همه چیز ساخته ذهن ماست
میلاد آریافر
وصال بناری: بازیگر جوان، خوب و آیندهداری که اصالتا مشهدی است و فارغالتحصیل رشته رسانههای گروهی. آریافر از سال ۹۰ بهصورت جدی تئاتر را آغاز کرد و نخستین حضورش در جشنواره فجر نیز به همان سال بازمیگردد. آریافر از نمایش «بیپدر» همکاری خود با محمد مساوات را آغاز کرد. کاری که امروز پای هر دو را بهعنوان بازیگر و کارگردان به جشنواره تئاتر فجر باز کرده است.
آقای آریافر چشمانداز شما از سیوششمین جشنوارهای که در انتظار آن هستیم، چیست؟
جشنواره تئاتر فجر یکی از بزرگترین رویدادهای هنری ایران محسوب میشود که گویا طی دو سال گذشته دیدی جدیتر به آن صورت گرفته است. به همین دلیل امیدوارم در سالهای نزدیک بتواند جایگاه اصلی خود را بیابد. باتوجه به اینکه خودم زاده مشهد هستم، نقدی هم که به جشنواره دارم این است که مخاطبان شهرستانی هم باید فرصت دیدن آثار را داشته باشند. جشنواره باید بتواند بهعنوان میزبان، پذیرای این گروه از علاقهمندان هم باشد بهویژه شهرستانیهایی که مایل هستند آثار بخش بینالملل را تماشا کنند.
کمی درباره نمایش «بیپدر» بگویید ؟
بهتر است از کمی قبلتر بگویم؛ از محمد مساوات. در واقع آشنایی با او یکی از بهترین اتفاقات تئاتری این چند مدت اخیر است که برایم رخ داده. وقتی قرار است در پروژهای با محمد مساوات همکاری کنم، بدون هرگونه طرح پرسش، تا بیشترین میزان ممکن، عملکرد خود را در اختیار او میگذارم. این، بهدلیل اعتماد به تواناییهای او بهعنوان کارگردان است. برخلاف چیزی که خیلیها گمان میکنند، نمایش «بیپدر» براساس نقاشی «رنه مگریت» نیست. آن اثر نمایشی صرفا یک ایده اولیه ایجاد کرد. این نمایش درباره غلبه ذهن برواقعیت و انکار عینیت است. اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که تمام آنچه در جهان عینی میبینیم، یک واقعیت باشد؛ بلکه همهچیز میتواند ساخته ذهن انسان باشد. بهدلیل وجود یک درونمایه فلسفی، هر ذهن پویا و جستوجوگری میتواند به تأویلهای شخصی از اثر برسد و چیزی دیگر در آن بیابد.
و همین تعبیر چندگانه است که باعث ارزش دوچندان یک اثر میشود؟
بله! کاملا درست است. درنهایت اینکه این اثر آمده تا توسط مخاطب تعریفی دوباره شود و خود، مسیر یا تعریفی از پیش تعیین شده برای مخاطب درنظر نمیگیرد. همهچیز براساس یک طراحی صحنه آغاز شد و ما برای به صحنه بردن این اثر نمایشی، پنج ماه تمرین را پشت سر گذاشتیم. جالب اینکه تمرینات نمایشی که در یک فضای دو طبقه اجرا میشود، در یک پلاتوی ۵۰ متری انجام شد.
احتمالا شما مانند هر بازیگری در تئاتر با برخی پیشکسوتان کار کردهاید. نظرتان درباره مهدی هاشمی و گلاب آدینه، محمد رحمانیان، محمد چرمشیر، پری صابری، هما روستا و حمید سمندریان، محمود استادمحمد و بهرام بیضایی چیست؟
اینها استادان درجه یکی هستند که درباره هرکدام میتوان ساعتها صحبت کرد. در اینجا دستکم میتوانم تعلقات روحی خود را بگویم؛ چراکه تمام این اشخاص، برایم نامهایی آشنا و دوست داشتنی هستند. باتوجه به اینکه بازیگر هستم، طبیعتا باید یک بازیگر را انتخاب کنم اما اجازه بدهید از استاد بیضایی بگویم. ضرورتی که باعث میشود از ایشان بگویم این است که ما در روزگاری بر صحنه نمایش میرویم که کماکان هویت واقعی خود را بهدست نیاوردهایم، آن هم با این همه پیشینه هنری و فرهنگی و... خب در این وانفسا، تئاتر نیز خیزی عجیب به سوی گیشهای شدن برداشته است. باتوجه به تمامی این موارد، دانشجویان و پیروان هنر تئاتر، باید تصویر بهرام بیضایی را گوشهای از ذهن خود قاب کرده و از آن نگهداری کنند. سالهاست که مشغول مطالعه و مرور آثار این شخص هستیم و کماکان در حال کشف و شهود از آثار ایشان. شخصا افسوس میخورم که در شرایطی که ایشان باید باشند تا بتوانیم بیشتر از ایشان بیاموزیم، متأسفانه اینجا حضور ندارند.