تورها و دامهای سرگردان در مازندران
اشکان جهانآرای| ساری-خبرنگار:
داستان آنقدر تکراری است که نیازی به بیان مقدمهای برای ورود به بحث ندارد؛ شکار غیرمجاز و بیرویه پرندگان در شمال کشور و بهویژه مناطقی مانند سرخرود و فریدونکنار چند سال است که مورد توجه حامیان محیطزیست و رسانهها قرار میگیرد. حتی رسانههای خارجی نیز از این موضوع غافل نماندند و نام فریدونکنار در برخی رسانههای معتبر جهان به عنوان قتلگاه پرندگان مهاجر ثبت شد.
اسفند سال گذشته سایت روزنامه گاردین گزارش تقریبا مفصلی از شکار پرندگان در فریدونکنار منتشر کرد و نوشت: «سالانه یک میلیون پرنده وحشی به طور غیرقانونی در یکی از پناهگاههای حیات وحش در ایران، کشته میشوند.» طی این سالها برای فریدونکنار لقبهای مختلفی مانند سیاهچاله پرندگان مهاجر و کشتارگاه مهمانان پاییزی مازندران در رسانهها منتشر شد که برخیها معتقدند این القاب نادرست است و باید برای برطرف کردن آنها تلاش کرد. البته این موضوع صرفا به فریدونکنار و سرخرود محدود نمیشود. شکار پرندگان با اشکال و حجمهای مختلف، در مناطق مختلف استان که پرندگان مهاجر و زمستانگذران در آنها حضور مییابند، دیده میشود. حساسیت روی این موضوع در چند سال اخیر آنقدر زیاد شده که مسئولان بارها به اشکال گوناگون وارد عمل شدند تا جلوی این اتفاق ناخوشایند و کشتار گسترده پرندگان را بگیرند.
اواخر سال گذشته و پس از پایان فصل صید، بازار پرندهفروشی فریدونکنار با حکم مسئولان تخریب شد. برای تعدادی از شکارچیان غیرمجاز پرونده قضایی تشکیل شد و دامگاههای زیادی جمعآوری شدند. قرار شد که تفاهمی بین جامعه محلی و مسئولان مرتبط با حوزه شکار و محیطزیست هم ایجاد شود تا اگر شکار صورت میگیرد، در چارچوب ضوابط مشخص باشد و کنترل کاملی بر فرایند شکار پرندگان مهاجر، از شکار تا عرضه وجود داشته باشد.
شکار همچنان ممنوع است
امسال هم پیش از آغاز فصل مهاجرت پرندگان زمستانگذران، اقداماتی برای کنترل فصل شکار انجام و تمهیداتی اندیشیده شد. مدیر کل حفاظت محیطزیست مازندران از افزایش جدیت در برخورد با متخلفان خبر میدهد و میگوید: نشستهایی با شورای تأمین شهرستانهای میزبان پرندگان مهاجر برگزار شد که حاصل آن افزایش هماهنگی برای برخورد با متخلفان بود. ضمن اینکه هنوز هیچ پروانهای برای شکار صادر نشده و هرگونه شکار و حمل پرندگان مهاجر از نگاه ما و قانون، قاچاق محسوب میشود.
«حسینعلی ابراهیمی کارنامی» میافزاید: چند جلسه در فرمانداری فریدونکنار برای این موضوع داشتیم. نظر سازمان حفاظت محیطزیست و شورای تأمین شهرستان فریدونکنار این بود که در چارچوبی مشخص با جامعه محلی و شکارچیان به تفاهم برسیم و پس از تفاهم برای شکار پروانه صادر شود. شرط این تفاهم نیز جمعآوری دامهای هوایی و التزام به قوانینی بود که برای شکار به شکل سنتی در نظر گرفته شد. اعلام کردیم پروانه شکار به شرطی صادر میشود که دامهای هوایی به طور کامل جمع شوند و در تفاهم نیز در یک مرجع رسمی مانند شورای تأمین به تصویب برسد. در این صورت با مشخص شدن دامگاههای سنتی و صدور پروانه شکار، میتوانیم بازاری قانونی داشته باشیم و حتی روند عرضه پرندگان در بازار را نیز نظارت و کنترل کنیم تا از شکار بیرویه و مازاد برخی سودجویان جلوگیری شود.
خرید لاشه پرندگان هم جرم است
مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران تأکید میکند: شکارچیان برای رسیدن به یک تفاهم درست و مفید دوسویه پای کار نیامدند و کماکان منتظریم که برای این اقدام همکاری کنند.
ابراهیمی کارنامی با تأکید بر اینکه هرگونه شکار، صید، عرضه و حمل پرندگان زمستانگذران در مازندران جرم و قاچاق است و مجازات قانونی خواهد داشت، مردم و خریداران را از عوامل اصلی برای بازدارندگی شکارچیان میداند و اظهار میکند: از مردم میخواهیم که امسال خرید لاشههای پرندگان مهاجر را متوقف کنند. این لاشهها نظارت شده نیستند و ممکن است بر سلامت آنها تأثیر بگذارند.
ضمن اینکه طبق قانون حتی خریداران این لاشهها هم متخلف و مجرم محسوب میشوند. یعنی اگر حتی از یک فرد عادی که لاشه پرندهای مهاجر گرفته شود که آن را از بازار تهیه کرده، آن لاشه قاچاق محسوب شده و فرد به مراجع قضایی معرفی خواهد شد. وی با کمک خواستن از همه رسانهها و مسئولان برای ورود به این ماجرا و تأکید بر فرهنگسازی برای نخریدن لاشه پرندگان، میگوید: مشکل اساسی ما این است که سالهای سال با این پدیده غیرقانونی و زیانآور برخورد نشد و کسی به ما کمک نکرد. حالا سازمان حفاظت محیطزیست در این مسیر تنهاست.
اگر کمکی به ما در این زمینه شد، جزئی بود. انتظار داریم مردم و مسئولان امسال به طور جدی به این ماجرا ورود کنند و دستکم برای فرهنگسازی در نخریدن لاشه پرندگان و مصرف نکردن آنها به عنوان غذا به مقابله با شکار بیرویه کمک کنند.
تفاوت صید با شکار
برخی معتقدند که نباید به این پدیده صرفا به عنوان یک پدیده نوظهور مخرب نگاه کرد. این گروه بر این باورند که پیشینه چند صدساله شکار در منطقه اهمیت نگاهی چندسویه به این ماجرا را بیشتر میکند.
فرماندار فریدونکنار یکی از همین افراد است که ارتباط نزدیک اجتماعی و پژوهشی با این موضوع دارد. «محمدمهدی نصیری» پیش از هر چیز به کار بردن لفظ شکار را مناسب این موضوع نمیداند و معتقد است باید اصطلاح صید را به کار برد. وی با اشاره به چندوجهی بودن صید در جامعهای مانند مازندران، معتقد است باید به همه ابعاد این موضوع چه در دوره حاضر و چه در گذشته پرداخته و بعد برای آن برنامهریزی شود.
نصیری مطرح شدن معیشت جایگزین را و رسیدن به مفاهیم و مراحلی مانند پرندهنگری و کالچرال توریسم در صید را یکی از الزامات پرداختن به این موضوع توسط مسئولان و حتی رسانهها میداند و به همشهری میگوید: اگر با جامعه بومی با زبان خودشان صحبت شود، قطعا هر اقدامی به نتیجه میرسد. اینجاست که وظیفه رسانهها نیز بیشتر نمایان میشود. دورهای که بخشدار بودم، در دامگاه ازباران با همکاری یکی از فعالان محیطزیست و اکوتوریسم در این محدوده تورهای پرندهنگری را تقویت کردیم که نتیجه بسیار مطلوبی داشت.
اکنون نیز به جای به تصویر کشیدن چهرهای سیاه از فریدونکنار و مردم این منطقه باید به این مسائل و اقدامات توجه کنیم. فرماندار با بیان اینکه باید به این موضوع هم توجه کنیم که تالابها انسانساخت هستند و اگر قرق نباشد و انسان حضور نداشته باشد، شرایط برای حضور این پرندگان فراهم نمیشود، میافزاید: بیرحم معرفی کردن مردمی که در مقابل پرندگان، آنها را از انجام وظایفی که انتظار داریم دور میکند. امروز باید توسط رسانهها و مسئولان ابتدا تلاش شود که چهره درستی از منطقه و مردم آن معرفی شود و برخی تعاریف موجود اصلاح شوند. ما در این منطقه و مناطق مشابه یکسری اصلاحات در صید نیاز داریم. در بحث باغهای ایرانی از مفهوم مرتبط باغشکار غافل ماندیم. این یعنی صید میتواند مانند بسیاری از نقاط دنیا به صورت ساماندهی شده و با توانمندسازی جامعه بومی بدون آسیب رساندن به محیطزیست ادامه داشته باشد و حتی در کنار پرندهنگری و اکوتوریسم، با حفظ موازین و سنتها به یک جاذبه تبدیل شود.