تصمیمکبری برایگریز از سرطان
قصه زندگی«کبری رستمزاده» از یک چشمه در روستای «هجیج» کرمانشاه شروع شد و به سبک زندگی پسماند صفر رسید
راحله عبدالحسینی-روزنامهنگار
بین اهالی منطقه هورامانات به مادر طبیعت معروف است. برخی اوقات هم از او به نام بانوی «پسماند صفر» یاد میکنند. «پسماند صفر» سبکی از زندگی است که فرد ضمن تلاش برای تولید کمترین زباله در طول شبانهروز، مسئولیت زبالههایی را که تولید میکند بهعهده میگیرد. ماجرای مادری برای طبیعت «کبری رستمزاده» با یک تومور سرطانی آغاز شد؛ روزی که قصد کرد طبیعت را از زباله و آلودگی پاک کند تا تن و بدنش هم همچون طبیعت پیرامونش پاک شود. نتیجه معجزهآسای این نیت باعث شد که از همان 2 دهه پیش تاکنون، رستمزاده به دنبال کسب اطلاعات و دانش درباره زندگی سازگار با طبیعت برود و دانش خودش را خانه به خانه با اهالی روستا در میان بگذارد؛ از زادگاهش در روستای شمشیر در شهرستان مرزی پاوه کرمانشاه شروع کرد و حالا بین هوراماناتیها زبانزد است.
روستا به روستا
آن روزها دسترسی چندانی به اطلاعات درباره استفاده کمتر از پلاستیک یا تفکیک پسماند نبود. «بسیاری از کارها را به تجربه یاد گرفتم چون منبع آموزشی نداشتم. مثلا غذای سوخته را جلوی آفتاب میگذاشتم تا روغنش خشک شود و بعد تفاله را در جایی که دور از آب و چشمه باشد زیر خاک دفن میکردم تا تجزیه شود.» از پوست میوه برای دامداریها خشکاله و کمپوست درست میکند. کارگاههای آموزشی را در مساجد روستاها برگزار میکند و یا به خانه روستاییان میرود و از راه و رسم آلوده نکردن طبیعت با زباله و پلاستیک میگوید. در کارگاههای آموزشی مباحثی ازجمله مدیریت پسماند، سبک زندگی پسماند صفر، تفکیک از مبدا، تهیه کمپوست، جایگزینی کیسههای پارچهای برای خرید و تأثیر سبک زندگی پسماند صفر بر سلامت محیط زیست و روان را مطرح میکند.
چشمه روستای هجیج
هراسان و دست خالی از مطب دکتر بیرون آمد؛ نه امیدی به تیغ جراحی داشت و نه کوچک شدن تومور سرطانی. به پسر یکسالهاش نگاهی انداخت و دلش مچاله شد. با همسرش راهی داروخانه شد تا شاید تزریق آمپولها از پس رشد تومورها برآید. اوایل دهه 80 بود و تهیه آمپولهای خاص هم داستانی بود پر آب چشم. در همین رفتوآمدها به پیشنهاد همسرش دل داد: «برویم امامزاده سیدعبدالله(ع) و شفا بخواهیم.» امامزادهای در روستای هجیج در غرب پاوه و کنار رودخانه سیروان که به امامزاده «کوسه هجیج» معروف است: «در همان حال که نشسته بودم و با خدا راز و نیاز میکردم چشمهای دیدم که پر از زباله و پلاستیک بود. 2 ساعت طول کشید تا با همسرم چشمه را از زباله پاک کردیم. مثل آینه تمیز شد. پس از اینکه چشمه را تمیز کردیم گفتم ای کاش بدن من هم از مریضی پاک شود.» سد داریان که ساخته شد چشمه زیر سد رفت. اما رسم زندگی کبری رستمزاده با همان نیت ادامه پیدا کرد؛ پاک کردن طبیعت از آلودگی. میگوید: «از آن روز تا حالا 3بار زیر تیغ جراحی رفتم. این تومور زندگی مرا با طبیعت آشتی داد و بعد خودش از بین رفت.»
شاخههای درخت ارغوان
رستمزاده در منطقه هورامانات تاکنون 500نهال بلوط کاشته است. ظروف میوهخوری و پذیرایی در خانه کبری رستمزاده هم از هنر دست زنان روستای داریان است: «به جای استفاده از ظروف پلاستیکی از ظروفی استفاده میکنم که از شاخههای درخت ارغوان ساخته شده باشد.»
تصاویریازفعالیتهای کبری رستمزاده