
چرا سلیقه عمومی به بیراهه رفته است؟
سلیقه مردم راه رستگاری را نرفت
داور شیخاوندی- جامعهشناس- اعتقاد دارد سلیقه عمومی مردم دیگر به سختی تغییر خواهد کرد

شبنم سیدمجیدی
کانت میگوید سلیقه نوعی موهبت طبیعی است اما از آن طرف بوردیو که مهمترین نظریات را در باب سلیقه داشته است، میگوید سلیقه امری کاملاً اکتسابی است. آنچه کمیاب است تجملی میشود و باب سلیقه از ما بهتران و برعکس آنچه فراوان است، مبتذل و باب سلیقه عامه قرار میگیرد. از نظر او تفاوت در طبیعت آدمها نیست بلکه تفاوت سلایق در تفاوت شرایط اجتماعی است که به یکی قدرت انتخاب داده و به دیگری نداده است. سلیقه از نظر بوردیو نزدیکترین مفهوم بهاصطلاح سبک زندگی است. در ظاهر، سلیقه انتخابهایی در قالب سبکهای زندگی است اما در واقع انتخابی است که از سوی فضای اجتماعی تحمیل میشود. در نهایت بوردیو اینگونه نتیجهگیری میکند که والاترین مظاهر هنر و سلیقه به افرادی با سرمایه بالا، تحصیلات بالا و بنابراین طبقات اجتماعی بالا اختصاص مییابد. سلیقه عامیانه به سلیقهای عاری از مظاهر هنری گفته میشود که میان طبقاتی با سطح آموزشی پایین به چشم میخورد. در نتیجه طبقه بالا قادر است از هر چیزی که با معیارهای زیباییشناختی همخوانی دارد، از اتومبیل گرفته تا یک قاب عکس بهراحتی برخوردار باشد. شاید بتوان این نظریات را به نوع سلیقه مردم ایران نیز تعمیم داد.
داور شیخاوندی- جامعهشناس- این نظریه را تأیید میکند و در اینباره میگوید: مسائل اقتصادی و آموزشی بدون شک در زمینه تغییر سلیقه مؤثر هستند و طبیعی است که هرچه شرایط اقتصادی نامناسبتر و آموزش ضعیفتر باشد، فرهنگ و سلیقه مردم نیز بیشتر ضربه بخورد. او با تأکید بر اینکه تغییر و تحولاتی که امروز در سلیقه عمومی مردم میبینیم منفی است، ادامه میدهد: سلیقه مردم ما عوض شده و بیشتر به سمت ابتذال سوق یافته است. البته با توجه به شرایطی که در ایران پشت سر گذاشتهایم، این تغییر و تحولات تا حدود زیادی طبیعی است. از سالها قبل وقتی مهاجرت روستاییان به شهرها یا حاشیههای شهرها اتفاق افتاد، بدون آنکه فرهنگ شهری کسب شود، فرهنگ روستایی وارد شهرها شد. بعد از انقلاب با توجه به دورانگذار و جنگ تحمیلی، برای موضوع مهاجران کاری نشد. در گذشته مقیاسهای فرهنگ و سلیقه در محیط شهر مشخص بود اما با ورود مهاجران که اغلب از قشر فرودست بودند، سبک زندگی متفاوت در جامعه تکثیر شد. این استاد دانشگاه در ادامه میگوید: در نتیجه با زیادترشدن جمعیت در شهرها، نه مدارس و نه دیگر پایگاههای آموزشی آنگونه که باید نتوانستند پاسخگوی نیازهای این جمعیت جدید باشند. سلیقه موضوعی است که در فرایند جامعهپذیری و آموزش شکل میگیرد و اگر به آن بها داده شود، میتواند ارتقا پیدا کند. جمعیت ایران امروز به 80میلیون نفر رسیده است. طبیعی است که در این جمعیت سلایق مختلف وجود داشته باشد و هر کسی راه خود را برود اما راهی که در این زمینه رفتهایم راه رستگاری نبوده است.
ابزار ارتباطی جدید و تغییر سلیقه
امروز در بعضی شبکههای اجتماعی مجازی میبینیم که سلیقه مردم به سمت الگو قراردادن برخی افراد بیهنر و غیرنخبه (که اتفاقا از طبقات بالای اقتصادی هستند) کشیده شده است. افراد با عضویت در این شبکههای اجتماعی درگیر نوع خاصی از فرهنگ و سبک زندگی شدهاند.به اعتقاد شیخاوندی یک جمعیت بزرگ که درست روند جامعهپذیری را طی نکرده، بهخودی خود مشکلات زیادی را بهوجود میآورد. حالا ابزار و امکانات ارتباطی جدید هم به این مشکلات دامن زده است. او ادامه میدهد: چگونگی مصرف این ابزار جدید و شبکههای اجتماعی هرگز آموزش داده نشد و فقط جامعه در یک دنیای وسیع دیجیتال مجازی قرار گرفت که بلد نیست در آن چطور رفتار کند. سلیقه مصرفی مردم در این فضا راه خوبی را طی نکرد. اینها همه بهخاطر کمکاری در آموزش رخ داد.
بعضیها اعتقاد دارند که سلیقه یک موضوع شخصی است و هیچکس نباید دیگری را بهخاطر داشتن یک نوع سلیقه (هر چند مبتذل) قضاوت یا نقد کند. اما از طرف دیگر بعضی هم اعتقاد دارند سلیقه یک موضوع اجتماعی است و به جایگاه فرد در جامعه بستگی دارد. شیخاوندی در اینباره میگوید: هر دوی این دیدگاهها میتواند درست باشد. ما ایرانیها ملت چند نوعی هستیم. یک کشور کوچک نیستیم که همه به هم شبیه باشند. ما چند زبان و چند باور داریم؛ اشتراکاتی داریم و اختلافاتی. نمیشود در یک شهر بزرگ یا کشور بزرگ سلایق همه به هم شبیه باشد.این جامعهشناس ادامه میدهد: باید بعد از انقلاب اسلامی و بعد از دورهگذار جامعه، اخلاقیات و فرهنگها و سلایق درست تعلیم داده میشد. اما این اتفاق نیفتاد و حالا دیگر کسی نمیتواند سلایق جمعی را به مردم متفرق بقبولاند. هر کس ساز خود را میزند. و در این میان بعضیها با توجه به ابزار جدیدی که در اختیارشان قرار گرفته، بهتر میتوانند شخصیت خود را تبلیغ کنند و گروههایی را با خود همراه سازند. اما اینکه این افراد بهتر تبلیغ میکنند، نشانه بهتر بودن آنها نیست و سلیقه جمعی را به سمت خوبی نمیبرند. بهطور کلی دوره بلبشویی را میگذرانیم که تا حدی طولانی خواهد بود و دیگر به همین سادگی هم نمیشود آن را تغییر داد.