نوای عاشیقهای همدان ،پای الوند
پژوهشگر موسیقی محلی و فرهنگ عامه لالجین در گفتوگو با همشهری از اهمیت حفظ موسیقی عاشیقی همدان میگوید
ناهید زندیصادق/همدان - خبرنگار
موسیقی عاشیقی، داستانهای عاشقانهای که شادی و غم توأمان آن میتواند در روح و جان شنونده رسوخ کند، این روزها دستکم در همدان حال و روز خوشی ندارد. در بخشهای ترکنشین همدان نیز مانند آذربایجان، اردبیل و زنجان نوای چگور، سرنا، دوزله و تار عاشیقها زیب و زینت مجالس بوده، اما در دنیای امروز با پیدایش ابزارهای جدید موسیقی جایگاه پیشین خود را از دست دادهاند و به عزلت خزیدهاند. برای پیشگیری از خاموش شدن همیشگی ساز این دلسوختگان شاید بتوان از این ظرفیت مغفول در گردشگری استان در نوروزگاهها استفاده کرد. درباره موسیقی عاشیقی با جواد حسینقلیپور، پژوهشگر موسیقی محلی و فرهنگ عامه لالجین، به گفتوگو نشستهایم. وی دانشآموخته کارشناسیارشد ادبیات از دانشگاه تهران است و کتاب «سیلنامه» از جمله پژوهشهای جدید اوست.
موسیقی عاشیقی از چه زمانی و در کدام مناطق همدان مرسوم شده است؟
تاریخ دقیقی از رواج جدی موسیقی عاشیقی در همدان در دست نیست، اما در اغلب شهرها و روستاهای شهرستانهای نیمه شمالی استان یعنی رزن، فامنین، کبودرآهنگ، بهار و قسمتهایی از شهرستانهای اسدآباد، همدان و ملایر موسیقی عاشیقی ترکی رایج است.
موسیقی ترکی همدان با موسیقی عاشیقهای دیگر نواحی تفاوت دارد؟
بله. موسیقی ترکی همدان با موسیقی عاشیقهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، زنجان، خراسان شمالی، جمهوری آذربایجان و تعدادی از مناطق شرقی ترکیه شباهتها و البته تفاوتهایی دارد. در اجرای موسیقی عاشیقی همدان به ندرت از سازهای دیگر (کوبهای و دمیدنی) در کنار چگور استفاده میشود. اغلب مقامهای این ناحیه ریتمهای خاص دارد و نمیتوان به سهولت سازهای ضربی را با آنها هماهنگ کرد. جمعنوازی نیز در موسیقی ترکی همدان چندان رایج نبوده یعنی همنوازی چند چگور مرسوم نیست. به هر روی ساز اصلی عاشیقها چگور است، اما در چند دهه اخیر استفاده از سازهایی نظیر کمانچه، تار فارسی و ویولن هم در این موسیقی رواج یافته. همه این سازها در اصل در خدمت نقل داستان یا اشعار حکمتآمیز بوده است. سازهای غیرعاشیقی مانند بالابان و سرنا معمولاً در فضای باز و برای رقص و پایکوبی یا همراهی عروس و داماد در هنگام آوردن عروس از خانه پدر به کار میرفته است.
موسیقی عاشیقی نسبت به گذشته چه تغییری از نظر استقبال مردم از این نوع موسیقی و علاقهمند شدن جوانان برای ورود به عرصه این هنر کردهاست؟
این نوع موسیقی تا حدودی از اصالت فاصله گرفته و بعضی از عاشیقها و نوازندهها از اغلب فوتوفنها و دقایق نوازندگی چگور بیخبرند. بعضی از عاشیقها با هدف جلب نظر شنوندگان و حاضران در مجالس از مسیر اصلی هنر عاشیقی منحرف میشوند.
در زمانی نه چندان دور عاشیقها در مجالس شادی گاهی چند شب یا چند روز به نقل داستان و نوازندگی میپرداختهاند و اکثر شنوندگان تا آخر روایت، مشتاقانه در محل عروسی، ختنهسوران و مجالس شادمانی میماندند، اما امروزه به علل متعدد چنین اشتیاقی در بین مردم وجود ندارد.
چگونه میتوان به حفظ این فرهنگ کمک کرد؟ در دنیای امروز این نوع موسیقی چه کاربردی دارد؟
شاید بهتر باشد برای آشتی دادن مردم با موسیقی سنتی و نواحی در کنار حفظ اصالت، ذائقه مخاطبان را هم در نظر داشته باشیم و تصور ملالآور بودن این موسیقیها را از اذهان دور کنیم که البته کار دشواری است. موسیقی، جاذبهای انکارناپذیر برای گردشگرانی که شنونده چنین موسیقیای نبودهاند یا کمتر شنیدهاند، دارد. شاید نوعی از موسیقی برای بومیان منطقهای عادی باشد، اما مطمئناً برای غیربومیان، جاذبهای مضاعف دارد و میتوان برای جذب گردشگر بیشتر در فضاهایی مانند پیادهراهها و اطراف اماکن تاریخی از این نوع موسیقی بهره برد.