عیسی محمدی
آدمی کامل نیست؛ پس طبیعی است که همیشه نیازمند راهنمایی باشد. حالا میخواهد این راهنمایی در حوزه روحی باشد و توسط روحانیون، یا در حوزه جسمی باشد و توسط متخصصان تغذیه و پزشکان و یا شاید هم در حوزه روانی و ذهنی و توسط روانشناسان و روانکاوان و مشاوران. و این آخری در روزگار ما عجیب جا افتاده و راه افتاده است. حتی ماجرا چنان بغرنج شده که گاهی برای سادهترین اموری که با کمی فکر و اراده عملیاتی خواهد شد، باز هم نیاز به مشاوره احساس میشود. جدای از همه این ماجراها، باید روانشناسان و روانپزشکان و روانکاوان و مشاوران را کسانی دانست که در روزگار ما، مرجعیت فکری و رفتاری بالایی یافتهاند. از دیگر دلایل اقبال بالا به این گروه را، باید ناراحتیهای روحی و روانی و ذهنی رایج در دنیای امروزمان بدانیم. حالا که روز جهانی روانشناس و مشاور آمده است، بد نیست نگاهی به وضعیت نسبتا بغرنج ناراحتیهای روانی در ایران بیندازیم؛ امری که وجود مشاوران و متخصصان روانشناسی خبره و کاربلد را لازم و ضروری ساخته است.
30 اردیبهشتماه سال گذشته بود که رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران، طی نشستی خبری که برگزار کرده بود، آمارهایی را ارائه داد. البته این آمارهای او، به گزارشهای وزارت بهداشت هم مستند شده بود. او اشاره کرد که 22تا 30درصد شهروندان ایرانی، درجاتی از اختلالات روانی را دارند. به تعبیر دیگر، از هر 10نفر، 3نفر درگیر این اختلالات هستند.
36 نکته بغرنجتر البته در مورد پایتخت است؛ شهری که در آن 30 تا 36درصد اختلالات روانی، شهروندان را درگیر خودش کرده است. نکته عجیبتر اینکه سهم زنان از این میان، 36درصد بوده است. با وجود چنین آمارهایی، البته باید توجه و دقتنظر مسئولان بیشتر و عمیقتر بشود. اما ظاهراً خبری از این امر نیست. متأسفانه بخش بزرگی از این اختلالات را در رفتارهای روزمره پایتختنشینان مشاهده میکنیم؛ مانند جروبحثها در خیابانها و تصادفها و....
12 نکته دیگری که رئیس جامعه متخصصان بدان اشارت کرده بود، روند رو به رشد افزایش گروههای سالمندی در کشور بود. این البته حرف جدیدی نیست؛ ظاهراً که با سرعت در حال حرکت بهسوی پیرسالی هستیم. به گفته وی، امروزه 8 درصد جامعه ما را سالمندان 60سال به بالا تشکیل میدهند. این رقم طی یک دهه بعد، یعنی به سال 1407شمسی، 12درصد جمعیت کشور خواهد شد. باید نیازهای روانی این گروههای سنی را هم مدنظر داشته باشیم؛ مباحثی چون افسردگی، نگرانی، استرس، تنهایی و.... این امر توجه به روانشناسی سالمندان را بیشازپیش میکند؛ خاصه در خانههای سالمندان که از آنها، تعدادهای فراوانی را طی یک دهه آینده خواهیم داشت.
2میلیون شاید بدانید و شاید هم ندانید، اما اعتیاد نیز نوعی بیماری روانی محسوب میشود. اعتیاد را شکلی از وابستگی میدانند. به همین نسبت، اعتیاد بیشتر مشکلی روانی قلمداد میشود که البته درمانهای فیزیکی و دارویی هم دارد. طبق آمار رسمی اعلام شده که سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرده بود، 2میلیون و طبق آمار غیررسمی 5میلیون نفر در ایران تریاک مصرف میکنند. جدا از بیماریهای خاصی که این اعتیاد ایجاد میکنند، باید به جنبههای روانشناسی و روانپزشکی آن نیز توجه خاصی داشته باشیم. ضمن اینکه این بیماری، اثرات مستقیمی بر روابط عاطفی در خانوادهها نیز دارد که خود، مسبب مشکلات روانی دیگری است.
60 همچنین آمارها میگویند که 23درصد جمعیت 15تا 64ساله ایران، از یک اختلال روانپزشکی رنج میبرند و نیازمند کمک هستند. به زبان ساده، یعنی در این بازه سنی از جمعیت، از هر 4نفر یک نفر درگیر اختلال روانپزشکی است. بیشتر از نصف این جمعیت نیز یعنی نزدیک 60درصدشان، اختلالات روان «افسردگی» دارند. بازهم عجیبتر اینکه کمتر از نیمی از این جمعیت، یعنی نزدیک به 44درصدی که دارای اختلال روان هستند و نیازمند به خدمات درمانی روانپزشکی، به مراکز درمانی مربوطه مراجعه میکنند؛ یعنی 56درصدشان یا مراجعهای ندارند، یا خودشان را درگیر این بیماریها نمیدانند، یا خجالت میکشند سروکارشان با این جور جاها بیفتد یا اساسا میخواهند خودشان مشکل را حلوفصل کنند. بههرحال هر چه که هست، خودشان را به این مراکز ارائه نمیکنند تا مشکلشان برای همیشه حل بشود.
6.5میلیون یکی از آمارهای تلخ را هم پاییز گذشته، سیاری، معاون سابق وزیر بهداشت اعلام کرده بود. او گفته بود که یکچهارم مردم جهان از ابتلا به افسردگی در رنج هستند و طبق همین پیشبینیها، میتوان مدعی شد که ایران شش و نیم میلیون شهروندِ درگیر با افسردگی دارد. او گفته بود که علت این امر، بیشتر شدن آسیبهای اجتماعی چون بیکاری، طلاق، اعتیاد و فقر است که زمینهساز بیماریهای روانی ازجمله افسردگی میشود. گروههای سنی سالمندان، نوجوانان، جوانان و زنان نسبت به گروههای دیگر، در این مورد آسیبپذیرتر ظاهر شدهاند.
12 همچنین سیاری اعلام کرده بود که ایران، 50میلیون شهروند بالای 15سال دارد. از این میزان، 38درصد آنها شاغل محسوب میشوند؛ یعنی نزدیک به 20 میلیون نفر. طبق آمارهای جهانی، 10درصد شاغلان در محیط کار، بهدلیل مشکلات ناشی از افسردگی، 36روز در سال مرخصی استعلاجی میگیرند تا به گرفتاری روانیشان بپردازند. سیاری گفته بود که طبق آمارهای جهانی و نیز آمارهای داخلی، میتوان از آمار 10تا 12درصدی شاغلان افسرده در ایران صحبت کرد! یعنی دور و بر 2 میلیون نفر. همچنین طبق اعلام وزارت بهداشت، شایعترین اختلال روانی با 12.7درصد، افسردگی است که در زنان 15.4و در مردان 10.2درصد است.
27 یک آمار دیگر متعلق به انجمن مددکاری ایران است. طبق اعلام رئیس این مرکز که در پاییز سال گذشته نشر یافت، نزدیک به یکچهارم مردم ایران، نشانههایی از اختلالات روانی را دارند که آماری متناسب با آمارهای جهانی هم هست. ضمن اینکه این آمار در میان دانشجویان بیشتر بوده و به 27درصد هم میرسد.
آمارها از وضعیت اختلالات روانی ما ایرانیها چه میگویند؟
روزگار ملال، روزهای اختلال
در همینه زمینه :