نیما بهدادیمهر/روزنامهنگار
سینمای اجتماعی ایران از دیرباز با این پرسش کلیدی مواجه بوده که برای نمایش واقعیتهای جاری در جامعه تا چه میزان تصویر حقیقی را ارائه داده است. بهواقع تلاش سینماگران ایرانی برای ورود به معضلات و دغدغههای اجتماعی گاه پاسخ درخوری از سوی مسئولان نیافته و آنها رویکرد سینما را به جامعه با تعبیر سیاهنمایی بدرقه کردهاند. اما اینکه چرا تصویر برساخته سینمای ایران از جامعه گاه با چنین تعبیری مواجه میشود، بیش از هرچیز ناشی از جنس و ماهیت مسائلی است که سینمای اجتماعی با آن رویاروست. درنظر آورید اگر یک سینماگر برای ورود به مسئله دختران فراری، کودکان کار، مشکلات جامعه کارگری و دیگر دغدغههای مهم جامعه ایرانی دوربین خود را به شهر ببرد و نگاهی صادقانه و نه قضاوتگر به مسائل داشته باشد، باز هم با واکنشهایی سخت از سوی برخی افراد مواجه میشود. بهواقع مشکل اصلی سینمای اجتماعی ایران، جزئینگری و کاوش روانکاوانه و جامعهشناسانه به زیست شهری است که از یکسو خوشایند بسیاری از صنوف و طبقات اجتماعی نیست و از سوی دیگر بخشی از بدنه مسئولان اجرایی کشور را نسبت به حاصل چنین رویکردی چندان خوشبین نمیسازد. اما اگر نگاهی به فهرست فیلمهای تولیدشده در سینمای اجتماعی بیندازیم، شاید قدری در رویکرد خود به این سینما تجدید نظر کنیم.در حقیقت به همان میزان که نگاه دغدغهمند و مادرانه پوران درخشنده و رخشان بنیاعتماد، نگاه پرسشگر رضا درمیشیان و نگاه مرامی مسعود کیمیایی به زیست شهری قابل ستایش است، اما باید از نگاه صرفا تجاری برخی کارگردانان به سینمای اجتماعی و سوژههای ملتهبش بهعنوان پاشنه آشیلی یاد کرد که این شیوه روایی را در حصار برخی سوءبرداشتها قرار میدهد.
پنج شنبه 8 آذر 1397
کد مطلب :
39208
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/qrM7
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved