درآمد روزانه دستفروشان و مغازهداران مترو چقدر است؟
سود زیر زمین است
دستفروشها در مترو بهطور میانگین روزانه بین 70 تا 500هزار تومان کاسبی میکنند
خدیجه نوروزی
توسعه خطوط مترو موجب شده تا این فضا در سالهای اخیر به محیط خوبی برای رونق کسبوکار تبدیل شود و تقریبا در تمام ایستگاهها، غرفههای تجاری با انواع کالاها به مسافران مترو خدمات میدهند. البته دستفروشان هم که تعدادشان از مسافران بیشتر بهنظر میرسد را نباید نادیده گرفت. گویی در شاهرگهای زیرزمینی پایتخت زندگی به شیوهای دیگر در جریان است.
نان بهنرخ روز
8سال بیشتر ندارد اما سبک و سیاق کاسبی کردن را خوب یاد گرفته. روی صندلی مترو مینشیند و پولهایش را از توی جیب بیرون میآورد تا مرتبشان کند و بشمارد. انگار امروز فروش خوبی داشته و چند عدد بیشتر آدامس در کارتنش
باقی نمانده. محمد با لبخندی که نشانه
رضایتش است، میگوید: «امروز فروش خوبی داشتم و توانستم 200هزار تومان آدامس بفروشم که نصفش سود است».
داخل مترو اجناس مختلفی مانند لوازم آرایشیوبهداشتی، سیدی و کتابهای زبان، پاستیل، سوغات کرمانشاه، نان فطیر محلی داغ، انواع بدلیجات و کشهای مو، واکس کفش، دستگاههای آبمیوهگیری، انواع ترشیجات مانند آلوچه و لواشک، جوراب، شال و روسری و پوشاک زنانه، انواع وسایل الکتریکی مانند لامپ، هندزفری و شارژرها و... به فروش میرسد. اکثر فروشندههای زن و مرد هم در واگن بانوان اقدام به فروش اجناسشان میکنند. چرا که در این قسمت فروش بیشتری دارند و میتوانند بهتر کاسبی کنند.
خستگی بهخوبی در چهرهاش نمایان است. خیلی راضی بهنظر نمیرسد. میگوید: «هر روز از ساعت 12تا 8 شب در مترو لوازم آرایشیوبهداشتی میفروشم اما در بهترین حالت 60هزار تومان بیشتر سود ندارد. دست زیادشده و همه فروشنده شدهاند و همین، میزان فروشم را کاهش داده. امروز 30هزار تومان بیشتر سود نکردم».
هما رستگار میافزاید: «رِنج قیمت اجناسم بین 5تا 30هزار تومان است، اما بازهم برای مردم این قیمتها گران است».
کمی آنطرفتر واگن زهرا رستمی، لواشکفروشی که دیگر بیشتر مسافران مترو میشناسند بلند داد میزند؛ لواشک دارم، لواشکهای ترش و خوشمزه، لواشکهام محلی و تازه. این همه خانم اینجاست! مگه آلوچهخور نیستید؟
از کاسبیاش راضی بهنظر میرسد و روزانه 250هزار تومان فروش دارد. قیمت لواشکها و آلوچههایش 5هزار تومان است. میگوید: «به تجربه برایم ثابتشده پاستیل و آلوچه بیش از هر کالای دیگری فروش دارد».
مسافران همیشگی مترو تقریبا بیشتر فروشندگان را میشناسند و حالا دیگر مشتریهای پر و پاقرص شدهاند.
تعدادشان کم نیست کسانی که به امید خوردن نان فطیر داغ و تازهاش قید خوردن صبحانه در منزل را زده و با عجله راهی مترو شدهاند. محمد فتحی به شرط داغی، نانهایش را به قیمت هزار تومان میفروشد. میگوید: «ارزان میدهم تا مشتری ثابتم شوند. نانها را هر شب با کمک همسرم میپزم و تا ظهر نشده تمام میشود. تقریبا روزی 350هزار تومان فروش دارم که دوسوم آن سود است».
طبق آمار فروش 30دستفروش در ایستگاههای مختلف مترو میتوان گفت بهطور میانگین درآمد روزانه دستفروشان در مترو بین 70 تا 500هزار تومان است. در واقع این دستفروشان با در دست داشتن بازار مصرف روزانه بیش از 3میلیون مسافر و نیازسنجی آنها و ارزانفروشی توانستهاند برای خود تا حدودی درآمد پایدار داشته باشند.
فرصتها و چالشهای داشتن غرفه در مترو
حجم بالای تردد مسافران نیز موجب شده تا غرفههای تجاری مترو جدیتر وارد بازار فروش شوند تا بتوانند از ظرفیت بهره ببرند. اما سؤال اینجاست که داشتن غرفه تجاری در مترو چقدر برای فروشندگان و مغازهدارانش بهصرفه است. سعید نادری که در ایستگاه میدان ولیعصر غرفه اغذیهفروشی دارد، در گفتوگو با همشهری میگوید: «منتظرم ببینم تا چندماه آینده اوضاع چطور پیش میرود. ماهانه 5میلیون تومان اجاره میدهم اما با گران شدن قیمتها میزان فروشم بهشدت افت کرده. روزانه 500هزار تومان فروش دارم اما باید بیش از اینها باشد تا بتوانم دوام بیاورم».
معمولا نرخ رهن و اجاره مغازههای مترو بین 10تا 20میلیون تومان پیش و ماهانه بین 2میلیون و 500هزار تا 6 میلیون تومان اجاره است. فروشها نیز بسته به استقرار غرفهها در ایستگاههای پرتردد و کم تردد متفاوت است.
علی بابایی که 3هفته است غرفه تجاری میدان ولیعصر را تحویل گرفته، میگوید:« در فروشگاه من انواع و اقسام شیرینیجات و تنقلات باکیفیت و خوب هست، اما مردم راغب به خرید کالای ارزانقیمت و بیکیفیت هستند.»
او مهمترین مشکل در بهرهوری درست را ضعف مدیریتی میداند و میگوید: «سازمان مترو باید مدیریت غرفههای تجاری را خود برعهده بگیرد. مزایده به شیوه کنونی که در حال انجام است در پایداری مشاغل آسیبزاست و مؤید این مطلب، بسیاری از غرفههایی است که در کوتاهمدت تعطیل میشوند. اما در مزایدههای کنونی همه امکان مشارکت ندارند و توان مالی امثال من به این نمیرسد که بخواهیم 10غرفه را یکجا اجاره کنیم. بنابراین گروهی
که در این مزایدهها شرکت میکنند بهدنبال سود صِرف هستند و با 2برابر سود در اختیار متقاضی غرفه میگذارند. بنابراین واگذاری در 2مرحله اشتباه است. وقتی نظارتها بالا رود چون غرفه ارزان بهدست غرفهدار رسیده میتواند درخواست کند که اجناسش را باکیفیتتر و با سود کمتر عرضه کند».