یکی از مشکلاتی که درجامعه سبب بروز اختلاف میان افراد میشود، برداشتهای متفاوت آنها درباره یک رویداد مشترک است. برخی افراد موضوعی را به شکل کاملاً منفی، تحلیل و ارزیابی میکنند و برخی دیگر با مثبتنگری، نگاه متفاوتی به مسئله رخ داده دارند. برخی دیگر واقعبینترند و وجوه مختلف یک رویداد را ارزیابی و تحلیل میکنند. اما تجربه ثابت کرده است، تعداد کسانی که از یک رویداد، تحلیلهای منفی ارائه میکنند همواره بیشتر از افراد با تحلیلهای واقعبینانه و مثبت است.طراوت جلالی این موضوع را ناشی از خطای شناختی در افراد میداند و میگوید: «همه مردم در زندگی خود گاهی درگیر احساسات میشوند اما بیشتر از اینکه حوادث بیرونی و محیطی باعث بروز هیجانات حسی در فرد شود، افکار و طرز تلقی فرد از وقایع است که احساسات خوشایند یا ناخوشایند را درفرد بهوجود میآورد». او حرفش را اینطور ادامه میدهد: «احساسات ناخوشایند سبب بروز رفتارهای نامناسب و ناکارآمد در فرد شده و در نقطه مقابل آن، احساسات خوشایند میتواند منجر به بهبود کیفیت زندگی در فرد و کاهش مشکلات ارتباطی او با دیگران شود.»
بلد باشید چطور انتقاد کنید
این روانشناس بروز احساسات ناخوشایند در افراد را موضوعی طبیعی میداند و معتقد است برخی مسائل سبب دامن زدن به ایجاد احساس ناخوشایند و در نتیجه افزایش رفتارهای ناکارآمد درفرد میشود؛«وقتی فردی را مورد انتقاد خود قرارمیدهیم، اگر فردی که مورد انتقاد قرار میگیرد این تصور را داشته باشد که انتقاد صورتگرفته با هدف تحقیرش انجام شده است، یقیناً احساس خشم و غم از خود نشان داده و درحالت حاد آن، ممکن است واکنشهای پرخاشجویانه و تندی در مقابل انتقاد انجام شده ازخود بروز دهد».جلالی معتقد است برای جلوگیری از بروز چنین حالتهایی، منتقد باید به برخی الزامات در نقد عملکرد فرد مقابل خود توجه کند؛ «اگر طرز تلقی فرد مورد انتقاد این باشد که نقد انجامشده ناشی از رفاقت و دوستی و برای اصلاح خطاهاست این موضوع منجر به بروز احساس خوشایند در فرد شده و محبت عمیقتر شده و سبب پایداری ارتباط طرفین با یکدیگر میشود. به این دلیل، افرادی که دیگران را مورد نقد خود قرار میدهند باید روش هوشمندانهای برای بیان نقدهای خود انتخاب کنند و با شناخت درست از روشهای انتقاد از دیگران از ایجاد خشم در فرد مقابل خود جلوگیری کنند».
تفکر سیاه یا سفید
ممکن است عده زیادی اینطور تصور کنند که افکار منفی کاملاً بد و ناپسند است و باید به هرشکل ممکن از آن دوری کرد. تجربه نشان میدهد، افکارمنفی همیشه بد نیستند و میتوان بین آنها افکارمنفی سالم هم پیدا کرد. جلالی در اینباره میگوید: «افکارمنفی مانند هر فکر و اندیشه دیگری در ذهن وجود دارد و نمیشود جلوی آن را به سادگی گرفت. در برخی موارد، افکار منفی میتواند سالم هم باشد. افکار منفی سالم از نگاه روانشناسی به افکاری گفته میشود که ناشی از اتفاق ناگواری مانند فوت عزیزان یا بیماری است.چنین مسئلهای ناشی از برداشت اشتباه ما از رویدادها و اتفاقات است». او معتقد است در برخورد با افکار منفی سالم باید به شکل واقعبینانهای با موضوع برخورد کرد؛ «در بسیای از موارد شاهد هستیم افکارمنفی سالم در ذهن فرد، تفکر یا همه یا هیچ را ایجاد میکند. این تفکر بهمعنای تفکر سیاه و سفید نیز شناخته میشود و فرد در قالب چنین افکاری قادر به ایجاد حد میانه برای عبوراز بحرانی که با آن دست وپنجه نرم میکند نیست. بهعنوان نمونه، در اختلافات بین زوجین شاهد هستیم که فرد در توضیح ویژگی همسر خود از واژه «همسربدی است» استفاده میکند و قادر نیست ویژگیهای مثبت او را ببیند. این موضوع ناشی ازخطای پردازش اطلاعات در ذهن فرد و ناتوانی در کنترل احساسات منفی است». این روانشناس به اثرات منفی چنین افکاری اشاره میکند و میگوید: «افرادی که نمیتوانند تفکر خود را مدیریت کنند، واقعیتها، رویدادها و افراد را به 2قطب سیاه و سفید ارزیابی کرده و هر نگاه یا حرکتی را که برخلاف تصور آنها باشد به مثابه یک شکست کامل ارزیابی میکنند».
خاکستری ببینید
جلالی راهکاری برای کاهش خطاهای ارزیابی فکری در افراد ارائه میکند و میگوید: «افرادی که تفکر سیاه و سفید دارند باید به تفکر خاکستری بر سند. برای رسیدن به این هدف باید به مسائل با دو دیدگاه مثبت و منفی نگاه کرد.چنین رویهای سبب انعطافپذیری در دیدگاه افراد شده و میتواند به کاهش افکار منفی سالم یا ناسالم در فرد کمک کند».
شنبه 30 فروردین 1399
کد مطلب :
98439
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/68B3z
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved