ساماندهی سهمیههای کنکور در دستور کار قرار گرفت
احتمال حذف سهمیه هیأت علمی جدیتر شد
در شرایطی که تخصیص انواع سهمیههای دانشگاه ازجمله سهمیههای مناطق، اعضای هیأت علمی، خانوادههای شهدا و ایثارگران و... به موضوعی پرحاشیه در کشور تبدیل شده و دانشجویان، رسانهها و کارشناسان حوزه دانشگاه خواستار بازنگری در این موضوع و پایبندی و اجرای مبانی «عدالت آموزشی» از سوی مسئولان هستند، ابراهیم خدایی، رئیس سازمان سنجش از ساماندهی سهمیههای کنکور خبر داد و به مهر گفت: «قرار بر این شده که موضوع امتیاز فرزندان هیأت علمی در بحث ساماندهی سهمیهها گنجانده شود و مورد بررسی قرار گیرد. پیشنهادهای ارائه شده در جلسه روسای دانشگاهها درخصوص حذف برخی تسهیلات و سادهسازی آنهاست. خواست عموم و داوطلبان این است که سهمیهبندیها کلا باید ساماندهی شود و در این خصوص اجماع نظری در مراجع سیاستگذاری و تصمیمگیری ازجمله مجلس، شورای انقلاب فرهنگی و دولت وجود دارد که انشاءالله این مباحث ساماندهی شود.»
او درباره جزئیات ساماندهیها گفت: «پیشنهادها در این خصوص اعلامشده اما هنوز نهایی نشده و باید لایحه مورد نظر به امضای 2وزیر برسد. پیشنهادها در جهت سادهسازی و حذف تسهیلات و سهمیههایی است که اعتراض داوطلبان را بهدنبال داشته و امیدواریم با این اصلاح، قیدهای ورود به دانشگاه کمتر شود. این موضوع جزو مباحث روز جامعه است و بحث عدالت آموزشی در احکام برنامه ششم، نقشه جامع علمی کشور و احکام ابلاغی مقام معظم رهبری تأکید شده است. فعلا نمیتوان جزئیات بحث ساماندهی کنکور را اعلام کرد و قرار است اصلاحات در لایحه ارسالی به دولت تقدیم شود.»
رئیس سازمان سنجش درحالی از ساماندهی سهمیههای کنکور بهخصوص سهمیه هیأت علمی سخن گفته که روزنامه همشهری نیمه مهرماه بهعنوان یکی از پرتیراژترین روزنامههای کشور و بهنمایندگی از افکارعمومی طبق قانون «انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» از وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش خواست تا اطلاعات مربوط به انواع سهمیهها را بهصورت شفاف منتشر کند. همچنین کارشناسان آموزشی و دانشجویان در ماههای گذشته در گفتوگو با همشهری و رسانههای دیگر خواستار بازنگری در سهمیهها و تسهیلات کنکور و حذف برخی از آنها مانند تخصیص سهمیه (تسهیلات جابهجایی و تغییر رشته) برای فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاهها شدند.
قصه تلخ سهمیههای دانشگاهها و هیأت علمی دانشگاهها با اعتراض بخشی از دانشجویان رشتههای پزشکی به جذب تعداد زیادی از افراد بهعنوان دانشجوی پزشکی و جابهجایی آنها از دانشگاههای سطح پایین به دانشگاههای درجه اول کشور در دانشگاههای دولتی و بهخصوص دانشگاه آزاد شروع شد و بعد با اعلام قائممقام معاون آموزشی وزیر بهداشت که 60درصد دانشجویان رشتههای علوم پزشکی براساس سهمیه وارد دانشگاه میشوند، جدیتر شد. اصلیترین رقابت کنکور هماکنون در رشتههای پزشکی وجود دارد و از حدود 650هزار نفر داوطلب علوم تجربی تنها 40هزار نفر در رشتههای مختلف زیرشاخه پزشکی در کشور جذب میشوند که 60درصد آنها هم سهمیهای هستند.
حمید اکبری، قائممقام معاون آموزشی وزیر بهداشت به ایسنا گفت: «وجود سهمیههای متعدد برای پذیرش در گروه علوم پزشکی یکی از عوامل چالشبرانگیز در نحوه ورود دانشجویان در دانشگاهها بهویژه دانشگاههای علوم پزشکی است. بهطور کلی سهمیه آزاد در رشتههای پزشکی در کشور به زیر ۴۰درصد میرسد، این وضعیت در 3رشته پرمتقاضی علوم پزشکی یعنی دندانپزشکی، داروسازی و پزشکی وجود دارد، بنابراین ما نگران کیفیت آموزش در بین این دانشجویان هستیم. هماکنون اگر ۱۰ هزار نیرو در 3رشته پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی جذب دانشگاههای علوم پزشکی کنیم، 6هزار نفر آنها براساس سهمیه وارد میشوند.» در این بین علاوه بر سهمیههای رسمی همچون ۳۰درصد سهمیههای خانواده شهدا، رزمندگان و ایثارگران که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، طبق مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی فرزندان اعضای هیأت علمی بدون هیچ محدودیتی از نظر تعداد، میتوانند از تسهیلاتی برای جابهجایی دانشگاه و رشته دانشگاهی خود استفاده کنند. برای نمونه فرزند یک عضو هیأت علمی هم که در یک دانشگاه درجه 2 یا 3 قبول شده، اگر پدرش عضو هیأت علمی دانشگاهی در تهران باشد میتواند بدون هیچ محدودیتی به یکی از دانشگاههای درجه اول تهران منتقل شود. علاوه بر این فرزندان اعضای هیأت علمی این امکان را دارند که رشته دانشگاهی خود را نیز تغییر بدهند مثلا اگر فرزند یک عضو هیأت علمی زیرشاخه پزشکی در رشته علوم آزمایشی و... پذیرش گرفته باشد میتواند در صورت کسب امتیازاتی به رشته دلخواهش مانند دندانپزشکی و... انتقالی بگیرد. تخصیص تسهیلات کنکور و سهمیه برای اعضای هیأت علمی با اعتراض گسترده دانشجویان مواجهشده و حتی شکایتهایی نسبت به این موضوع در دیوان عدالت اداری هم مطرح است. در پی این اعتراضات سیدسعید عاملی، دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی هم از بررسی مجدد مصوبه سهمیه فرزندان استادان در شورایعالی انقلاب فرهنگی خبر داد و گفت: «یکی از حساسیتهای اجتماعی این احساس است که درباره جذب فرزندان استادان تبعیض صورت میگیرد. شورایعالی انقلاب فرهنگی شورایی است که در حوزه آموزش عالی باید رابطه بین دانشگاه، جامعه و بازار را برقرار کند، برای همین حساسیت اجتماعی برای شورا مهم است و نمیتواند در مورد حساسیتهای اجتماعی بیتفاوت باشد. ما در شورا باید مصوبه سهمیه فرزندان اعضای هیأت علمی را بررسی مجدد کنیم.»
البته منصور غلامی، وزیر علوم بهدنبال اعتراضات نسبت به تسهیلات کنکوری که به فرزندان اعضای هیأت علمی داده میشود، در جمع خبرنگاران گفته است: «شورایعالی انقلاب فرهنگی مصوبهای دارد که مقداری در اطراف آن بیش از آن چیزی که هست حرف زده میشود. این تسهیلات اجازه میدهد در مرحله اول دانشجویانی که فرزند اعضای هیأتعلمی هستند هر جا قبولشدهاند در دانشگاههای محل خدمت والدین بروند. فرزندان اعضای هیأتعلمی هیچ سهمیهای در کنکور ندارند. تغییر رشته در صورتی انجام میشود که به محل زندگی والدین منتقل شوند و ضریبی برای آنها اعمال میکنند.» همچنین حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش هم در مطلبی که روی سایت سازمان سنجش قرار گرفته است، گفته: «آن چیزی که برای فرزندان اعضای هیأت علمی درنظر گرفته شده، سهمیه برای قبولی در کنکور نیست. فرزندان اعضای هیأت علمی سهمیه ندارند و باید در کنکور شرکت کنند. برای مثال فرزند یکعضو هیأت علمی پزشکی زاهدان قبول میشود و محل خدمت پدرش مشهد است؛ این فرد میتواند از قانون انتقال استفاده کند. همچنین این قانون اجازه میدهد مثلا این افراد از دامپزشکی به پزشکی انتقالی بگیرند. البته اگر فردی بخواهد تغییر رشته دهد؛ باید ۹۲ و نیم درصد آخرین نفر پذیرش گزینش آزاد آن کلاس را داشته باشد و اگر بخواهد در رشتهای که قبول شده باید ۹۰درصد کدرشته محل پذیرش آزاد را داشتهباشد.» نحوه سهمیهبندی و امتیازدهی در بزرگترین آزمونی که خیلیها هنوز معتقدند نقش تعیینکنندهای در آینده فرزندانشان دارد، سالهاست پیچیده و مبهم باقی مانده. درباره سهمیهبندی کنکور انتقادهای بسیاری مطرح است و حتی برخی آن را بهعنوان نوعی رانت، تبعیض و سمبل بیعدالتی آموزشی تعبیر میکنند. سازمان سنجش آموزش عالی کشور در سالهای گذشته هیچ آماری از میزان سهمیه اعضای هیأت علمی که مسئولان وزارت علوم آن را تسهیلات برای اعضای هیأت علمی میخوانند منتشر نکرده و مشخص نیست از بین 80هزار عضو هیأت علمی دانشگاهها چند درصد و چند نفر از این تسهیلات ویژه برای فرزندان خود استفاده کردهاند.
فرشاد مهرافشان، مشاور آموزشی در اینباره پیش از این به همشهری گفته است:« امتیاز برای فرزندان اعضای هیأتهای علمی هیچ توجیه آموزشی ندارد، ولی بهعلت اینکه دستاندرکاران برقراری این امتیاز خودشان ذینفع هستند، در نتیجه به دلایل گوناگون از آن حمایت میکنند و توجیهات غیرقابلقبولی نیز ارائه میدهند که برای نظام آموزش عالی کشور زیبنده نیست. این امتیاز حتی یکبار از سوی دیوان عدالت اداری خلاف قانون شناخته شد ولی دوباره و بلافاصله به نحو دیگری آن را برقرار کردند.» به گفته او مثلا در کنکور97 برخی از فرزندان اعضای هیأت علمی که با رتبه 9هزار و 10هزار توانسته بودند در رشته دامپزشکی یکی از دانشگاههای شهرستانها پذیرفته شوند با این سهمیه به دانشگاه کلانشهرها انتقالی گرفتند و هماکنون بهجای دامپزشکی در رشته پزشکی ادامه تحصیل میدهند. او با تأکید بر اینکه به هیچ عنوان نباید برای فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاهها چنین امتیاز ناحقی درنظر گرفت، اینطور تحلیل میکند: «فرزند یک دانشگاهی نهتنها در یک محیط علمی رشد میکند بلکه نسبت به خیلی از دانشآموزان دیگر به لحاظ اقتصادی از پشتوانه مالی بهتری برخوردار است. سؤال اصلی اینجاست که چرا و به چه دلیل باید فرزند یک استاد دانشگاه از حق انتقال دانشگاه و تغییر رشته برخوردار شود اما فرزند یک کارگر با سهمیه آزاد در کنکور شرکت کند؟ اینکه یک دانشجو با رتبه 10هزار در کنکور بیاید کنار دانشجویی با رتبه هزار بنشیند نهتنها بیعدالتی آموزشی است که تبعیض و ظلم آشکار است.»
او همچنین میگوید: «ذینفعان این امتیاز توجیهات خاص خودشان را دارند. دلیل میآورند و میگویند که با این مصوبه و با این سهمیه، فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه جای کسی را نمیگیرند. چون این متقاضیان سهمیه، تنها پس از اعلام نتایج میتوانند برای تغییر رشته و تغییر محل دانشگاه اقدام کنند. این تعاریف و توضیحات نمیتواند بیعدالتی موجود را توجیه کند. بهعنوان مثال اگر ظرفیت یک رشته دانشگاهی 40نفر است و از ابتدا در دفترچه کنکور ظرفیت آن 40نفر اعلام شده، دلیلی ندارد که تعداد دانشجویان مثلا 48نفر شود و چند دانشجوی دیگر از طریق سهمیههای رانتی به آن اضافه شوند. اگر قرار است تعداد دانشجویان 48نفر باشد، از ابتدا در دفترچه کنکور باید ظرفیت آن 48نفر اعلام شود؛ نه اینکه 40نفر اعلام شود ولی در عمل جا را برای دیگران و نورچشمیها باز بگذارند.»