
تکیهای با عطر و بوی کتاب

لیلا باقری
صنعت کتاب تهران از گذشته تا امروز تغییرات فراوانی بهخود دیدهاست. قبل از آنکه چاپخانه از تبریز به تهران بیاید، تیراژ کتاب از طریق نسخهنویسی عدهای که خط خوشی داشتند، صورت میپذیرفت؛ بهاینترتیب که بعد از نوشتهشدن کتابی بهدست نویسنده، نسخههایی از آن رونویسی میشد. در برخی از موقوفات مدارس قدیم تهران، درصدی از عواید موقوفات برای این کار اختصاص داده شده بود. آن زمان از ویراستار و شغلی اینچنین خبری نبود و ازاینرو امکان داشت ایرادهای زیادی در متن کتاب به چشم بخورد. حتی برخی کلمات بهاشتباه کپیبرداری میشدند و برای محکمکاری لازم بود محققان نسخهها را با نسخه اصلی چک کنند. این کتابها به کتابهای خطی شهره بودند. کتابفروشیها هم مثل الان نبود. پاتوق نخستین کتابفروشیهای تهران در محدوده چهارسوق و بازار امیر بود و بعدها به بازار حلبیسازها یا همان بازار بینالحرمین (حدفاصل مسجد جامع و مسجد شاه) منتقل شد و تعدادشان رو به فزونی گذاشت. رونویسان کتاب باید خط خوبی میداشتند. از استادان خط قدیم تهران میتوان به بزرگانی چون میرزارضای کلهر مدفون در محدوده ایستگاه آتشنشانی میدان حسنآباد، عمادالکتاب مدفون در امامزاده عبدالله شهرری و میرزاغلامرضا اصفهانی مدفون در خانقاه پیرصفا و مهدیه امروز جنوب چشمهعلی اشاره کرد. نخستین چاپخانه تهران در دوره فتحعلیشاه و آن هم در یک تکیه برقرار شد. میرزا زینالعابدین که بانی نخستین چاپخانه در تبریز و ایران بود، به اذن پادشاه راهی تهران شد تا با کمک منوچهرخان معتمدالدوله و در تکیه معروفش در بازار، اقدام به چاپ کتاب کند؛ چاپخانهای که تا زمان برقراریاش افتخار تولید 800هزار نسخه کتاب را داشت. بهاینترتیب تکیه منوچهرخان که در ایام محرم و صفر محل برگزاری عزای حضرت سیدالشهدا بود، در ایام دیگر سال به محل طبع کتابهای چاپ سنگی بدل شد. این تکیه-چاپخانه مکانی بود که نخستین کتاب قرآن چاپسنگی ایران در آن زیر چاپ رفت. میرزا زینالعابدین در همین چاپخانه شاگردان فراوانی تربیت کرد که هرکدام نقش زیادی در تالیف و انتشار کتاب در پایتخت داشتند. امروز نشانی از این تکیه-چاپخانه باقی نیست و بازار منوچهرخان روبهروی میدان ارگ که محل این تکیه-چاپخانه بود، یکی از معدود نشانهای باقیمانده از تاریخ چاپ در تهران بهحساب میآید. جز این، کوچه باریک و قدیمی چاپخانه محله امامزاده یحیی هم نشان دیگری از گذشته چاپ این شهر فرهنگی است؛ کوچهای که محل تعدادی از چاپخانههای دورههای محمدشاهی و ناصرالدینشاهی تهران بود و امروز جز مسجد امام محمدباقر و خیریه برپای مرحوم
پیرامون مقدم، نشانه چندانی در آن نمیتوان پیدا کرد. از آن زمان تا امروز چاپخانههای فراوانی در این شهر بهوجود آمدهاند. راسته کتابفروشیها هم بعد از بازار بینالحرمین به خیابان ناصرخسرو منتقل شد و بعد از تخریب آنها بهدست رضاشاه برای ساخت وزارت دارایی به شاهآباد نقل مکان کردند که انتشارات اقبال و کتابفروشی مستوفی نسخهشناس، یادگار همان دوراناند. امروز نیز خیابان انقلاب و خیابان کریمخان زند، راستههای اصلی کتابفروشیهای تهراناند.
جز اینها صنعت کتاب نیز تغییرات فراوانی کرده و افراد و شغلهای زیادی در صنعت تولید کتاب به فعالیت مشغول شدهاند؛ صنعتی که گردش آن به کتابخوانی مردمان این سرزمین بستگی دارد و نتیجه رونق آن افزایش آگاهی و خرد در این مرزوبوم خواهد بود.