• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
پنج شنبه 2 مرداد 1399
کد مطلب : 105611
+
-

حتی اگر بسیارند...

حتی اگر بسیارند...

یاسمن رضائیان:
قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبیث
بگو: ناپاک و پاک یکسان نیستند هرچند فراوانی ناپاک‌ها تو را به شگفت آورد
بخشی از آیه‌ی 100 سوره‌ی مائده

گاهی از روزهای مدرسه، از روزهای درس و یادگرفتن، لحظه‌هایی خاص در ذهنت باقی می‌ماند. لحظه‌هایی که مانند تابلویی زیبا تا همیشه بر دیوار ذهن آویزان می‌شوند و آن‌ها را به خاطر می‌آوری. یک‌بار در کلاس علوم، معلم آزمایش جالبی انجام داد. او قطره‌ای جوهر در لیوانی آب ریخت. جوهر به سرعت پخش شد و آب را رنگی کرد. لحظه‌ای بعد، از آب شفاف خبری نبود. معلم داشت درباره‌ی موضوعی علمی حرف می‌زد، اما در ذهن من اتفاق دیگری افتاد. به این فکر کردم چه عجیب است که قطره‌ای جوهر می‌تواند همه‌ی آب را خراب کند. به خودم گفتم این آبِ بنفش ظاهری زیبا و جذاب دارد اما دیگر تمیز نیست و نمی‌شود قطره‌ای از آن را نوشید. بعد از خودم سؤالی مهم کردم: «در دنیای درون و بیرون من چه چیزهایی به ظاهر زیبا و دوست‌داشتنی هستند اما در باطن پاک نیستند و اشتباه‌اند؟»
به‌نظرم سؤال جذابی بود که می‌شد به جوابش ساعت‌ها فکر کرد. راستش نمی‌شد جوابی ساده به آن داد و گذشت. باید آن را همیشه مرور می‌کردم و هرچندوقت یک‌بار دوباره از خودم می‌پرسیدم.
چه چیزی دنیای مرا می‌سازد؟ فکرها و آرزوها، هدف‌ها و برنامه‌ها، مهربانی و اندوه، امید و خستگی، زندگی پر از حس‌های متفاوت توامان است. همه‌ی این حس‌ها کنار هم زندگی را می‌سازند و به آن چهره می‌دهند گاهی زیبا و گاهی ناخوشایند. ولی در کدام یک از این حس‌ها آن ظاهر زیبا و باطن متفاوت وجود دارد؟
بیش‌تر از هرچیز فکر می‌کنم آرزوها می‌توانند چنین باشند. چه بسیار آرزوهایی که به ظاهر زیبا و جذابند اما در باطن حکایتِ ازدست‌رفتن دارایی‌هایی باارزش. البته که بسیاری از آرزوها در باطن هم به اندازه‌ی ظاهر زیبا هستند. من حس می‌کنم باید مراقب آرزوهای اشتباه بود تا مبادا با چهره‌ی زیبایشان زندگی را خراب کنند.
به‌جز حس‌هایی که دارم، فکرهایم درباره‌ی جهان بیرونی هم می‌تواند اشتباه باشد. از خودم می‌پرسم چندبار دیگران را با ملاک‌های خودت قضاوت کرده‌ای؟ ملاک‌هایی که شاید به ظاهر زیبا باشند اما ممکن است در باطن اشتباه باشند و بعد با همین ملاک‌ها درباره‌ی دیگران نظر داده‌ای. این فکر یک زنگ هشدار است. چه‌قدر از افکار من در زندگی ممکن است اشتباه باشند و جز من چه تعداد انسان دیگر در این افکارند؟ واقعیت است که تعداد اشتباه‌ها بسیار است و این شگفت‌زده‌ام می‌کند. آیا ممکن است چون تعداد اشتباه‌ها بسیار است پس درحقیقت اشتباه نباشند؟ چیزی انتهای قلبم می‌گوید نه، اشتباه همیشه اشتباه است حتی اگر همه‌ی دنیا را در برگرفته باشد، حتی اگر ظاهر درست‌بودن را به خودش گرفته باشد.
هرکس رسالت‌های گوناگونی را در زندگی خودش برعهده دارد. رسالت‌هایی که باید بگردیم و پیدایشان کنیم و آن‌ها را به سرانجام برسانیم. یکی از رسالت‌های هر فرد، بدون شک، این است که افکار و احساسات خودش را زیر و رو کند و آن‌هایی را که اشتباه‌اند از زندگی حذف کند. آیا همه‌ی انسان‌ها چنین کاری را می‌کنند؟
اگر همه این رسالت را به سرانجام رسانده بودند؛ اشتباه‌هایی با ظاهرهای درست و زیبا در دنیا فراوان نمی‌شد. حتی اگر دیگرانی بخواهند بدون انجام‌دادن رسالت، دنیا را ترک کنند من به آن پایبند می‌مانم تا اشتباه‌های دنیا کم‌تر شوند، تا درست‌ها میان اشتباه‌ها گم نشوند؛ اشتباه‌هایی که بسیاری‌شان ما را شگفت‌زده کرده‌اند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :