• یکشنبه 15 مهر 1403
  • الأحَد 2 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 06
سه شنبه 10 مهر 1403
کد مطلب : 236269
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/O74Yr
+
-

نقشه‌خوان گره‌ها

جوانان تحصیلکرده قلعه محمدعلی‌خان به قالی‌بافی مشغولند

زندگی
نقشه‌خوان گره‌ها

رابعه تیموری- روزنامه نگار

زرشکی 3تا، 2تا دارچینی کمرنگ، قهوه‌ای سر جاش، بیدی روی خاکی، یکی پس، یکی جاش، ریشه سفید سر جاش، یه بیدی پهلوش، 5تا سفید، یه دودی کمرنگ، بیدی روی ریشه آبی... . عادت دارد پشت دار بخواند؛ حتی وقتی فقط خودش پای دار قالی نشسته است؛ درست مثل روزهایی که دسته‌جمعی به کمک دخترهای بافنده‌ای می‌روند که به بافت حاشیه قالی رسیده و باید به رسم قدیمی قالی‌بافان قلعه محمد‌علی‌خان، رج‌های آخر را با هم ببافند. در این مواقع حتی اگر گلیم چاک‌دار روی دار باشد و نقشه کاغذی نداشته باشد، نوشین رج اول به دوم نرسیده نظم و سیاق نشستن گره‌ها در کنار هم را پیدا می‌کند و دختران بافنده روستا به آواز نقشه‌خوانی او تند و فرز رج روی رج می‌نشانند تا به ظهر نرسیده قالی را از دار پایین بیاورند. حتی وقتی نوشین درس می‌خواند و دانشگاه می‌رفت، قالی روی دارش به ته نرسیده، دار تازه را برپا می‌کرد. نوشین در رشته حسابداری تحصیل کرده و خوب می‌داند سهم بافنده‌ها از قیمت‌های میلیونی فرش دستبافت بیشتر از مقدار ناچیزی است که نصیبشان می‌شود، ولی عشق به طرح و نقش قالی او و بسیاری از دختران دانشگاه رفته روستا را رها نمی‌کند و در کنار باغداری و کشاورزی به این عشق پرمرارت مشغولند. قالی‌بافی میراثی است که از گذشتگان ایل اینانلو برای زنان قلعه محمدعلی خان به یادگار مانده، اما این هنر اصیل دخترکان تحصیلکرده روستا، تنها دارایی این همسایه جنوبی‌سرسبز پایتخت نیست و فراوانی باغ‌های پربرکت انار و پسته و شمار بسیار جوانان دانشگاه رفته‌ای که به کشاورزی و باغداری مشغولند، نام قلعه محمدعلی خان را بلندآوازه کرده است.

جهازبرانی آبرومندانه
بسیاری از دختران روستا قبل از رسیدن فصل انارچینی و پسته‌چینی، قالی‌هایشان را از دار پایین آورده‌اند تا بافت قالی کشدار نشود، ولی نوشین با آنکه از سحر تا چاشت برای کمک به برادرش به باغ می‌رود، باز هم هر روز تا غروب می‌تواند لااقل 30رج ببافد و به بهار نرسیده گلیم طرح طاووسش را برای فروش به علی‌خان فرش‌فروش بسپارد. برادر نوشین تحصیلکرده و فارغ‌التحصیل رشته مهندسی برق است، ولی مانند خواهر کوچیکه خانه نتوانسته روستای پدری‌اش را ترک کند و پی میزنشینی برود. بسیاری از دختران قلعه‌محمد علی‌خان به رسم مادران‌شان فرش‌های دستبافت خود را نمی‌فروشند تا موقع جهازبران سرشان را بالاتر بگیرند و به شمار بالای دستبافت‌های خود بنازند، ولی نوشین از سود اندک فروش قالیچه‌ها و گلیم‌های نفیسش ظرف و ظروفی امروزی تهیه کرده تا اول زمستان که به خانه بخت می‌رود، جزو جهیزیه پروپیمانش باشند.

به تیغه قلاب و به ضرب دف

شاخه‌های درختان انار از پشت دیوارهای کاهگلی باغ‌ها به کوچه سرک کشیده‌اند و مردان روستا مشغول چیدن بار درختان پسته روستا هستند. باید کوچه‌باغ‌های باصفای قلعه را یکی یکی پشت سر بگذاری تا به وسط قلعه و خانه باصفای خانواده اینانلو برسی. صدای کوبیدن دف بر چله‌های قالی از لای در نیمه‌باز اتاق ته حیاط به گوش می‌رسد. نوشین تازه دار را بر پا کرده و هنوز به بافت حاشیه‌های آن مشغول است. هر بار که دستش را لابه‌لای چله‌های چند‌لا می‌دواند، رشته‌های نخ را میان 2تاری که روی انگشتش نگه داشته پیچ و تاب می‌دهد تا مانند غنچه‌ای نقلی روی چله‌های سفیدرنگ جاخوش کنند. وقتی تارهای سفید و نخ‌های رنگی به هم پیچیدند، به اشاره تیغه قلاب نخ‌های اضافه را جدا می‌کند تا دویدن دف فلزی روی رج‌ها را کند نکنند. دف که به ضرب و منظم روی تار و پود قالی زخمه می‌زند، تارهای نازک، قرص و محکم روی پود‌های ضخیم سفید‌رنگ می‌نشینند. علاج پشم‌های اضافه که از لابه لای گره‌ها بیرون می‌زنند، کشیدن اره روی نخ‌های تابیده گره‌هاست تا آنها را به قشویی تند و فرز، صاف و یکدست کنار هم بنشاند. حالا باید خط‌کش چوبی پا به پای قیچی روی پودها بلغزد تا رج ناصافی نداشته باشد و گلیم سرکج نشود. نوشین تازه دار گلیم ورنی را برپا کرده و هنوز مانده تا گلوله‌های نخ رنگارنگی که از رنگ بند بالای دار آویخته به ته برسند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید