگجوها، اتفاقی را رقم بزنید. همین که آنها را ساختید، امتیازها شمرده شده و برنده و بازنده مشخص می‌شود. اگر قرار باشد وارد اتفاقی هم بشوید، که عملاً می‌شود ویدئوگیم. شما در این بازی، کارت‌های نژادهای هیروها، شخصیت و سلاح و زره و تاریخچه و... را خواهید داشت. مقدار زیادی هم تاس‌های رنگی دارید که ابزار شما برای بازی کردن هستند. در ابتدای امر، باید نژاد شخصیت خودتان را انتخاب کنید، می‌تواند انسان یا اژدها یا کوتوله یا... باشد. در مرحله بعدی می‌توانید ویژگی شخصیت انتخاب شده مثل شکارچی یا دزد یا وحشی یا... را انتخاب کنید. در این مرحله با توجه به شخصیت انتخاب شده و ویژگی آن، رنگ تاس‌ها اهمیت زیادی برایتان پیدا می‌کنند. در مرحله بعدی شما تاریخچه را انتخاب می‌کنید؛ یعنی قصه شخصی شخصیت خودتان را می‌سازید. البته مراحل و قواعد دیگری هم دارید که در بروشور بازی موجود است. بازی کنید و لذت ببرید.

هنر‌ تر و خشک کردن
  یوزانا یوزپلنگ ایرانی

اگر خاطرتان مانده باشد، در همین ستون‌ها بود که بازی معروف «پو» را هم معرفی کردیم. این بازی را خیلی‌ها در گوشی همراهشان دارند و با آن حسابی سرگرم هستند. این دست بازی‌ها در قالب بازی‌های شبیه‌سازی ظاهر می‌شوند. بدین‌ترتیب که مخاطب اصلی شما هستید و اینطور نیست که شما در قالب یک بازیگر ظاهر شوید و رقیب یا رقبایی هم داشته باشید. در این بازی، یوزانا نام یک بچه یوزپلنگ ایرانی است که تحویل شما داده می‌شود. حالا شما وظیفه دارید که مراقبت از آن را عهده‌دار شوید؛ درست مثل همان اتفاقی که برای بازی پو هم اتفاق می‌افتد. در واقع بیراه نگفته‌ایم اگر اشاره کنیم که شما با مدلی از ایرانیزه شده بازی پو روبه‌رو هستید. پس تکلیف‌تان هم به این ترتیب روشن است؛ یعنی باید این بچه یوزپلنگ را‌ تر و خشک کرده و همچنین او را سرگرم کنید. در دل این بازی، بازی‌های زیاد دیگری مثل موشک و سفینه و خط و دایره و ستاره دریایی و جور کردن آب نبات‌ها و... هم دارید که باید با آنها، یوزانا و مخاطب را سرگرم کنید. میزان برنده شدن در این بازی، بستگی به کیفیت رسیدگی شما به یوزانا دارد که در این صورت امکانات بیشتری تحویل‌تان داده خواهد شد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید