فیلم 91
ملودرام ملتهب در سال جنجال و حاشیه
سعید مروتی
فریدون جیرانی با «من مادر هستم» به مسیر آشنا و مألوفش بازمیگردد؛به جهان «قرمز»، «آب و آتش» و «شام آخر»؛به سینمای تعلیق و هیجان و ملودرام ملتهب که روی خطوط قرمز حرکت میکند ولی اهل عبور از آن نیست. در پاییز 91 که من مادر هستم اکران شد سینمای ایران یکی از جنجالیترین و پرحاشیهترین دورانش را پشت سر میگذاشت. خانه سینما بسته شده بود و در حوزه فرهنگ، اتحادی که در جریان راست وجود داشت از بین رفته و دولت احمدینژاد حاشیه امنش را از دست داده بود. در مخالفت با سیاستهای فرهنگی دولت، چراغ اول با از پرده پایین آمدن فیلمهای «خصوصی» (حسین فرحبخش) و «گشت ارشاد» (سعید سهیلی) آغاز شده بود. حوزه هنری و شهرداری بهعنوان دو نهاد مهم در اختیار جناح راست، داستان تحریم فیلمها را شروع کرده بودند که در این میان حوزه هنری میداندار بود. طیفی از فیلمسازان پس از بسته شدن خانه سینما توسط شمقدری، به حوزه هنری نزدیک شده بودند و در آنجا فیلم میساختند. فریدون جیرانی در حالی من مادر هستم را روی پرده داشت که همه این جنجالها و حاشیهها و دعواها جریان داشت و خودش هم از برنامه «هفت» کنار گذاشته شده بود. یک دهه بعد از اکران موفق شام آخر، جیرانی با فیلمی به میدان آمده بود که تماشاگر گسترده داشت؛ تماشاگری که با ملودرام ملتهب جیرانی همراه میشد و حاشیهها و جنجالها بیشتر ترغیبش میکرد که به تماشای من مادر هستم بشتابد. دعوا بر سر ماجرای قصاص از سوی مخالفان در حالی دنبال میشد که فیلم جیرانی نه تنها قصاص را زیر سوال نبرده بود که اساسا تم اصلی فیلمش هم این نبود. اتهام بعدی ترویج فساد و فحشا بود و این هم درست در نقطه مقابل فیلم جیرانی قرار داشت که در نقد مفاسد اخلاقی ساخته شده بود. در پاییز 91 هرچه مخالفان بیشتر اعتراض کردند فروش من مادر هستم بالاتر رفت تا جیرانی دهه 90 را با یکی از موفقترین فیلمهای کارنامهاش آغاز کند.