وقتی که در آخرین ثانیههای مسابقه تیمملی با مراکش، سانتر احسان حاجصفی با ضربه مرد تعویضی تیم رنار به تور دروازه حریف رسید، خیلیها تصور میکردند خدا ایران را در آغوش گرفته و تیمملی قرار است به کمک همین بخت و اقبال، راهش را به طرف مرحله حذفی پیدا کند. تمام معادلهها از همه دیدارهای باقیمانده از این گروه اما، به ضرر ایران اتفاق افتاد تا پرامتیازترین تیمملی همه ادوار جامجهانی، بدشانسترینشان نیز باشد. تیم کیروش به اندازه عبور از مرحله گروهی، خوب بود اما درنهایت اتفاقات فوتبال، بهسود این تیم رقم نخورد. شاید در گروهی دیگر یا در شرایطی دیگر، همین تیم با این کیفیت بازی به سادگی میتوانست خودش را در بین 16تیم مرحله یک هشتم قرار دهد اما تیم سوم گروه مرگ، خیلی زود به خانه برمیگردد.
تعقیبشدن به دست مرگ
قرار گرفتن در سید سوم، این تصور را به وجود میآورد که تیمملی ایران با یک قرعه خوب روبهرو خواهد شد اما بر خلاف جامهای جهانی 2006 و 2014 که قرعه ایران کاملا ایدهآل بود، این بار نام تیمملی در «گروه مرگ» قرار گرفت. پرتغال بهعنوان قهرمان اروپا در این گروه قرار داشت، اسپانیا که یکی از پرستارهترین تیمهای فوتبال دنیا در رده ملی به شمار میرود نیز با ایران همگروه شد و بهترین تیم حال حاضر قاره آفریقا نیز توسط قرعهها به این گروه آورده شد. حقیقت آن است که اگر تیمملی مثل ژاپنیها در گروه سنگال، لهستان و کلمبیا قرار میگرفت، یا اگر به جای عربستان با روسیه، مصر و اروگوئه روبهرو میشد، لازم نبود برای صعود چنین زجری را تحمل کند. ایران شایسته صعود بود اما این گروه، زندگی را برای همه پسران کیروش سخت کرد.
ستارهای که پنهان ماند
قمار کارلوس کیروش بر سر «اشکان دژاگه» سرانجام نتیجه داد. نرسیدن اشکان به شرایط مسابقه، یک بدشانسی بزرگ دیگر برای تیمملی محسوب میشد. دژاگه البته برای دقایقی در دیدار تدارکاتی با ترکیه به میدان رفته بود اما آسیبدیدگی او سرانجام بهطور کامل بهبود نیافت. با این وجود سرمربی تیمملی تا آخرین لحظهها به بازگشت اشکان امیدوار بود و حتی قبل از بازی اول، حاضر نشد جای او را در فهرست به علی قلیزاده بدهد. تصور میشد دژاگه در مقابل پرتغال به میدان خواهد رفت اما در سراسر دقایق این مسابقه، خبری از به زمین فرستادن این بازیکن نشد. او بهعنوان یک ستاره پرتجربه، خونسرد و متفاوت، میتوانست کمک بزرگی برای تیمملی باشد اما ایران، شانس کمک گرفتن از دژاگه را از دست داد. آسیبدیدگی روزبه چشمی، یک بدشانسی دیگر برای تیمملی به شمار میرفت. هر چند که مجید حسینی، جانشین بسیار خوبی برای روزبه بود.
کشتهشدن با ضربه آزاد
حذفشدن تیمملی نه در شب بازی با پرتغال، بلکه در شبی اتفاق افتاد که اسپانیاییها نتوانستند تیم فرناندو سانتوس را شکست بدهند. به فرض باختن پرتغال به اسپانیا، ایران با 4امتیاز هم میتوانست از این گروه دشوار صعود کند اما لاروخا در حالی که تا آخرین ثانیهها با نتیجه 3بردو از حریف جلو بود، ناگهان در مقابل ضربه ایستگاهی تماشایی کریستیانو رونالدو تسلیم شد تا بازی به تساوی کشیده شود. همین یک امتیاز، درنهایت پرتغالیها را راهی مرحله حذفی کرد.
روزی که مراکش گل نزد
در پایان دیدارهای دور اول گروه، تنها امید ایران به امتیازگرفتن مراکش از پرتغال بود. در واقع اگر مراکشیها میتوانستند پرتغال را متوقف کنند، یک تساوی برای صعود ایران به یک هشتم نهایی کافی بهنظر میرسید. روی کاغذ، شاید انتظار پیروز نشدن پرتغال در این مسابقه غیرمنطقی بود اما در جریان بازی، مراکشیها نمایشی به مراتب بهتر ارائه کردند. تیم سانتوس به جز یک گل زودهنگام، هیچ کار مثبت دیگری انجام نداد اما مراکشیها حداقل 4بخت مسلم گلزنی را از دست دادند. بنعطیه و بلهندا، موقعیتهایی حیرتانگیز را خراب کردند و روی پاتریسیو یکی از بهترین بازیهای زندگیاش را پشتسر گذاشت. اگر تنها یکی از این موقعیتها به گل تبدیل شده بود، اوضاع برای ایران کاملا عوض میشد.
چند سانتیمتر تا بهشت
دفاع بینقص تیمملی در برابر اسپانیا چگونه باز شد؟ با بدشانسی محض! دفع توپ رامین رضاییان به پای دیگو کاستا برخورد کرد و توپ به همین سادگی به تور دروازه بیرانوند چسبید. ایران از این بازی حتی یک امتیاز هم نگرفت اما اگر توپ ارسالی رامین رضاییان بدون برخورد با سردار به سعید عزتاللهی رسیده بود، گل تیمملی در موقعیت سالم بهثمر میرسید و اسپانیا برتری حداقلیاش را از دست میداد. تقریبا همه مطبوعات اسپانیایی بعد از این مسابقه، روی یک کلمه تفاهم داشتند و آن «خوششانسی» تیمشان در مصاف با شاگردان کارلوس کیروش بود.
پوشکاش ظهور کرد!
مهار کردن رونالدو، ماموریتی بود که تک تک بازیکنان تیمملی با موفقیت از پس آن برآمدند. بیرو حتی کریستیانو را روی نقطه پنالتی نیز مهار کرد اما از بد حادثه، ناگهان روح فرانس پوشکاش در کوارشما دمیده شد تا پیرمرد ترکیب پرتغالیها، یکی از بهترین گلهای دوران ورزشیاش را به ثمر برساند. بیرون پای ریکاردو درست مثل بغل پای مسی، به جایی از دروازه رفت که هیچ دروازهبانی در تمام کره خاکی قادر به مهارش نبود. این هم یک بدشانسی بزرگ است که 90دقیقه نفس رونالدو را بگیری اما کوارشما برای گلزنی، قوانین فیزیک را به هم بریزد.
این داورهای نامهربان
دو نفر از بدترین داوران حاضر در جامجهانی، دیدارهای حساس ایران را قضاوت کردند. شاید اگر قضاوت این بازیها به دو داور بزرگ و سرشناس سپرده میشد، این حجم از تبعیض را در رفتار با بازیکنان تماشا نمیکردیم. داور اروگوئهای دیدار اسپانیا و ایران، با حریف ملایمت به خرج میداد و مدام بر سر بازیکنان تیمملی فریاد میزد. داور پاراگوئهای دیدار با پرتغال نیز شهامت اخراج کریستیانو را بعد از ضربه آرنج او نداشت و تقریبا در تمام صحنههای میانه میدان بهسود حریف سوت میزد. فاجعه اصلی این داور، در محاسبه وقت تلف شده اتفاق افتاد.
چهار شنبه 6 تیر 1397
کد مطلب :
21226
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/P62l
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved