فتح زمین با گلولههای نامرئی؟
سقوط دولت در سوریه، مبتنی بر یک عملیات گسترده علیه دمشق بود که رؤیای تحقق آن درباره ایران نیز وجود دارد
حسام رضایی-روزنامهنگار
فروپاشی برقآسای دولت در سوریه تنها در 11روز، ناظران را به تقلای هرچه بیشتر برای تحلیل آنچه بر شام رفت، واداشت. در همین باره دلایل هزیمت اسد، عمدتا حول چند موضوع چرخش داشتهاند. توطئه همسایه سوریه در بسیج گروههای معارض با هدف مهار کردها، زدوبند قدرتهای جهانی برای عبور کممناقشه از اسد، اتصال معارضین اسد به نیروی لجستیکی غرب و مشخصا آمریکاییها و صهیونیستها و درآخر بیتوجهی اسد به اصول حکمرانی مبتنی بر مطالبه گروههای قومی، تاکنون مهمترین سرفصلهای تحلیلگران برای توضیح وضعیت در سوریه بودهاند. ضمن آنکه تمامی موارد فوقالذکر از اعتبار لازم برای توضیح چرایی سقوط سریع دولت در سوریه برخوردار هستند، اما بهنظر میرسد در پس ماجرا، عاملی مهم مستتر است که تا الان کمتر به آن پرداخته شده است. این عامل تعیینکننده، درواقع «عملیات روانی» گسترده نیروهای معارض و نیروهای غربی حامی آنها در پایان یافته تصویر کردن حکومت در سوریه پیش از وقوع است. چنانچه وزیر امور خارجه کشورمان نیز ساعاتی پس از اشغال دمشق، در تلویزیون درباره علت انفعال ارتش سوریه در برابر تاخت و تاز معارضین تصریح کرد که «ارتش سوریه اسیر جنگ روانی شد». درواقع تروریستهای معارض توانستند با تشبث به ابزارهای روانی، ازجمله روایتسازی، شایعهپراکنی، ارعاب و تشدید شکاف میان مردم و حکومت خاصه آنها که سهمی در قدرت نداشتند، ارتش سوریه را نه در میدان نبرد که پیشتر در فضای مجازی و سایبری به زانو درآورند؛ بهنحوی که مناطق استراتژیک سوریه در کمترین زمان و بدون درگیری یا با مقاومت اندک، از دست دولت مستقر خارج شدند.
سقوط اسد با روایتسازی
درآوردن لباس معمول نیروهای تکفیری از تن امثال جولانی و تزئین او به البسه مدرن، پاسخگو نشان دادن تکفیریها با نشاندن آنها در برابر دوربین رسانههای جمعی و معرفی اینان بهعنوان نیروهایی انقلابی و مصلح، از مهمترین اضلاع روایتسازی معارضان اسد بود که تأثیری شگرف بر نفوذ هیأت تحریرالشام و سایر تروریستها در میان عامه داشت. انتشار تصاویر زنان خندان و مشتاق با مسلحان نیز حربه دیگری برای نفوذ بخشیدن به مخالفان اسد در میان افکار عمومی داخل و خارج از سوریه بود. درواقع در غائله سقوط اسد، شاهد پروژه «صورتیسازی داعش» بودیم که عملا دستگاه شناختی مردم سوریه را دچار گیجی و حیرت کرد.
سقوط اسد با شایعهپراکنی
در باب شایعهپراکنی نیز معارضین اسد، روزها پیش از اشغال قطعی دمشق، دست به تولید محتواهایی درباره فرار اسد و تضعیف ارتش زدند که در نوع خود در فروریختن انگیزه نیروهای مسلح، مؤثر واقع شد.
سیاست ارعاب به سیاق داعش
معارضین به سیاق گروههای تکفیری خاصه داعش، از ابزار ارعاب برای حصول اهداف خود، غافل نشدند. برای نمونه و در یک فقره، مخالفین اسد به فرماندهان ارتش سوریه پیامک حاوی تهدید و ترغیب آنها به تسلیم، ارسال کردند؛ با این محتوا که یا تسلیم شوید یا کشته میشوید. این موضوع بعینه موجب شد تا ارتش سوریه روحیه خود را از دست بدهد.
سقوط قذافی با مفهوم «مسئولیت حمایت»
ساقط کردن حاکمیت یک کشور با ابزار جنگ روانی، سابقهای دیرپا در تاکتیکهای براندازانه غرب دارد. یکی از نمونههای مهم کاربست این تاکتیک، حمله ناتو به لیبی برای ساقط کردن معمر قذافی بود. غربیها با دستاویز قرار دادن «مسئولیت حمایت» بهعنوان یکی از مفاهیم نوین حقوق بینالملل که برآمده از پاکسازیهای نژادی در اروپا پس از فروپاشی شوروی است، زمینه را برای بیاعتباری بیشتر قذافی در میان نخبگان و جامعه فراهم آوردند و بدین شکل به حمله نظامی ناتو به خاک لیبی مشروعیت بخشیدند. مطابق تعریف مفهوم «مسئولیت حمایت»، وظیفه مهم هر دولتی، حمایت از حقوق مردم یک کشور است و درصورت نقض حقوق مردم و شکست دولت برای حمایت از آنان، جامعه بینالمللی در معرض مسئولیت قرار میگیرد. ذیل این مفهوم، غربیها به تشدید شکاف میان قذافی و مردم لیبی پرداختند و با مشروعیتزدایی از او، اقدام نظامی خود را توجیه کردند.
تشدید عملیات روانی علیه ایران
پس از سقوط دولت در سوریه، ماشین عملیات روانی دشمنان علیه ایران، بیش از پیش تقویت شده است. جریانهای سایبری متصل به براندازان، مدتی است که مشغول پمپاژ این گزاره معیوب هستند که سقوط اسد، در نهایت کار مقاومت و پس از آن تهران را فیصله خواهد داد. طرح گزاره «سقوط اسد/تضعیف مقاومت یعنی سقوط جمهوری اسلامی (بخوانید فروپاشی ایران)» که در نوع خود، صدق و کارایی سیاست توسعه محور مقاومت برای مصونداشتن مرزهای کشور از تعدی دشمنان را نشان میدهد، چندی پیش بهصورت قاطع از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی پاسخ داده شد. ایشان فرمودند: «گستره مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فراخواهد گرفت.»
آمریکا و اسرائیل برای تحقق «خاورمیانه بزرگ» و رویای هضم ایران در این ایده، بیش از اهرم نظامی، به ابزارهای نرم ازجمله روایتسازی از میدان -نظیر آنچه درباره ریشههای غیردمکراتیک رژیم اسد بهعنوان عامل اصلی فروپاشی دمشق ابراز داشته میشود (شایعهپراکنی)، قریبالوقوع بودن سقوط جمهوری اسلامی پس از سقوط اسد- و جنبشی / شورشی ساختن شکافهای فرهنگی و ایدئولوژیک (در رأس آنها موضوع حجاب) امید دارند.
ویدئوی اخیر نتانیاهو که در آن، بار دیگر اباطیلی درباره آزادی مردم ایران بر زبان راند، خود حدیث مفصلی از امید دشمنان به تحولات داخلی کشورمان است که بتوانند با سیاسیسازی موضوعات اجتماعی و فرهنگی، کلانپروژه خود یعنی سوریهسازی ایران را کلید بزنند. دشمنان که میدانند تاب و توانی برای رویارویی با قدرت نظامی ایران ندارند، حسابی ویژه روی بازیهای روانی باز کردهاند. باطلالسحر این بازیها، بیشک همچون گذشته، هوشیاری مردم و مسئولان و حفظ بصیرت آنها در قبال تحولات منطقه و جهان است.