• شنبه 20 اردیبهشت 1404
  • السَّبْت 12 ذی القعده 1446
  • 2025 May 10
سه شنبه 16 اردیبهشت 1404
کد مطلب : 254485
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/8qP75
+
-

مرهمی بر زخم‌های شهر

یک روز همراه با گروه گشت فوریت‌های اجتماعی حامی شهر در کوچه پس‌کوچه‌های پایتخت

زندگی
مرهمی بر زخم‌های شهر

رابعه تیموری- روزنامه‌نگار

وظیفه آنها پاکیزه کردن سر و روی شهر است و فقط باید کسانی را که با زخم و اثر و نشان‌های نامهربانی روزگار در گوشه و کنار پایتخت سرگردانند، سروسامان دهند تا تهران چهره‌ای زیباتر داشته باشد، اما نتوانسته‌اند به انجام وظایف معین خود قناعت کنند و وقتی مددجویی از خودروهای ون سفیدرنگ آنها سر درمی‌آورد، آنقدر حرف‌های دلش را می‌شنوند تا راهی برای بازگشت او به زندگی پیدا کنند. آنها «گروه گشت فوریت‌های اجتماعی حامی شهر» هستند؛ هم دردهایی مانند کلونی‌های معتادان متجاهر را از پیکر شهر برمی‌چینند و هم روی زخم آدم‌های خسته آن مرهم می‌گذارند.

اتاقک‌های آهنی؛ اتاق آقای رئیس
خودروهای ون سفیدرنگ در حیاط گل و گشاد سازمان خدمات اجتماعی ردیف شده‌اند. دختر نوجوانی با یونیفورم مدرسه داخل یکی از ون‌ها نشسته وانگار تازه سر درد دلش با خانم مددکار باز شده. دخترک دانش‌آموز نخبه، ذله و خسته از فشارهای خانواده برای گذراندن آزمون‌های علمی جورواجور، به قهر از خانه بیرون زده و نخستین شب دور از خانه و خانواده را زیر سقف آهنی خودروهای حامی شهر سر کرده است. گشت‌های حامی شهر اواخر هر شب چند ون را در مکان‌های پررفت‌وآمد شهر مستقر می‌کنند تا اگر بی‌خانمانی به شب‌خوابی در گرمخانه‌ها تمایلی نداشت، در پناه این خودروها شب خود را به صبح برساند.  اتاق محمد اسماعیلی محجوب در طبقه همکف قرار گرفته است. بیسیمش از سروصدا نمی‌افتد و با هر پیامی، تکلیف یکی از گشت‌ها مشخص می‌شود؛ چند دختربچه سر یکی از چهارراه‌های شمال شهر فال می‌فروشند و باید اکیپ ساماندهی کودکان کار به آن محل اعزام شود. جوانکی هم که انگار روی سر و صورتش تاول‌های آبداری شبیه علائم زردزخم دارد، بی‌توجه به اعتراض مسافران ساعت‌ها در ایستگاه اتوبوس جا خوش کرده و اکیپ اعزامی به آن محل مأموریت دارد او را به مراکز درمانی معرفی کند تا نگرانی مسافران از سرایت بیماری رفع شود، اما برای رسیدگی به پیام شهروندی که از وجود یک کلونی معتادان متجاهر در اطراف کوره‌های آجرپزی خاموش جنوب شهر خبر داده، آقای رئیس فقط امیرعلی جوانی را می‌فرستد که سمتش ناظر گشت فوریت‌های اجتماعی است.

 گشت‌زنی‌های نامحسوس؛ شامه‌های تیز
جوانی با خودروی سواری بدون آرم گشت و همراه یکی، دونفر از همکارانش راهی محل می‌شود تا بدون جلب توجه، شرایط را ارزیابی کند. روز گذشته به پاتوق تعدادی از معتادان سر زده‌اند و کسانی که به لطف تند و تیز بودنشان به دام نیفتاده‌اند، پیش از گریز از معرکه از خجالت بدنه سمند سفیدرنگ‌ درآمده‌اند. باد خبر گشت‌زنی جوانی را به کوره‌پزخانه رسانده و جماعت مردان و زنان سیاه‌چرده خشمگینی که چشم‌های فرو رفته در کاسه‌های سرشان را به سمند در حال حرکت دوخته‌اند، می‌دانند که او دوباره و در تاریکی شب به سراغشان می‌آید. بیشتر از 50-40نفر زیر سایه درختان کوره‌پزخانه به آسودگی مشغول معامله و مصرف مواد‌مخدرند و با حساب و کتاب جوانی، حالا که شامه‌هاشان تیز شده، حتمأ بیش از نیمی از آنها تا شب متفرق می‌شوند. گشت‌زنی‌های غافلگیرکننده و اجرای پی‌درپی طرح‌های جمع‌آوری تنها حربه جوانی و همکارانش برای پاکسازی کلونی‌ها و پاتوق‌های معتادان متجاهر است و آنقدر با حضورهای ناخوانده گاه و بی‌گاه خود پاتوق‌ها را ناامن و مراجعان را کلافه می‌کنند که چاره‌ای جز کوچ از محل نداشته باشند.

گدایان میلیونر ؛ نیازمندان ناشناس
وقتی جوانی به سازمان برمی‌گردد، مددکاران گشت مشغول شورومشورت با آقا محمدند: «5دختربچه‌ای که فال می‌فروختند، با هم قوم و خویش و از اتباع بودند، آنها را به خانواده‌هاشان تحویل دادیم ...جوان بیمار از شهرستان برای کار به تهران آمده و گرفتار اعتیاد شده. قانعش کردیم که بعد از درمان به کمپ معرفی شود تا اعتیادش را ترک کند...» یکی از مددکاران در گشت‌زنی خود در سطح شهر زنی را شناسایی کرده که همراه دختر نوجوانش گدایی می‌کند و از درآمد 5تا 7میلیون تومانی روزانه‌اش ثروت و دم و دستگاهی به هم زده است. شمار این گدایان میلیونر که به تور گشت‌های حامی شهر می‌افتند، فراوان است و هر روز چند نفری از آنها با کیف و جیب‌های انباشته از اسکناس گرفتار می‌شوند. تجربه 20ساله اسماعیلی و همکارانش آنها را مطمئن کرده که میان متکدیان گوشه و کنار شهر، نیازمند واقعی وجود ندارد، ولی هر بار که پای درد دل مردان و زنان بی‌خانمان مستقر در گرمخانه‌ها و مراکز یاورشهر می‌نشینند، در حکایت زندگی‌های پرقصه و غصه آنها به خانواده‌هایی می‌رسند که حجب و حیا و عزت نفس تنها دارایی زندگی‌های خالی و فقیرانه‌شان است. در این مواقع اسماعیلی به سراغ اعضای قرارگاه اجتماعی شهر می‌رود که حدود 3سال پیش با نمایندگانی از بهزیستی، کمیته امداد و سایر ارگان‌ها و نهادهای متولی آسیب‌های اجتماعی تشکیل شد تا حامیان شهر و مدیریت شهری به‌عنوان تسهیلگر عمل کنند و دست بی‌خانمانان آسیب‌دیده را در دست آنها بگذارند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید