مجتبی هوشیارمحبوب _نویسنده
کرونا که نبود، با اینکه بهکرات و به مناسبتهای مختلف مسئله فروش آنلاین پیشکشیده شده بود، نمیشد مسئلهای جدی توصیفش کرد. ما هنوز میتوانستیم برویم کتابفروشیها، کتابها را دست بگیریم، لفت بدهیم خریدمان را، کمی دست بمالیم روی جلدها، تورقشان کنیم و بعد اگر دلمان خواست بخریمشان. اهل مطالعه، به وقت کرونا میبایست چاره دیگری میجست و خب چه راهی بود جز خرید آنلاین. بسیاری از ناشرها هم این امکان را از پیش فراهم آورده بودند یا دستکم در اوضاع قرنطینه بیشتر از همیشه روی فروش غیرحضوری تأکید کردند. بعضی از ناشران علاوه بر فروش آنلاینشان در سایت نشر و دیگر سایتهای فروش و همینطور فروش تلگرامی و اینستاگرامی، رفتند سراغ اپلکیشنهایی نظیر فیدیبو و آنها هم که پیشتر چندان در فکر احوالات مجازی نبودند، وقتی دیدند هوا پس است و ملت مجبورند تا اطلاع ثانوی خانهنشین بمانند، آستین بالا زدند و دستی جنباندند. با این حال نظر به اوضاع و احوال خرید آنلاین در بهار کرونا، میتوان گفت مردم با خرید این ریختی کنار نیامدهاند هنوز. روزهای اول نوروز در افواه پیچیده بود، اتفاقاً حالا که کرونا همه را زمینگیر کرده، حالا که هیچکس از خانهاش نمیتواند جنب بخورد، حالا که همه بیکار و علافند توی خانههایشان، بهترین وقت فروش آنلاین کتاب است... بهترین زمان مطالعه کتاب است... و خب تا حدود زیادی حرف منطقیای بهنظر میرسید.
آخرین رمانم، «امارت شر»، اواسط اسفند 98، درست در آغاز بلبشوی کووید-19 منتشر شد، متأسفانه. برای نخستین بار در عمرمان قصد کرده بودیم چند جا رونماییاش کنیم. طبیعی بود که به سرعت منصرف شویم؛ نه فقط در همان بدو امر، بلکه چندماه بعد هم که دیگر هیچکس وقعی نمیگذاشت به کووید-19 ، زَهره جشن گرفتن نداشتیم. دروغ چرا، برخلاف تصورم خیلیها کتاب را خواندند و برایم نظر فرستادند. دستکم من اصلاً چنین توقعی نداشتم و حقیقت امر خیلی هم ذوق کردم از اظهارنظرات و استقبالشان. اما مسئله چیز دیگر بود. مسئله همین است که حالا دارم دربارهاش مینویسم: خرید آنلاین کتاب. این یک فقره را کرونا جلو نینداخت. انتظار این بود که کرونا ناگزیرمان کند کتاب را غیرحضوری تهیه کنیم، اما بسیاری از دوستان و مخاطبان نمیتوانستند این مدل جدید کتاب خریدن را بپذیرند. نمیخواهم این موقعیت را، موقعیتی سلبی توصیف کنم. خب دوست دارند کتاب را ببینند، دست بکشند رویش، تورق کنند و بعد بخرند. اصلاً خود فرایند خرید حضوری آنقدر برایشان لذتبخش است که نخواهند با خرید آنلاین جایگزینش کنند. قضیه چیزیاست شبیه به خواندن مجازی کتاب یا قضیه کتاب صوتی. خیلیها هنوز کنار نیامدهاند. اومبرتو اکو- نویسنده معروف ایتالیایی- یکبار مفصل از این حرف زده است که چرا هیچچیز برای او جای کتاب کاغذی را نمیگیرد. در ایام کرونا، نهتنها این حرف بارها تکرار شد، بلکه دلچسبتر بودن مسئله خرید حضوری نسبت به خرید آنلاین هم پیش آمد و اینطور شد که فارغ از پیشبینیهای معمول، ناشران و کتابفروشان ابدا از فروششان راضی نبودند. به همین دلیل است که گمان میکنم کرونا تأثیر چندانی روی روش خرید مخاطب نداشته است. چیزی بود شبیه به دوره پیش از کرونا. من خودم به شخصه تا دلتان بخواهد این تجربه را داشتم که کسی پیگیر کتابهای قبلیام بوده و وقتی گفتم از فلان سایت میتوانند بخرند، بیخیال خرید شدند. انگار بگیرید قرار است عذابی الیم را تجربه کنند. حالا بماند مسائل دیگر و مهمتر از همه اوضاع جیبی مردم که در روزگار کرونا دو چندان وخیمتر شد و کتاب را فرستاد به تهِ تهِ تهِ سبد خرید.
چهار شنبه 25 تیر 1399
کد مطلب :
104903
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lY8p7
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved