اگه میتونی منرو بگیر
چطور شخصیتهای قلابی و حقهباز را شناسایی کنیم؟
شبنم سید مجیدی_روزنامه نگار
شخصیت تقلبی و فیک میتواند شامل طیف وسیعی از افراد شود. طیفی که از فردی با لبخند مصنوعی شروع و به یک زندانی قانونشکن ختم میشود. حتما همه ما با اینگونه اشخاص، چه در زندگی روزمره، چه در میان خبرهای جنجالی و چه در افراد مهم و مشهور مواجه شدهایم. تفاوت قائلشدن میان فردی که خود واقعیاش را نشان میدهد و فردی که شخصیتی نمایشی و تقلبی را به نمایش میگذارد، میتواند کار بسیار گیجکنندهای باشد. شبیه این است که بتوانیم تفاوت بین یک اثر هنری و یک ماکت خوشساخت را بگوییم.
جلال مرادی، روانشناس، تفاوتهای شخصیتی افراد تقلبی و حقهباز را برایمان توضیح می دهد. او میگوید: افراد متقلب 2نوع شخصیت دارند؛ یا شخصیت نمایشی هستند و یا اینکه شخصیت ضداجتماع (سایکوپاث). هر کدام از انواع این شخصیتها، علائم و نشانههایی بروز میدهند که نمیتوان هیچ کدام از آنها را نادیده گرفت.
او درباره شخصیتهای نمایشی میگوید: این افراد بیشتر تحتتأثیر تحریک و هیجان قرار دارند. رفتارهایشان پرزرق و برق و برونگرایانه است؛ پرلعاب و متظاهرانه هستند. آنها میخواهند همه را راضی نگه دارند، بنابراین ممکن است تن به باجدهی هم بدهند. دلبستگی شدیدی به مورد توجه قرار گرفتن دارند. آنها ارتباطمحور برخورد میکنند و از نظر اجتماعی جسور هستند، اما توانمندیهای خود را بیش از آنچه هست، نشان میدهند و در داشتههایشان اغراق میکنند. از نظر هیجانی هم بیثبات هستند و احساساتشان به سرعت عوض میشود؛ مثلا اگر بدانند شما شغلتان را از دست دادهاید، رفتار متفاوتی درپیش میگیرند. در یک مکان جدید، هویت خود را فراموش میکنند و یک هویت جدید میگیرند.
این روانشناس ادامه میدهد: افراد نمایشی اگر در مرکز توجه قرار نگیرند، ناراحت و احساساتی میشوند. آنها رفتار اغواگرانه یا غلو شده دارند. در ظاهر به شما یک چیز میگویند، اما در پشت سر رفتار متفاوتی دارند. مهمترین تفاوت آنها این است که تحتتأثیر هر چیزی قرار میگیرند. دوست دارند در مرکز توجه باشند، اما خیلی زود هم از این توجه خسته میشوند؛ مثلا خودشان را به آب و آتش میزنند تا مورد تأیید پدر عروس قرار بگیرند و به محض جلب این تأیید، دیگر احترام طرف مقابل را فراموش میکنند.
دکتر مرادی میگوید: در مقابل افراد نمایشی، نوع دیگری از شخصیتهای فریبکار را داریم. این اشخاص در حقیقت ضداجتماع هستند؛ افراد مغرور و خودخواهی که از هر راهی میخواهند به خواسته خود برسند. برای رسیدن به این خواسته گاهی باید قواعد و قوانین را زیر پا گذاشت. این افراد از این کار ابایی ندارند و حتی از آن لذت میبرند. آنها قانونشکنی را توجیه میکنند و به راحتی قانون را دور میزنند. شخصیتهای نمایشی اهل دور زدن قانون نیستند، اما شخصیتهای ضداجتماع، مستقیما با قانون و قواعد درگیر میشوند. بهعنوان مثال شاید دیده باشید که روانشناسها به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برچسب ضداجتماع میزنند، چراکه مثل هر شخصیت ضداجتماعی دیگری تحمل شکست را ندارد و برای رسیدن به پیروزی حاضر است هر قاعدهای را بر هم بزند؛ مثلا برای آنکه رقیب انتخاباتیاش، جو بایدن را کنار بزند، برخلاف قواعد سیاسی با مقامات اوکراین بهصورت مخفیانه ارتباط برقرار میکند و از آنها میخواهد درباره پسر جو بایدن به او اطلاعات بدهند. پس یک شخصیت حقهباز لزوما مجرم نیست و نباید بهدنبال یک نفر با ظاهر خطخطی و خلافکار بگردیم.
او ادامه میدهد: این افراد اتفاقا آگاهند و نسبت به قوانین حقوقی اطلاعات کاملی دارند. یکی از راههای شناسایی آنها این است که در همه زمینهها، بهخصوص مسائل حقوقی حرفی برای گفتن دارند و راههای گریز از قانون را از بر هستند.
این روانشناس با بیان اینکه ضداجتماعشدن این افراد دلایل بسیاری دارد، میافزاید: یک فرد ضداجتماع فضای کافی ندارد، برای او فرصتهای مناسبی فراهم نشده است، احساس حقارت میکند و در کنارش حس جاهطلبی خودخواهانه باعث میشود که راههای دور زدن قانون را امتحان کند؛ مثلا شما نمیبینید که یک دانشمند که تلاش کرده و سر جای خود قرار گرفته، بهدنبال دورزدن قانون برود، ولی یک مدیر که با رانت و بدون تلاش بر سر کار آمده، برای اینکه خود را اثبات کند، از رفتارهای نمایشی و حقه و کلک بهره میگیرد. بابک زنجانی جایگاه اجتماعی خوبی نداشت، اما برای اینکه خود را اثبات کند، در ساخت فیلمهای سینمایی سرمایهگذاری میکرد یا در حوزه فوتبال فعالیت میکرد. او با اطلاع از قوانین و موفق نشاندادن خود، میخواست خودش را به جای کس دیگری نشان دهد. این افراد چون در جای درست خود نیستند و بهواسطه عقده حقارت، قواعد و قوانین را برهم میزنند و رسم و رسومات را رعایت نمیکنند، چون دلشان میخواهد تحت هر شرایطی به منفعت خود برسند. از آن طرف مثلا کیروش و علی دایی باج نمیدهند، چون دارای تخصص هستند و در جای درست خود قرار گرفتهاند. آنها در هیچ شرایطی قواعد را جابهجا نمیکنند.
کمهوش نیستیم ولی کمتجربهایم
جلال مرادی (روانشناس) درباره خصوصیات افراد فریبکار و ضداجتماع میگوید: در زندگی روزمره این افراد را زیاد میبینیم؛ چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی را رد میکنند، صف را دور میزنند و رفتار فریبکارانه جزو شخصیت اصلی آنهاست. مکارند و میزان جرم و دور زدن قانون برایشان مهم نیست. از این کار لذت میبرند و برای انجام آن همه کار میکنند. این افراد زودرنجند، تحمل و صبر ندارند، زود خشمگین میشوند و ممکن است به خشونت فیزیکی هم رو بیاورند. بیمسئولیتند؛ مثلا کفش خود را جفت نمیکنند، خودروی آنها مرتب نیست و ... . این روانشناس با اشاره به اینکه آنها افراد دانایی هستند، ادامه میدهد: البته این بهمعنای کمهوشی ما نیست که فریب آنها را میخوریم. فریبخوردن ما بهدلیل کمدانشی ماست. ما کم بازی کردهایم؛ مثلا کودکی که همیشه در یک محیط بازی کرده است باید چندبار کلاه سر او برود، بزرگ شود تا یاد بگیرد که چطور فریب نخورد. ما کمتجربهایم و در عین حال در قرنطینه هستیم. ما افراد دینداری هستیم و بهواسطه جنبه دینی و فرهنگی جامعهمان ممکن است زیاد کلاه سرمان برود یا از ما سوءاستفاده شود. بارها از نظر احساسی، ملی و دینی از ما سوءاستفاده میشود؛ مثلا زلزله میآید و ما به هر کسی که نمیشناسیم کمکهای خود را میرسانیم. رسانهها نیز مقصرند. آنها گاهی به یک نفر که نباید، اعتبار میدهند. اگر قواعد و قوانین را شفاف کنیم، به افراد متخصص میدان بدهیم و ارائه مجوز برای فعالیت افرادمتخصص را سخت نکنیم، قانونشکنی کمتر میشود و امکان کلاهبرداری نیز از بین میرود.
آدمهای نمایشی
در مقابل افراد نمایشی، نوع دیگری از شخصیتهای فریبکار را داریم. این اشخاص در حقیقت ضداجتماع هستند؛ افراد مغرور و خودخواهی که از هر راهی میخواهند به خواسته خود برسند. برای رسیدن به این خواسته گاهی باید قواعد و قوانین را زیر پا گذاشت. این افراد از این کار ابایی ندارند و حتی از آن لذت میبرند