سلام دال بزرگ به مرگ
مرتضی کاردر/روزنامه نگار
روزهای سفر هنرمندانی است که سالهای پایانی عمرشان را در عسرت و فراموشی گذراندهاند. هفته گذشته ابوالفضل زرویی درگذشت و صبح دیروز خبر رسید که احمدرضا دالوند (1397-1337) گرافیست و مدیر هنری مطبوعات پس از ماهها جدال با بیماری تسلیم مرگ شده است.
گرافیست و تصویرگر و مدیر هنری مطبوعات که در دهههای 60 و 70 مدیریت هنری نشریاتی مثل «صنعت حملونقل» و «ایران فردا» و «گلستانه» و روزنامه جامعه را عهدهدار بود و تصویرسازیها و نوشتههایش علاوه بر این نشریات در نشریاتی مثل دنیای سخن و مجله فیلم و... منتشر میشد.
بخشی از ارزش و جایگاه او در تاریخ مطبوعات ایران بهدلیل پژوهشهای نظری است که در حوزه گرافیک مطبوعاتی انجام داده است و کتابهایی مثل خوانش صفحه بدون قرائت متن که در مجموعه پردازش عناصر تصویری منتشر کرده است. جایگاه نظری دالوند سبب شد که بسیاری از مطبوعات و روزنامهها در دورههایی از او بهعنوان مدیر یا مشاور هنری استفاده کنند.
در همه این سالها، بسیاری از گرافیستها و روزنامهنگاران جوان در دانشگاهها و مؤسساتی مثل مرکز مطالعات رسانهها از کلاسهای او در حوزه گرافیک مطبوعاتی و سواد بصری بهره بردند.
احمدرضا دالوند گرافیست و هنرمند و منتقدی یگانه بود، با اعتماد به نفس بسیار که به آنچه تصویر میکرد و مینوشت باور داشت و همین باور، جایگاهش را در گرافیک معاصر تثبیت میکرد.
احمدرضا دالوند از معدود هنرمندان و گرافیستهایی بود که در همه این سالها درباره نقاشی و گرافیک معاصر نوشت. او یکی از آغازگران نقد و تحلیل هنری در مطبوعات پس از انقلاب است که از سالهای دهه 60 که نقد هنری فراموش شده بود تا روزهای آخر عمرش درباره هنر و هنرمندان معاصر نوشت. نوشتههای او که در حقیقت مواجهه دست اول یک هنرمند با آثار هنرمندان دیگر است درسآموز و خواندنی است و حاوی نکتهها و دقت نظرهایی است که به گمانم هرچه زمان بیشتر میگذرد مرجعیت بیشتری پیدا میکند و قدر و قیمتش بهعنوان نمونههای نقد هنری دورهای از تاریخ هنر معاصر بیشتر معلوم میشود.
احمدرضا دالوند مثل بسیاری از هنرمندان، سالهای پایانی عمر را در خلوت و تنهایی گذراند. آخرین خبر خوبی که درباره او منتشر شد خبر مدیریت هنری نشریهای بود به نام هور که قرار بود با مسعود نجابتی و مسعود شجاعی طباطبایی منتشر کنند؛ 2 هنرمندی که در ماههای آخر بیشتر از بقیه حواسشان به دالوند بود و پیگیر مسائلش بودند. پس از آن دیگر خبرهای بد بیماریاش بود که یکی پس از دیگری منتشر میشد، اینکه در بیمارستان سینا بستری شده است، وضع و حال روحی و جسمیاش چندان خوب نیست و پایش را بهدلیل عفونت دیابتی قطع کردهاند. جمعی از روزنامهنگاران جشن تولد 06سالگیاش را در بیمارستان برگزار کردند اما سرانجام صبح دیروز خبر رسید که او چندروز بیشتر پس از تولدش نتوانسته است دنیا را تاب بیاورد...