تغییر هندسه سیاسی و اقتصادی در غرب آسیا
جایگاه روابط ایران و عراق در منطقه و جهان از نظر استراتژیک چیست؟
جعفر قنادباشی ـ کارشناس مسائل غرب آسیا
حوادث اخیر عراق، دلیل گویایی بر اهمیت روابط ایران با این کشور است. در تحلیل و تفسیر ناآرامیها و اغتشاشات خیابانی در عراق، دیدگاههای بسیار متفاوتی ارائه شده و هریک از کارشناسان و صاحبنظران، علل و عوامل وقوع حوادث تلخ چند هفته گذشته در این کشور را از زاویه نگرش خود تشریح میکنند و اهداف مختلف و بعضا متضادی را برای این ناآرامیها قائل شدهاند؛ ناآرامیهایی که بهعلت برخی از شعارها علیه ایران، ابعادی فراتر از معمول یافته و در پی حمله به کنسولگریهای ایران در نجف و کربلا، بهعنوان تحرکاتی که روابط ایران و عراق را نشانه رفته، محسوب شده است. البته وزارت امورخارجه عراق در واکنش به حادثه آتش زدن کنسولگری ایران در نجف، این حادثه را اقدامی از جانب ملت و دولت عراق ندانسته. لیکن در این موضوع که حمله به کنسولگری ایران در نجف با هدف تخریب روابط ایران و عراق صورت گرفته، با تحلیلگران و مفسران همنظر بوده است.
روشن است که تخریب روابط ایران و عراق و ایجاد خلل در این روابط اقدامی است که نهتنها ارتجاع منطقه و رژیم صهیونیستی، بلکه قدرتهای بزرگ غربی، بهویژه آمریکا از آن استقبال میکنند تا آنجا که حتی برخی از تحلیلگران نیز برآن هستند که در حمله به اماکن دیپلماتیک ایران در عراق، گروهکهای مرتبط و وابسته به مثلث شوم «عربی، عبری، غربی» نقش اصلی را بهعهده داشتهاند؛ یعنی همان گروهکهای کمطرفدار یا باندهای تبهکاری که به موازات فضاسازیهای رسانهای غربی و کمک این رسانهها، با سوارشدن بر امواج اعتراضات مشروع مردمی در عراق، کوشیدهاند تا سمتوسوی این حرکتهای اعتراضی را به سوی تحرکاتی علیه مناسبات دوستانه میان ملتهای ایران و عراق سوق دهند. البته شواهد و مدارک موجود و همچنین ماهیت باندها و گروهکهای حملهکننده به کنسولگری ایران چنین امری را کاملا تأیید میکند.
حال پرسش اساسی این است که تخریب روابط دوستانه بین ایران و عراق با چه انگیزه و هدفی جنبه عملی پیدا کرده و به چه دلیل، مثلث شوم نامبرده، چنین موضوعی را در دستورکار سیاستهای منطقهای خود قرار داده است؛ پرسشی که پاسخ آن به اهمیت بسیار زیاد و تعیینکننده روابط ایران و عراق بازمیگردد.
در خصوص این روابط دوجانبه که بر محمل بسیار پرقابلیت اشتراکات فرهنگی و تاریخی استوار است دیدگاهها و نظریات قابلملاحظهای ارائه شده است، چنانکه گفته شده، تداوم مناسبات دوستانه میان 2 کشور و گسترش و تعمیق این روابط به تغییر هندسه سیاسی و اقتصادی در غرب آسیا میانجامد و شرایط و ضوابط استعماریای که حاصل اقدامات سیصدساله استعمارگران غربی و عمدتا انگلیسی است را از میان میبرد.
نگاهی به قابلیتهای نفتی ایران و عراق که مقام دوم و سوم منطقه را از لحاظ ذخائر دارا هستند کافی است تا اهمیت این روابط و موضعگیریهای مشترک درخصوص آن را آشکار سازد. این در حالی استکه آنچه بهعنوان حضور منطقهای ایران از آن یاد میشود از طریق این روابط دوستانه دوجانبه میسر است؛ همان حضور منطقهای که مهمترین مانع برای اجرای سیاستهای غربی و صهیونیستی به شمار میآید و موازنه قدرت را در منطقه نهتنها به نفع عراق و ایران بلکه به نفع کلیه کشورهای محور مقاومت تغییر داده است. البته برای پی بردن به اهمیت روابط ایران و عراق، راهها و شیوههای متعددی وجود دارد. چنانکه بر این اساس، نوشتهها و مقالات بیشماری به رشته تحریر درآمده و همچنین صدها کتاب با زوایه نگرشهای متفاوت، تالیف و انتشار یافته است؛ آثاری که بسیاری از آنها، با زاویه نگرشهای علمی نگاشته شده و روابط دوجانبه میان ایران و عراق را با به کارگیری شاخصهای امروزی و ارزشیابیهای مقایسهای مورد سنجش قرار داده است. اینگونه پژوهشها علاوه بر بالا بردن سطح اطلاعات عمومی، اصلیترین نقش را در تدوین راهبردهای منطقهای دارند. با این حال امروز شرایط تازهتری برای شناخت اهمیت این روابط پدید آمده و مثلث شوم نامبرده با ترتیب دادن حمله به کنسولگریهای ایران در عراق به این اهمیت اعتراف کرده است.