
قصه بچههای گوریه
ایده فرهنگی یکی از اهالی گوریه در خوزستان سبب شده که کودکان مهارتهای زندگی را با بازی بیاموزند

راحله عبدالحسینی | روزنامهنگار
سیل سال 1398با همه ویرانیهایی که برای خوزستانیها داشت نقطه عطفی در زندگی بچههای گوریه شد. گوریه هرچند نام شهر را یدک میکشد و با جمعیت 5هزار نفریاش مرکز 56روستا محسوب میشود، اما سر و شکل و زیرساختش شبیه یک محله یا روستاست. آنچه بعد از 6سال گوریه را بر سر زبانها انداخت، فیلمهای کودکانی است که مثل بلبل با گردشگران خارجی انگلیسی حرف میزنند و در ورزش ووشو قهرمان کشور شدهاند.
دستاورد عجیب یک سیل
ماجرا به بارش بیامان باران و سیل سال 1398برمیگردد که ویرانی را برای خانههای گوریه همراه داشت. همین روزها بود که فکر تازهای به ذهن فرحان حمدی رسید. او که متولد گوریه و بزرگشده شوشتر است به همشهری میگوید: «بعد از سیل 1398دیدم همه گروهها بسیج شدهاند تا برای گوریه خانه بسازند و کالا بیاورند، اما گفتم مسئولیت من کار فرهنگی است. خانواده هم همراه شد تا خانه پدریمان در گوریه را به فضایی برای کتابخانه و ورزش کودکان اختصاص بدهیم.»
حمدی ادامه میدهد: «اوایل برای حضور دختران در کتابخانه و تمرین ورزش با مخالفت خانوادهها روبهرو شدیم. حالا میبینیم در گوریه که حتی یک باشگاه ورزشی ندارد، دختران، قهرمان کشور در رشته ووشو شدهاند. این نتیجه همکاری گروهی مربیان و معلمانی است که با وجود سختی رفتوآمد از شهرهای اطراف برای آموزش بچهها وقت گذاشتهاند.»
تعامل با دنیا
فرحان حمدی در تلاش است تا گوریه با نمادهای جهانی شناخته شود و برای همین از آموزش زبانهای خارجی در گوریه غافل نشده است. اهالی گوریه به زبان عربی صحبت میکنند. او میگوید: «دوستانی دارم که از اعضای برگزاری کنفرانس زبانشناسی جهانی هستند و چندبار مهمانان خارجی را که از استادان و نخبگان دنیا هستند به گوریه دعوت کردهاند. اوایل بچهها خوب نمیتوانستند با آنان ارتباط بگیرند، اما الان به انگلیسی و چینی، کاملا شیوا و روان درباره اماکن دیدنی گوریه تا غذاهای محلی و میراثفرهنگی ایران صحبت میکنند.» آموزش مهارتهای زندگی به بچههای گوریه از طریق بازی و قصه است. حالا بچهها اعتماد به نفس بیشتری دارند، در جمع صحبت میکنند و شعر میخوانند و مهارت نه گفتن، دوستیابی، شناخت احساسات و همدلی را بهخوبی یاد گرفتهاند.
خاطرات فرحان حمدی و همکارانش پر از لحظاتی است که مخالفت شنیدهاند، سیلی خورده و طرد شدهاند، اما به معجزه کار فرهنگی ایمان داشتهاند. کلید خانه پدری حمدی یا همان انجمن فرهنگی بچههای گوریه دست همسایههاست و مالک اصلی خانه، خود بچهها هستند.
حمدی میگوید: «بچهها اینجا را خانه خودشان میدانند. در باغچه سبزی میکارند و برداشت میکنند. در حیاط بازی میکنند و کتاب میخوانند؛ این، همان اتفاقی است که انتظار داشتیم. گوریه ظاهری روستایی دارد، اما آیندهسازانش تفکر جهانی دارند.»
مکث
ساخت یک مدرسه با معماری بومی
1500دانشآموز در گوریه مشغول تحصیل هستند. بیشتر پسران در مقطع دوم متوسطه ترک تحصیل میکنند و برای کار راهی شهر دیگری میشوند. قرار است با همراهی خیران یک مدرسه در گوریه ساخته شود که بچهها را به ادامه تحصیل ترغیب کند.