سیاوش ابدی/ خبرنگار
در هفتهای که گذشت، فضای داخلی مترو، تاکسی، اتوبوس و سایر وسایل حملونقل عمومی پر از نقل قولهایی درباره آلودگی هوا و دلار بود. به گزارش همشهری، هوایی که تهران را آلوده کرده بود، صحنههایی شبیه به بمباران شیمیایی در فیلمهای جنگی را بهخاطر میآورد. لازم به ذکر است در این زمینه گزارش شده در هفتهای که گذشت یکبار مردی در اتوبوس فریاد زد: شیمیایی! شیمیایی زدهاند انگار! وی با اشاره به اینکه چنین صحنههایی را بارها در پشت صحنه فیلمهای سینمایی تجربه کرده است و وی یکی از سیاهی لشکرهای همین دست فیلمها بوده و حتی در یکی از فیلمهای جنگی پخش شده در بخش مسابقه یکی از دورههای جشنواره فیلم فجر بهمدت 3ثانیه بر پرده درخشیده است، در ادامه افزود: آنجا برای شیمیایی مصنوعی به ما ماسک میدادند، من نمیدانم چرا شهرداری میان مردم ماسک توزیع نمیکند؟ در این هنگام صدایی از صندلی انتهایی اتوبوس، با تأکید بر اینکه دلار افسار پاره کرده است، پاسخ داد: شما بروید ماسکتان را بگیرید، من ترجیح میدهم پول یک عدد ماسک را به دلار حساب کنند و به یارانهام بیفزایند. به گزارش خبرنگار همشهری مستقر در ستاد خبری تاکسی، اتوبوس و سایر وسایل حملونقل عمومی، وی با اشاره به موضوع یارانه باعث انفجار در اتوبوس شد و این در حالی بود که پیش از آن یک سیاهی لشکر فیلمهای جنگی با تأکید بر آلودگی هوای تهران تصریح کرده بود: شیمیایی زدهاند!
این گزارش در ادامه میافزاید انفجار یارانهای و هوای شیمیایی بیرون امکان نفس کشیدن را از اهالی اتوبوس گرفته بود. ایستگاه بعدی یعنی چند ثانیه نفس گرفتن از هوای آلودهای که پس از صدای فِسسسسسسسسسِ درهای کشویی اتوبوس به داخل میآید و بوی عرق نشسته بر تن آدمهای گرفتار در کنسرو آدم را در فضای داخلی اتوبوس – عین اسپند – دور سر تمام مسافران این سفر کوتاه درون شهری میچرخاند. یک دسته از نوازندههای دورهگرد، با آکاردئون و تنبک و تمپو به ازدحام افزوده میشوند. آنها بلافاصله قویا با تأکید براینکه قرار است پرده گوشهای مسافران را به پارگی نزدیک کنند، دست بهکار میشوند. خواننده دسته دورهگردها با فریادی گوشخراش خاطرنشان میسازد: بگذر ز من ای آشنا... و تبلیغات بالاتر از دید مسافران روی بدنه اتوبوسهای شهری، نمیگذارد آدم ببیند کلاغها با چه انزجاری از شاخههای درخت بال به فرار میگذارند.