گزارشی از سلسله نشستهای چهارشنبه روزنامه همشهری با عنوان «فضاهای همگانی؛ ضرورتی برای شهرها»
جایی برای نفسکشیدن
پریسا امیرقاسمخانی/خبرنگار
مردم جایی برای نفسکشیدن میخواهند؛ جایی که در آن بتوانند با خیال راحت و آسوده قدم بزنند و نگران نباشند از عبور خودروها که هر لحظه امکان دارد زیرشان بگیرد. مردم جایی برای خودشان میخواهند؛ جایی که با یکدیگر تعامل داشته باشند و در هوایی تازه، زیر نور آفتاب، به موسیقیهایی که از فرهنگ و تاریخ شهرشان نشأت میگیرد، گوش بدهند و یک لیوان چای قندپهلو نوش جان کنند و نهراسند از هجوم بیامان شهر بزرگ که بیرحمانه بر رویاهایشان میتازد... امروز در پیشرفتهترین شهرهای دنیا شما با چنین مکانهایی روبهرو هستید که اغلب از آنها بهعنوان فضاهای همگانی نام میبرند و بهعنوان گلوگاههای شهر هستند که در آن انواع فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی شکل میگیرد. امروز در کلانشهر تهران، فضاهای همگانی به محلی برای گرههای کور ترافیکی تبدیل شده و خودروها بر انسانها پیشی گرفتهاند.
محمدمهدی معینی،استاد دانشگاه و مشاور شهردار مشهد:
توسعه فضاهای همگانی از طریق مشارکت مردم
امروز فضاهای عمومی در دسترس همگان نیست. در کلانشهرهایی مانند تهران بیشتر بهخصوصیسازی بها داده شده است. برای همین در تهران شاهد هستیم بیش از 15هزار کافه باز شده و افرادی که میخواهند یکدیگر را در جایی ملاقات کنند، به کافهها میروند، ولی آیا همه مردم شهر امکان استفاده از کافهها و پرداخت هزینههای هنگفت را دارند؟ توسعه فضاهای عمومی و قابلیت استفاده همگان از این فضاها باید در دستور جدی شورای شهر و شهرداری تهران قرار بگیرد. برای این کار باید از محلهها شروع کنیم. هرچند متأسفانه سالهای اخیر شاهد آن بودهایم که در شهرداریها هزینههای زیادی برای محلهها صرف شده، ولی در مقابل، از بین رفتن محلهها و گسترش خیابانها را داشتهایم. تراکمفروشی رواج پیدا کرده است. توسعه فضاهای همگانی باید با هزینه اندک و مشارکت مردم باشد، چون توسعه فضاهای عمومی، آمرانه اتفاق نخواهد افتاد. ما در شهر میادین را تبدیل به فلکه کردهایم و فلکهها را به ترافیک اختصاص دادهایم. امروز باید این سؤال را از خودمان بپرسیم که چگونه میتوانیم فضاهای عمومی را همگانی کنیم؟ آیا فضاهای عمومی این قابلیت را دارند؟ یا خیر...
علی اعطاء، رئیس کمیته معماری و طرحهای شهری شورای شهر:
فضاهای همگانی به تجاریسازی فروخته شد
وقتی صحبت از فضاهای همگانی میکنیم، یعنی فضاهایی برای همه شهروندان که به یک میزان برای همگان قابل استفاده و در دسترس باشد و طبقهبندی و تبعیض در آن وجود نداشته باشد.
فضاهای همگانی، مکان تعاملات شهروندی و بروز و ظهور رویدادها در شهر هستند. ما در طول تاریخ شهرسازی ایران با مفهوم میدان مواجه بودهایم که در واقع فضایی پیادهمحور و محل کنشهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رویدادی بوده است. امروزه مفهوم «میدان» در شهرهای ما به «فلکه»، که عنصری ترافیکی برای هدایت جریان حرکت اتومبیلهاست، تقلیل یافته است. طی سالهای اخیر در کلانشهرهای ایران بهویژه تهران، به جای توسعه عرصههای همگانی و عمومی، فضاهایی شبهعمومی را توسعه دادهایم که ساختمانهای بزرگمقیاس تجاری و مالها در آن هستند و کارکرد مورد انتظار از فضای عمومی را نداشتهاند.
فضاهای شبهعمومی همچون مالها و تجاریهای بزرگمقیاس، در مالکیت شهر نیست و مالکیت خصوصی دارد و به نوعی، نظام تبعیض و طبقهبندی مراجعان، بر آنها حاکم میشود. فقدان فضاهای همگانی پیادهمحور در شهر تهران بهمعنای خلأ یکی از اصلیترین عناصر شهر و در نتیجه عدمکارکرد صحیح شهر است. ما باید با یک نوع سیاستگذاری خاص به سمت تصویب ضوابط لازم و ایجاد این فضاها برویم.
اکنون در شورای شهر یکی از سوژههای اصلی که روی آن کار میشود، توسعه قلمروهای عمومی و میادین پیاده در شهر است. پیش از این، تجاربی وجود داشته که در برخی موارد موفق نبوده است.
بهعنوان مثال، فضای میانی میدان ولیعصر، که بهعنوان یک پلازای شهری افتتاح شده است، در عمل پویایی و کارایی یک پلازا را ندارد. یکی از مشکلات این فضا مکانیابی نامطلوب آن در مرکز میدان ولیعصر است که با شبکه ترافیکی پرترددی احاطه شده و عملکرد آن را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است.
آنچه شهرها را تهدید میکند، این است که عرصههای همگانی را به نفع گروه خاصی از سرمایهداری محدود کنیم. فضاهای همگانی باید علاوه بر داشتن ویژگیهای کالبدی، فضایی، اجتماعی و... بهطور عادلانه در تمامی سطوح شهر و برای همه گروههای اجتماعی قابل استفاده و در دسترس باشد؛ مسئلهای که هماکنون برنامه اصلی کمیته معماری و طرحهای شهری شورای اسلامی شهر تهران است.
این کمیته در تلاش است با شناسایی مواضع دارای ظرفیت بالقوه با کمترین هزینه و دخالت کالبدی اندک در کوتاهمدت تعدادی میدان پیاده (پلازای شهری) در تهران ایجاد کند. هدف بلندمدت این طرح ایجاد حداقل یک میدان پیاده پویا در هر یک از مناطق 22گانه شهر تهران است.
عبدالرضا گلپایگانی، سرپرست معاونت شهرسازی و معماری:
فضاهای همگانی مبتنی بر تاریخ و فرهنگ
فضاهای همگانی دو دسته هستند؛ یک دسته فضاهای همگانی سرپوشیده که در تاریخ ایرانی از این فضاها برای برگزاری آیینها و رویدادهای تاریخی و فرهنگی مانند مراسم عاشورا و تاسوعا یا نمایشنامههای تعزیه و... استفاده میکردند.
مسلما با وجود چنین فضاهایی شهر ما نمیتواند به ایجاد فضاهای همگانی خنثی بپردازد. شهرهای ایران دارای هویت هستند. جریان زندگی در فضاهای عمومی تهران زمانی میتواند موفق عمل کند که ریشه در هویت ما داشته باشد و متاثر از تاریخ و فرهنگ باشد. در کنار فضاهای همگانی سرپوشیده، میتوانیم از فضاهای همگانی سر باز نام ببریم. فضاهای عمومی سر باز مانند میدانپارکها یا روددرهها و... هستند که تهران در این زمینه موقعیت مناسبی دارد. به علاوه برای ایجاد فضاهای روباز در تهران لازم نیست از مقیاسها و مکانهای بزرگ استفاده کنیم، بلکه ایجاد این فضاها در محلهها و مقیاسهای کوچک هم مناسب است.
بابک شکوفی، دبیر گروه معماری جامعه مهندسین مشاور:
توسعه میدانهای پیاده
میدانهای پیاده نقش بسیار مهمی در نظام فضایی و اجتماعی شهرها بازی میکنند و جایی هستند که در آنها امکان تعامل و ارتباطات اجتماعی وجود دارد.
امروز در تهران، میدانهای پیاده به اشغال سوارهها درآمدهاند. ما جایی بهعنوان میدان نداریم. اگر به گذشته تهران نگاه کنیم، متوجه میشویم میدانهای پیاده یکی از اصلیترین عناصر تشکیلدهنده هویت تهران بودند که دو عنصر اصلی بستر یا کف و بدنه یا دیواره را شامل میشدند. ارتباط فعال بین بستر و بدنه میدان، نقش مهمی در تعریف یک میدان پیاده موفق دارد. یعنی بدنه میدان باید بر بستر آن خدمات ارائه دهد. برای ایجاد میدانهای پیاده فعال در تهران، نیازی به دخالتهای کالبدی وسیع نیست. در مرحله اول میتوان فضاهای خالی را با کاربری عمومی در شهر شناسایی کرد که از ابعاد مناسب برخوردار هستند و سپس بعد از آمادهسازی بستر، اقدام به فعالسازی بدنه کرد. بدنه میتواند از مقیاسهای کوچک مانند غرفه، کافه و... تا مقیاسهای بزرگتر مانند ایستگاه راهآهن باشد. برای ایجاد بدنه فعال، نیاز به سرمایهگذاری سنگین نداریم. بسیاری از این فضاها با سازههای سبک مانند خیابان سیتیر درست میشوند.
غزال کرامتی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
امنیت میدانها در تاریخ و فرهنگ ایرانی
در تاریخ و فرهنگ ما واژه میدان به گذشتههای دور بازمیگردد. بهعنوان مثال، واژه میدان در شاهنامه آمده است. در کتابهای تاریخی میخوانیم روبهروی کاخ شاه، میدانی بوده که مردم در آن گفتمان داشتند. میدانهای رزمی داشتیم که 2 پهلوان در آن میجنگیدند و... در تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان با اینکه میدان بالذات، محل حضور همگان است، از اهمیت امنیتی هم برخوردار بوده است. بهعنوان مثال، از اواخر دوره قاجار ذهن ایرانی دچار مدرنیزاسیون و فضای سلطنتی شد. شما رجوع کنید به کتاب بهارستان نوشته آقای دکتر حبیبی و خانم دکتر احری و ببینید میدان بهارستان چگونه شکل گرفت. میدان بهارستان که محل حضور مردم بود، در جلوخان باغ سلطنتی نگارستان شکل گرفت. جلوخانها در تاریخ معماری ایران مکانهای مهمی بودند. ازجمله جلوخانهای مدارس، مساجد و...
بخش پرسش و پاسخ
سوال:کارکرد میدان از نظر محلی برای تعامل بین شهروندی چیست؟
علی کدخدازاده، خبرنگار پـیـشـکسـوت روزنـامـه همشهری:
میدان در مفهوم خودش بهمعنای تکثر و تنوع است، اگر در یک فرهنگ و گفتمانی چنین مفاهیمی نهادینه نشده باشد، آن هدفی که از شکلگیری فضای کالبدی به نام میدان درنظر است، محقق نمیشود.
بابک شکوفی: میدانها در تاریخ معماری همواره بهصورت دایره نبودند، فرم غیردایرهای هم داشتند. در میدان اما مبحثی بهعنوان پذیرش تکثر نداریم. در حقیقت یک جور فرماسیون اجتماعی وجود دارد که به فضاهای دیالوگ و تعامل بین شهروندان منجر میشود.
غزال کرامتی: نقشه تهران اتومبیلمدار است. نمیتوان از مردم خواست در تمام سطح شهر پیاده راه بروند. همه تهران برای پیادهرفتن، مهیا نیست، ولی ما میتوانیم مسیرهای دوچرخهسواری محلی داشته باشیم یا از میدانهای پیاده محلی استفاده کنیم. همه این موارد به زیرساختهای فرهنگی بازمیگردد. باید مردم از لحاظ فرهنگی آماده پذیرش باشند.
محمدمهدی معینی: وقتی ما چشمهایمان را روی تغییرات اجتماعی ببندیم، نتیجه این میشود که مدیران شهری کاری میکنند و جامعه به سمت دیگر میرود.
عباس ثابتیراد، دبیر گروه شهری روزنامه همشهری:
ما سالهای اخیر در فضاهای عمومی مشاهده کردیم که سیاستهای مدیریت شهری با منافع شهروندان عملا تضاد داشته است. آنچه مردم بهعنوان فضاهای عمومی و در عرف انتخاب میکنند، مورد توجه مدیران شهری قرار نمیگیرد. از طرفی میبینیم که در شهر سواره بر پیاده اولویت دارد.