
آبی بنوش
عبدالله پورسلیم، تنها بازمانده یک رسم کهن در سحرهای ماه رمضان در بوشهر است

راحله عبدالحسینی-روزنامهنگار
ماه مهمانی خدا به نیمه رسیده و روزهداران با بهجا آوردن اعمال این ماه فرصت بندگی را برای خود رقم زدهاند. علاوه بر آیینهای عبادی ماه مبارک رمضان، مردم هر شهر و دیار سعی دارند بنا بر رسم و فرهنگ کهن دیار خود این ماه را سپری کنند. موسپیدکردههای بوشهر به یاد دارند که افرادی در سحرهای ماه مبارک رمضان با صدای گرم خود رسم
«آبی بنوش» را در کوچهها بهجا میآوردند تا روزهداران در سحرهای ماه مبارک خواب نمانند. حالا فقط «عبدالله پورسلیم» این رسم را میداند و میگوید که بعد از من دیگر صدای آبی بنوش بلند نمیشود.
بر فراز روستا
عبدالله پورسلیم، 74ساله است و از نخستین سحر ماه مبارک رمضان، پیراهن و شلوار سفید را بر تن میکند و عصازنان راهی مسجد روستای محمد صالحی شهرستان گناوه در بوشهر میشود. میکروفن را برمیدارد و با جان و دل اشعاری میخواند که از پدر و پدربزرگ خود یاد گرفته تا رسم آبی بنوش را مثل آنان اجرا کند. پسران و اقوامش اما راه او را ادامه ندادهاند. او به همشهری میگوید: «رسم و رسوم ماه مبارک رمضان در روزگاری که من نوجوان بودم، فرق داشت؛ نه ساعت زنگداری بود و نه گوشی موبایل. حالا همه پای تلویزیون مینشینند و میدانند چند دقیقه تا اذان صبح مانده است. در قدیم رسم آبی بنوش در روستاهای بندر ریگ اجرا میشد. گرمای بوشهر، روزهداری بدون نوشیدن آب در سحرهای ماه مبارک را سخت میکند.» پورسلیم میگوید که او هم صدای نیکو و دلنشین را از پدر و پدربزرگش به ارث برده و با جان و دل این رسم را اجرا میکند. او برایمان تعریف میکند که قبلا بلندگویی هم در کار نبود و ادامه میدهد: «یادم هست همراه پدربزرگم بر بلندی روستا میرفتیم و یک ساعت مانده به اذان صبح، او سحرخوانی میکرد. میدیدم که چراغ خانهها یکییکی روشن میشدند. تقریبا 10دقیقه مانده به اذان هم اشعار آبی بنوش را میخواند که به روزهداران یادآوری شود، حتما آبی بنوشند.»
طنین سحرخوانی
سحرخوانی گونهای دیرین و سنتی از مناجاتخوانی است که ساعتی پیش از اذان صبح خوانده میشود. عبدالله پورسلیم هم سالها با طنین صدای گرم خود اهالی را بیدار کرده است. او میگوید: «حالا سن و سالی از من گذشته. برای سحرخوانی به مسجد میآیم و پشت بلندگوی مسجد اشعار را میخوانم. برخی از مردم روستا برای سحرهای ماه مبارک برنامههای تلویزیون را ترجیح میدهند، اما برخی میگویند منتظر شنیدن صدای من هستند. این لطف خدا به من است. این را هم بگویم که بعد از من دیگر فردی« آبی بنوش» نمیخواند.»
تو هم برخیز ذکر بیریا کن
آیین سحرخوانی در روستاهای مختلف کشور از خراسان گرفته تا سیستان و میناب رواج داشته و در هر روستا به شکل خاص خودش اجرا میشده؛ رسم و رسومی که دنیای مدرن آن را کمرنگ کرده است. اشعار آبی بنوش که عبدالله پورسلیم در سحرهای ماه مبارک میخواند، این است: «آبی بنوش و لعنت حق بر یزید کن/ جان را فدای مرقد شاه شهید کن/ آبی بنوش و تشنهلبان را یاد کن/ لعنت به شمر و خولی و ابنزیاد کن/ تو هم برخیز ذکر بیریا کن/ تمنایی که داری با خدا کن»
عبدالله پورسلیم: سحرخوانی با اشعار عرفانی انجام میشود. بارها به من گفتند وقتی برای سحر بیدار شدیم و بعد از خوردن خوراک، قلیان چاق کردیم و غرق در معنای اشعار شدیم، اگر آبی بنوش را نمیخواندی یادمان میرفت یک استکان چای یا یک لیوان آب بنوشیم.