
پهلوان اول تهران

اهالی تهران در دوره ناصرالدین شاه کوچه آشتیکنان شمال خیابان ناصرخسرو را به نام کوچه «پهلوون یزدی» میشناختند؛ پهلوانی بلند قد و قوی هیکل که بیش از 180کیلوگرم وزن داشت و در روزگار جوانیاش بازوبند پهلوانی را از دست ناصرالدین شاه گرفته و تا قبل از زمینگیر شدن و عصا به دست گرفتن و فلج شدن از 2پا پهلوان اول تهران بود. «مهدی بامداد» در کتاب «شرح حال رجال ایران» حکایت جالبی در مورد پهلوان ابراهیم یزدی نقل میکند: «وی در اواخر عمر از هر دو پا عاجز شده بود و نمیتوانست بدون دو چوب زیر بغل راه برود. وی عصرها با همان دو چوب، از خانه خود بیرون میآمد و سر کوچه در کنار خیابان برای او نیمکتی گذاشته بودند که روی آن مینشست و خیابان و عابران را تماشا میکرد. روزی دو نفر پهلوان جوان از آنجا میگذشتند. هر دو نفر نزد پهلوان یزدی آمدند. یزدی از آن دو پهلوان احوالپرسی کرد و جویای اوضاع و احوال آنان شد. پهلوانان به پهلوان یزدی بزرگ گفتند که در زورخانه مشغولیم و گاهی هم کشتی میگیریم. پهلوان یزدی به آنان خطاب کرد و گفت: من این چوب دستی خودم را با یک دست خود بر زمین فشار میدهم؛ اگر هر دو نفرتان با هم توانستید آن را از جا بکنید آن وقت من میدانم که شما زورمند و پهلوان هستید! این گفته پهلوان یزدی که در آن روزگار پیر و عاجز و فرتوت شده بود به هر دو نوچه پهلوان خیلی برخورد و به همین دلیل هر دو با هم سخت مشغول زورآزمایی شدند و با تمامی توان و نیروی خود سعی کردند که چوب دستی او را از زمین بکنند. اما هر قدر که زور زدند نتوانستند و چوبدستی که به نیروی دست پهلوان یزدی پیر بر زمین فشرده شده بود حتی از جای خود تکان هم نخورد! پس پهلوان یزدی به آنان خطاب کرد و گفت: هنوز پهلوان حقیقی نشدهاید! باز هم باید کار کنید تا پهلوان حقیقی شوید.» او سال 1281 درسن 53 سالگی بر اثر بیماری درگذشت.