پروانه بهرام نژاد-روزنامهنگار
تهران را باید شهر خاطرهها و روایتهای تاریخی نامید. شهری که بیشترین پیشینه دارالخلافه بودنِ ایران را دارد و مهمترین اتفاقات سیاسی، اجتماعی و تاریخی در گوشه و کنار همین شهر که پای رشته کوههای جنوبی البرز جای گرفته، به وقوع پیوستهاند. از اینرو که بر هر مکانی از تهران قدم گذاریم و گذر کنیم، مثنوی هفتاد منی از دیرینگی مقابلمان گشوده خواهد شد.
از اراضی سبز اسبدوانی تا مقتل مشروطهخواهان
یکی از میدانهای مهم تهران است که پیشینه آن خالی از روایت و حوادث نیست. میدان حر که نام قدیمش باغشاه بود، (نامگذاری توسط ناصرالدینشاه) در زمانهای دور موقعیت جغرافیایی آن در مرکز شهر قرار داشت. این میدان در چهارراه خیابان کارگر با خیابان سپه جای گرفته است. اراضی باغشاه پیش از دوره قاجار، انباشته از دار و درختهای پربار بود؛ زمینی وسیع و سبز. جایی خوش آب و هوا و منظره که شاهان و اشراف، گشت وگذار در فضای آن را بسیار میپسندیدند. تهران که بزرگتر شد و مرزهایش فراتر رفت همسایگی با این اراضی نیز نزدیکتر و بیشتر شد. تا جایی که ناصرالدینشاه دستور داد از او درحالیکه سوار بر اسب است در قورخانه تهران مجسمهای از جنس برنز بسازند و وسط حوض همین باغشاه نصب کنند. بعدها باغوحش کوچکی نیز در بخش جنوبی باغ تدارک دیده شد. البته باغشاه، به محل برگزاری مسابقات اسبدوانی نیز شهرت داشت. بعد از ترور ناصرالدین شاه در سال1275خورشیدی، این مجسمه از میانه حوضِ باغ برداشته شد. مظفرالدینشاه نیز به باغشاه تعلق خاطر داشت و بسیار در آن، اوقات میگذراند. در دوران مشروطه درحالیکه محمدعلیشاه قاجار با مشروطهخواهان و مجلس از در مخالفت درآمد، مرکز فرماندهی خود را به باغشاه انتقال داد تا زمان و مکان مناسبی برای لشکرآرایی در اختیار داشته باشد. همچنین خونِ بسیاری از مشروطهخواهان و مخالفان سلطنت در باغشاه ریخته شد. بعدها عبدالحسین میرزا فرمانفرما (نخستوزیر احمدشاه قاجار) این باغ را از احمد شاه قاجار خرید که البته مالکیت آن نیز چندان دوام نداشت و دوران پهلوی اول، با توسعه شهر و خیابانکشی، اراضی باغشاه به بخشهای کوچک و متعدد، تقسیم شد. بخشهای بزرگتر آن نیز کاربرد نظامی یافت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، میدان حُر شکل امروزی خود را گرفت.
مدرسه بینوایان
مدرسه ژاندارک پایتخت به روایتی در سال 1304و به روایتی دیگر در سال1310تاسیس شد تا دختران ارمنی و یتیم در آن تحصیل کنند؛ یک مدرسه با کلیسایی در مجاور. داستان این بنای تاریخی که در سال 1378ثبت ملی شده از این قرار است که کمی بعد از افتتاح مدرسه پسرانه سن لویی، مدرسه ژاندارک با مدیریت خواهران روحانی سن ژوزف آغاز بهکار کرد. با افزایش دختران محصل، مکان اولیه مدرسه دیگر کوچک و محدود بهنظر رسید؛ بنابراین خواهران سن ژوزف تصمیم گرفتند در محلی بزرگتر مدرسه را دایر کنند. مشیرالدوله پیرنیا از رجال قاجاری، بخشی از باغ خانهاش به مساحت حدود بیش از 6هزارمترمربع را برای ساخت مدرسه جدید ژاندارک که در همسایگی همان بنای قدیمی و کوچک مدرسه بود، به آنها هدیه داد. در ابتدا مدرسه ژاندارک تحت مدیریت فرانسویان اداره شد و به نوعی مرکز آموزش فرانسویان مقیم ایران بود. پس از انقلاب اسلامی نیز بنای آن در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفت. دروس در این مدرسه از ابتدا 2زبانه تدریس میشدند؛ فارسی و فرانسه. در دوره کوتاهی نام منوچهری را نیز بر این مدرسه نهادند. در سال 1358مدرسه به دبیرستان دخترانه و سپس از سال 1359تا سال 1370به مرکز تربیت معلم دخترانه اختصاص یافت. پس از یک وقفه آموزشی در سالهای1370تا 1372دوباره به 3بخش دبستان دخترانه عدل، دبستان پسرانه سجاد و مدرسه راهنمایی و دبیرستان دخترانه سمیه تقسیم و در سال 1376به مرکز پیشدانشگاهش شهید رجایی اختصاص داده شد. بنای این مدرسه در خیابان منوچهری، انتهای کوچه ژاندارک همچنان پا برجا و فعال است.
رمزگشایی از چهارراه سوسکی
در شهری که شهر روایت و خاطره شهرت یافته باشد حتی مرور تاریخ رفته بر معابر و رمزگشایی از نام و عنوان تقاطعهایش نیز لذتبخش خواهد بود؛ مانند چهارراه سوسکی در محله هرندی تهران! جایی را که کوچههای بوربور، جزمانی و حسنی در این محله به یکدیگر میرسند، چهارراه سوسکی میگویند. نامی که هنوز هم برای اهالی آن محدوده و حتی تهرانگردها آشناست. حالا چرا چهارراه سوسکی؟ وجه تسمیه نام این چهارراه قدیمی به گواه تاریخ، 2روایت و ماجرا دارد. یکی به دوره فتحعلیشاه بازمیگردد. به زمانی که روابط بازرگانی و تجاری با سایر کشورها تازه رونق گرفته بود و برای نخستین بار کالاهای متفاوتی ازجمله تخم نوعی سوسک که مناسب امور پرورش حیوانات یا مزرعهداری بود از اروپا به ایران و تهران وارد میشدند. از آنجا که مرکز خرید و فروش عمده تهران در آن دوره در محدوده محلههای مولوی و هرندی فعلی واقع شده بود، مهمترین تقاطع بنکداری آن محدوده را چهارراه سوسکی نام نهادند. به سبب انبار شدن کیسههای تخم سوسک در حجرهها و بُنَکهای نَمور و فقدان شبکه منسجم فاضلاب، برای نخستین بار تولید و تکثیر سوسکهای بالدار تیرهرنگ که تا پیش از آن در تهران زیست نداشتند، آغاز شد. در روایت دوم این وجه تسمیه آمده است که یکی از معروفترین بنکداران قدیم محدوده محله مولوی که مردی سیهچُرده و ریزاندام بوده که در میان بازاریان به سوسکی شهرت داشته است. تا سالهای بعد از آن روزگار، هر کس در آن محدوده پی نشانی بود به او از چهارراه سوسکی (محلِ حجره بنکدار سیهچُرده) مسیر میدادند.
پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
کد مطلب :
225389
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/j2mMP
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved