مهندسی معکوس سریالی
حمیدرضا زاهدی /مترجم و روزنامهنگار
چین و ژاپن با تلاش زیاد پس از جنگ جهانی با مهندسی معکوس موفق شدند صنعت خود را سرپا نگه دارند تا خودشان خیلی از کارها را سر فرصت کلید بزنند. در ایران دامنه مهندسی معکوس ما گستردهتر است و فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی را با مهندسی معکوس میسازیم! حسن این کار در تغییر برخی شخصیتها متناسب با مباحث فرهنگی است. کاملا اتفاقی آن سریال را دیدم. علاقهای به دیدن آنها ندارم. سر شام بالاخره پایم گیر افتاد و رودربایستی همسرم باعث شد همانجا بنشینم. با دیدن سریال لحظهلحظهاش را به یاد آوردم. از سینمای آمریکا، از سینمای ترکیه، از سینمای کره و ژاپن و هند و...
عیبی ندارد فیلمساز در کار خود تواردکی هم داشته باشد و کاملا اتفاقی صحنهای از یک فیلم خارجی را در کار خود داشته باشد. اما اینکه توارد کل فیلم را دربر بگیرد و از اتفاق همه داستان را در فیلم خود تکرار کند، جای شگفتی دارد!
خب میتوان سریال ترکی را دوبله فارسی کرد و پخش کرد. به این تعبیر روابط داستان را دستکاری کرد و همان را به خورد بیننده داد نه اینکه سریال را دوبله کنیم، دوباره بنویسیم و بعد دوباره بسازیم و چون در این میان نمیتوان خیلی از روابط را «اصلاح» کرد در ادامه گیر کنیم که با این گیر اخلاقی چه کنیم و...
اگر آن روز که کارگردان محترم شلوار امیرجعفری را از پنجره قطار به آسمان فرستاد، اعتراض میکردیم که این صحنه کار نورمن ویزدوم است یا آن دیگری برای معطل کردن جراحی مدام دست خود را شست، اعتراض میکردیم که این صحنه کار برادران مارکس است و... شاید دیگر خیلیها راستراست توی چشممان نگاه نمیکردند تا سریال بعدی را از جیب صدا و سیما بزنند. خیلی وقتها با خود میگویم اینها که رعایت نمیکنند، پس چرا شلوغاش کنم اما...