دوازدهمین نشست مرکز تهرانشناسی همشهری به بزرگداشت استاد عبدالله انوار اختصاص داشت
به احترام فرزند تهران
استاد عبدالله انوار، فرهنگپژوه، کتابشناس، نسخهپرداز و فهرستنویس معاصر، گنجینهای برای فرهنگ و ادب ایران و تاریخ تهران بود. او حدود یک قرن زیست و با تسلط بر علوم مختلف ازجمله ریاضیات، منطق و موسیقی و اشراف بر متون کهن ادبی، فلسفی و تاریخی عمر خود را صرف نسخهشناسی کتابها و ثبت و حفظ نسخههای خطی کرد. چهاردهمین نشست مرکز تهرانشناسی همشهری هم که با عنوان «بزرگداشت زندهیاد استاد عبدالله انوار» در هفته تهران برگزار شد، به جایگاه این مترجم و نسخهشناس برجسته معاصر میپردازد. در این نشست، غلامرضا امیرخانی، استادیار کتابخانه ملی، جمشید کیانفر، نویسنده، پژوهشگر و نسخهپژوه و نصرالله حدادی، تهرانشناس، به شرح ابعاد مختلف زندگی و آثار این شخصیت برجسته تاریخ معاصر پرداختند.
نابغه مهجور مانده
سید عبدالله انوار دانشمند و مترجم ایرانی و از پیشکسوتان نسخهشناس و تهرانشناس معاصر کشور بود که با وجود همه خدماتی که در حوزه جمعآوری و ترجمه نسخ خطی انجام داد در میان نسل جدید کمتر شناخته شده است. امیرخانی با بیان این جملهها به ترجمه «تاریخ جهانگشای نادری» مهمترین اثر فاخر فارسی اشاره میکند و درباره دیگر خدمات استاد میگوید: «انوار در حوزههای مختلف ازجمله ریاضیات، منطق و موسیقی صاحبنظر بود و به متون کهن ادبی، فلسفه و تاریخ تسلط داشت. با تصمیم و انتخاب مرحوم دکتر معین، عضو مؤسسه مرحوم دهخدا شد و در طول بیست سال ریاست بخش نسخ خطی کتابخانه ملی، حدود ۱۰ جلد فهرست نسخههای خطی به فارسی و عربی را تدوین کرد. همچنین تدوین یکی از حروف مجلدات لغتنامه دهخدارا بهعهده داشت. تا چند سال پیش هم به دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف ریاضی دوره دکتری درس میداد. علاوه بر این، استاد به فلسفه جدید غرب و قرن بیستم هم تسلط داشت.»
از شاگردی در محضر پدر تا استادان بنام
انوار در خانوادهای به دنیا آمد که در بخش مهمی از تاریخ ایران اثرگذار بودند. مرحوم «سید یعقوب انوار شیرازی» از مبارزان دوران مشروطه بود که با بسیاری از رجال سیاسی کشور ارتباط داشت. غلامرضا امیرخانی با اشاره به این پیشینه خانوادگی به تلمذ این دانشمند فرهیخته در محضر پدر و سایر استادان اشاره میکند: «نخستین استاد مرحوم انوار پدرش بود. تمام 14تا 15سطح دروس مقدماتی حوزه را خوانده بود. پدر از همان ابتدا به پسرش توصیه کرده بود که از محضر درس استادان مختلف شهر تهران بهرهمند شود. مرحوم انوار 5سال در کنار مرحوم شهید مطهری درس عربی آموخت و نیز ریاضیات و هندسه را از مهندس بهجت یاد گرفت. در دانشگاه تهران رشتههای تحصیلی حقوق و علوم سیاسی را دنبال کرد و سالهای 1323و 24از این دانشگاه مدرک فارغالتحصیلیاش را دریافت کرد.»
استاد عبدالله انوار را بشناسید
عبدالله انوار سال 1301در تهران متولد شد. او پس از استخدام در وزارت فرهنگ و هنر چند سال به تدریس زبان انگلیسی در دوره متوسطه پرداخت و سپس بهمدت 2سال در اداره نگارش بهعنوان مترجم زبانهای فرانسوی و انگلیسی مشغول بهکار شد. یکی از مهمترین فعالیتهای او ریاست بخش نسخههای خطی کتابخانه ملی ایران بهمدت 23سال و تدوین 10جلد از فهرست تحلیلی و توصیفی از همه نسخههای خطی فارسی و عربی موجود در کتابخانه است. انوار بهمدت 12سال مسئولیت تدوین مطالب حرف خ و جلد دهم از حرف کاف در لغتنامه دهخدا را برعهده داشت. تعلیقه مفصل بر دانشنامه علایی ابن سینا، ترجمه مقاصدالفلاسفه غزالی، ترجمه شرح تلویحات شیخ اشراق، ترجمه هندسه پژوکتیو از متن فرانسوی، تدوین هفت جلد حلالمسائل منطق و ریاضی و... ازجمله آثار اوست. عبدالله انوار روز هجدهم اسفند 1401در 98سالگی درگذشت.
تهران را با 6 مقاله انوار بشناسید
اگر میخواهید تهران قدیم را بشناسید، 6مقاله استاد عبدالله انوار را بخوانید.
کیانفر میگوید: «استاد 6مقاله درباره تهران نوشتهاند، توصیه میکنم این مقالهها را بخوانید تا تهران قدیم و تهران جدیدی را که بر منطقه تهران قدیم بنیان شده بهتر و بیشتر بشناسید. او جایجای تهران را میشناخت و حتی میدانست افراد سرشناس کجا سکونت دارند و خانهشان کجاست. یکبار نشانی خانه میرزااحمدخان علاءالدوله را از او پرسیدم. گفت ساعت یک اینجا باش تا با هم برویم و به شما نشان بدهم. نرسیده به بانک ملی، طرف شرق خیابان فردوسی، یک بنا بود. استاد دَر خانه را زد و دَر را باز کردند. گفت این خانه میرزا احمدخان علاءالدوله است؛ کسی که تجّار تهران را به فلک بست. او جای این خانهها و شخصیتهای آن را به حافظه فوقالعاده قویاش سپرده بود.»
ماجرای تابلوی خیابان میرداماد
غلامرضا امیرخانی، استادیار کتابخانه ملی، به اشراف استاد انوار به محلههای تهران اشاره میکند: «اشراف استاد انوار به محلههای تهران و سیرتحول خیابانها و معابر مثالزدنی بود. ایشان حافظهای بسیار قوی داشت. هر جا میرفتیم و با هر کس که صحبت میکردیم در خاطر ایشان میماند. با هماهنگی دوستانم در شهرداری، خیابانی را در محله میرداماد به نام ایشان ثبت کردیم. روزی همراه ایشان به سمت منزلشان حرکت میکردیم که از همان خیابان گذشتیم. تقاضا کردم پیاده شوند و عکسی بگیریم. ایشان با بیمیلی از ماشین پیاده شد و عکسی به یادگار کنار تابلو گرفت. جالب اینکه حتی سرش را بلند نکرد تابلو را ببیند. این چیزها اصلاً برایش مهم نبود. قبل از فوتش، آخرین مکالمه تلفنیاش با من بود. استاد در آخرین صحبتهایشان با من در مورد فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی پرسید. سؤال کرد حال فهرستها خوب است؟ گفتم بله، همکاران کماکان کار شمارا ادامه میدهند.»
مردی که فیلسوف زمان خود بود
جمشید کیانفر، نویسنده و پژوهشگر، استاد عبدالله انوار را تهرانشناس بزرگ معرفی میکند: «نقشه نجمالدوله را کنار تهران امروز میگذاشت و تطبیق میداد. تمام کوچهپسکوچهها و بناها را میشناخت. یکی از مقالههای جالب او مربوط به ضلع جنوبی خیابان فردوسی به سمت غرب است. بانک مرکزی و بانک ملی را درنظر بگیرید تا به توپخانه برسید و بعد به خیابان قوامالسلطنه. این محدوده را از زمان قاجار تا امروز بررسی دقیق کرده بود. تبحر او در همه علوم توانمندی عجیبی به او داده بود. انوار را باید فیلسوف زمان خودش دانست. او لیسانس حقوق داشت و لیسانس ریاضی هم گرفته بود. او منطق ریاضی را با تکیه بر منطق و فلسفه خوب بیان میکرد. در عین حال که نسخهشناس متبحری بود، مصحح متون بسیار برجستهای نیز بود. به ظاهرمردی عبوس و اخمو بود، اما قلبی رئوف داشت. در ایام جنگ جزو معدود افرادی بود که دلواپس کتابخانه ملی و نسخههای خطی و چاپ سنگی آنجا بودند.»