• چهار شنبه 11 تیر 1404
  • الأرْبِعَاء 6 محرم 1447
  • 2025 Jul 02
پنج شنبه 24 مرداد 1398
کد مطلب : 72621
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/KJvR
+
-

تماشای کودکی و بزرگسالی

خشایار راد/بازیگر سینما و تلویزیون


بوستان‌های شهری ویژگی جالبی دارند. اگر روی نیمکت‌ یکی از پارک‌ها بنشینید می‌توانید بچه‌ها و بزرگ‌ترها را کنار هم ببینید و رفتار آنها را با هم مقایسه کنید.
 بچه‌ها وقتی وارد پارک می‌شوند، فوراً سراغ محوطه بازی می‌روند و مشغول بازی با همسالانشان می‌شوند. بزرگ‌ترها هم البته روی نیمکتی و زیر سایه‌‌ای با هم مشغول گپ‌و‌گفت می‌شوند. صحبت بزرگتر‌ها حتماً و یا دست کم در اکثر مواقع درباره مادیات است، درباره دارایی خود یا دیگران، اتومبیل خود یا دیگران، دریافتی سر ماه و... .  بچه‌ها اما با هم بازی می‌کنند یا به تعبیری با کمک هم شاد می‌شوند و به تعبیر بهتر به هم کمک می‌کنند تا شاد شوند و لحظه‌های خوبی برای هم بسازند.  برای آنها اصلاً مهم نیست که دوستشان حتی یک سکه 250ریالی ته جیبش نداشته باشد،  همین که با هم و در کنار هم بخندند برای دوست و همبازی بودن کافی است.  بزرگ‌ترها توی پارک نشسته‌اند اما نگاهشان به خیابان است، به مغازه‌ها و به خودروهایی که در حاشیه خیابان متوقف شده‌اند.  بچه‌ها اما حواسشان به خودشان است. اگر قرار باشد چیزی یا کسی حواسشان را پرت کند باید زیبا باشد نه گران‌قیمت. چیزی که نگاه آنها را به خود جلب می‌کند یا یک پروانه خوش‌خط و خال است، یا یک سیب قرمز یا یک گنجشک جیک‌جیکو. بزرگ‌ترها همین که یک قدم از پارک دور شدند، دیگر کسی نمی‌تواند حدس بزند کجا بوده‌اند. همان چهره جدی، تقریباً گرفته و درهم و عجله همیشگی، بی‌دلیل و دائمی. بچه‌ها اما شادی را با خود از پارک به خیابان می‌آورند و از آنجا به خانه می‌برند. روی لب‌هایشان لبخند و در نگاهشان برق شادی دارند.  بچه‌ها پارک را با همه بچه‌هایش دوست دارند؛ با همه آنهایی که می‌توانند با هم بازی کنند و شاد باشند. از دیدن یک پروانه، یک سیب قرمز یا یک گنجشک جیک‌جیکو قند توی دلشان آب می‌شود؛ کسانی که شاید ته جیبشان یک سکه 250ریالی هم نباشد اما می‌توان در کنار آنها با تمام وجود خندید و شاد بود. 

این خبر را به اشتراک بگذارید