قصههای کهن
قصههای کهن
عین شبدیز چشمهای است از زیر کوه بهستون به در آید، آبی صافی. چون هزار درم در آن اندازند با ریزه مشک، هزار و ششم درم گردد: شش بیفزاید و سبب آن خدا داند.
عجایبالمخلوقات محمدبن محمودهمدانی
ویرایش متن: جعفر مدرسصادقی صفحه 362