سیاوش فلاح پور _ خبرنگار
«ایران در قلب کشورهای اسلامی»، تصویری که برای سیاست خارجی تهران اهمیت بالایی داشته و البته در مقابل، هزینه بالایی برای تخریب آن توسط برخی کشورهای عربی پرداخت شده است؛ کشورهایی نظیر عربستان سعودی که اولویت استراتژیک خود طی سالهای گذشته را انزوای ایران از محیط منطقهای و اسلامی این کشور قرار دادهاند. حالا اما ایران به دعوت نخستوزیر مالزی بار دیگر به مرکز این قاب بازگشته است؛ جایی که سران کشورهای قدرتمند اسلامی در غیاب عربستان، مصر و امارات، نشستی تاریخی را برای رسیدگی به شرایط بحرانی مسلمانان جهان برگزار کردهاند. واکنشها به این نشست چه بوده، چرا قدرتهای عربی از برگزاری آن نگرانند و در پایان، چه تحلیلهایی از این اجتماع کمسابقه اسلامی منتشر شده است؟
حــواشـی اجلاس کوالالامپور، پیش از برگزاری آن شروع شده بود؛ از لغو ناگهانی سفر رهبران پاکستان و اندونزی به مالزی گرفته تا مکالمه تلفنی پر نکته ملک سلمان و ماهاتیر محمد و البته انتقادات تند دبیرکل سازمان همکاریهای اسلامی از این اجلاس. موضع منفی عربستان سعودی و در درجه بعد، امارات و مصر نسبت به این اجلاس از همان ابتدا کاملا روشن بود. به گفته عبدالباری عطوان، عربستان سعودی نگران شکلگیری نهادی مستقل از سازمان همکاریهای اسلامی است که جایگاه رهبری ریاض نزد کشورهای اسلامی را تضعیف کند. براساس منابع رسانهای نزدیک به دولت ترکیه، مکالمه تلفنی پادشاه عربستان با نخستوزیر مالزی چندان دوستانه نبوده و بدون نتیجه روشنی خاتمه یافته است. روز گذشته نیز احمد منصور، ازجمله مدیران رسانهای نزدیک به رهبران اسلامی در جهان عرب که در اجلاس کوالالامپور حاضر شده بود، بعداز پایان این اجلاس در یادداشتی مختصر از برخی حواشی غیررسمی آن پرده برداشت. به گفته او کشورهای عربستان سعودی و امارات بعد از دریافت دعوتنامه برای شرکت در اجلاس مالزی، عدممشارکت ایران را به عنوان شرط حضور خود ابلاغ کردهاند. در پاسخ اما، ماهاتیر محمد با تأکید بر اینکه ایران بدون هیچ پیششرطی حاضر به شرکت در اجلاس شده با شرط آنان مخالفت کرده است. به این ترتیب و همانطور که قابل پیشبینی بود، رسانههای عربی (بهاستثنای قطر) حملات تندی را طی روزهای گذشته علیه این اجلاس و میهمانان آن انجام دادند، تا جایی که بسیاری از مقامات و تحلیلگران عرب از آن با عنوان اجلاس ضرار (اشاره به مسجد ضرار در صدر اسلام) یاد کردند. انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجی دولت امارات نیز بدون اشاره مستقیم به اجلاس کوالالامپور در توییتر خود نوشت: حمایت عربستان و مصر برای حفظ امنیت و ثبات در کشورهای عربی ضروری و غیرقابل انکار است.
حماس در کنار ایران
اگرچه اصلیترین میهمانان این اجلاس، رهبران و مقامات رسمی کشورهای اسلامی و عربی بودند (روسای جمهور، نخستوزیران و وزرای خارجه) اما در این میان، حضور یک هیأت غیردولتی، تا حد زیادی توجه رسانهها را بهخود جلب کرده بود؛ نمایندگان جنبش حماس. ریاست این هیأت با موسی ابو مرزوق، عضو دفتر سیاسی بود اما خالد مشعل، رئیس سابق این جنبش نیز هیأت حماس در اجلاس مالزی را همراهی میکرد. تصاویر مصافحه این هیأت با سران کشورهای اسلامی، مخصوصا حسن روحانی، حواشی گستردهای بهدنبال داشت. خالد مشعل، نماد روزگاری به شمار میرود که روابط جنبش حماس با تهران در اثر بحران سوریه تا حدودی تیره شده بود و حالا ملاقات صمیمانه او با حسن روحانی و جواد ظریف، پیامهای مهمی به همراه داشت، آن هم در شرایطی که روند عادیسازی روابط عربستان، مصر و امارات با اسرائیل به مرحله بیسابقهای رسیده است. البته این رویداد مهم در کنار بازتابهای گسترده، برخی انتقادات و حملات تند علیه نمایندگان حماس را هم بهدنبال داشت، مخصوصا از سوی معارضان سوری که هرگونه عادیسازی رابطه با ایران را جرمی غیرقابل بخشش به شمار میآورند.
بلوک اسلامی؛ ضلع سوم اوراسیای بزرگ؟
درحالیکه بخش عمده تحلیلها از اجلاس مهم کوالالامپور بر مسائل جهان اسلام و تقابل این اجلاس با محور سعودی- مصر- امارات تمرکز داشت، برخی تحلیلگران از این فراتر رفته و به بررسی جایگاه محور نوظهور اسلامی در معادلات جهانی پرداختند. علی مراد، نویسنده لبنانی ازجمله این تحلیلگران بود که تحولات کوالالامپور را از منظر تقابل قدرتهای شرقی و غربی جهان تفسیر کرد. او در اینباره نوشت: الکساندردوگین، متفکر روس سالهاست درباره پروژه اوراسیای بزرگ نظریهپردازی میکند؛ پروژهای که به سیطره غرب بر جهان خاتمه خواهد داد براساس نظریات او، در کنار چین و روسیه باید «شریک سومی» قرار داشته باشد، بلوکی که جهان اسلام را نمایندگی کرده و با پیوستنش به چین و روسیه، پروژه اوراسیای بزرگ تکمیل شود. آیا اجلاس کوالالامپور آغازی بر شکلگیری شریک سوم است؟
به باور دوگین، مشکل شریک سوم (جهان اسلام) به عربستان برمیگردد؛ قدرتی مرکزی که در قرن بیستم مانع از شکلگیری رهبری اسلامی شد. تا زمانی که سعودی بر دیدگاه غربی خود نسبت به سیاست بینالملل پایبند باشد چارهای جز تاسیس بلوکی از کشورها و قدرتهای اسلامی نیست؛ بلوکی که درحقیقت، قدرت سوم برای تکمیل شراکت اوراسیا خواهد بود. درست است که عمرانخان از شرکت در اجلاس کوالالامپور خودداری کرده اما این بهمعنای غیبت پاکستان از این اجتماع نوپا نیست، حتی اگر درسایه فشارها و تهدیدهای عربستان به شکلی محتاطانه باشد. اسلام آباد در سایه پروژههای زیرساختی مشترک با چین برای راهاندازی جاده جدید ابریشم، فرصتهای بزرگی در اختیار دارد و بهزودی در مسیر توسعه قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر یاسین اکتای، مشاور اردوغان نیز بر پرونده توسعه در اجلاس کوالالامپور تأکید دارد، این بیش از هرچیز نشان میدهد که ملتهای مسلمان خواهان به حاشیه راندن پروژه سعودی برای جهاناسلام هستند؛ پروژهای که مبتنی بر چند قطبیسازی و ایدئولوژی وهابیت است و کشورهای مسلمان در خاورمیانه را ناتوان کرده است. اکنون شرایط برای کنار زدن ریاض و تأثیر منفی آن بر جهاناسلام مهیا شده است.
جهان اسلام منهای سعودی
در همینه زمینه :