مأموریت؛ نجات باغهای پایتخت
رئیس کمیته حقوقی شورای شهر از تلاش برای حفظ باغ های تهران میگوید
اسفندماه سال گذشته شورای شهر تهران برای حفاظت از فضای سبز شهر، اقداماتی جدی انجام داد. شورا با ابطال مصوبه معروف به برج-باغ اعلام کرد که این مصوبه به جای آنکه از محیطزیست و فضای سبز شهر تهران محافظت کند راه انبوهسازان را برای تخریب باغها هموارتر کرده است. نگرانی برای باغها و فضای سبز شهر تهران وقتی بیشتر میشود که بدانیم تا سال94 حدود 4هزار هکتار از باغهای شهر تهران تخریب شده است (خبرآنلاین، 31شهریور94)؛ باغهایی که ذخیرهگاه شهر تهران هستند و میتوانند در کاهش آلودگی هوا نقش اساسی داشته باشند. در رابطه با این موضوع با علی اعطا- رئیس کمیته حقوقی و رئیس کمیته معماری و طرحهای شورای اسلامی شهر تهران- به گفت و گو پرداختیم.
قوانین و مقررات مربوط به برجـ باغ که در طراحی و معماری اثرگذار بود، چه مواردی را در بر میگرفت و به چه صورت اجرا شد؟
ترکیب برجـ باغ به معنای برجی که در باغ ساخته میشود، اصطلاحیاست که از حدود 15سال پیش به ادبیات شهرسازی راه یافته و اساسا به یک گونه ساختمانی تبدیل شده است. تهران زمانی قریه بوده است. طبق متون کهنی که از گذشته به جا مانده، این قریه همیشه با باغها و انارستانهایش شناخته میشده و اصلا این منطقه جغرافیایی و اطراف آن منطقهای پردارودرخت و به نوعی، باغستان بوده است. اگر تصاویر هوایی 2دهه قبل تهران را با امروز مقایسه کنید، میبینید که در مناطق شمالی و غربی تهران، باغهای پرشماری وجود داشته که در این فاصله، از بین رفته است. این تفاوت، با یک نگاه کلی کاملا به چشم میآید. حتی اگر سال به سال تصاویر را ببینیم و با هم مقایسه کنیم، باز هم این تغییرات، محسوس است. با بررسی دلایل موضوع درمییابیم که اصلیترین دلیل ازبینرفتن باغهای تهران، مصوبه شورای شهر دوم تهران بوده که در آن زمان ظاهرا فکر میکردند منجر به حفظ باغهای تهران خواهد شد. در سال82 شهرداری لایحهای به شورا میفرستد که در اسفندماه همان سال به تصویب میرسد و در اردیبهشتماه سال بعد با اصلاحاتی ابلاغ میشود. لایحه موسوم به برجـ باغ را آقای احمدینژاد بهعنوان شهردار تهران به شورای دوم میفرستد و در شورا به تصویب میرسد و آقای چمران بهعنوان رئیس شورا آن را ابلاغ میکند. تا پیش از این مصوبه، بر اساس دستورالعمل اجرایی ماده14 قانون زمین شهری (ابلاغی وزارت مسکن و شهرسازی) در باغات شهری 20درصد تراکم در 10درصد سطح اشغال (حداکثر)، میتوانسته ساخته شود. در ماده14 مصوبه شورای دوم که به برجـ باغ معروف میشود و البته هیچ جای آن از عبارت برجـ باغ استفاده نشده، گفته شده است: «به منظور حفظ، نگهداری و احیای باغها و زمینهای مشجر، سطح اشغال بنا در اینگونه املاک و اراضی، معادل 30درصد مساحت و تراکم ساختمانی مجاز آن، 20درصد بیشتر از تراکم منطقهای برای املاک و اراضی غیرباغ (املاک و اراضی مشابه مجاور) خواهد بود». یعنی اولا سطح اشغال، از 10درصد به 30درصد افزایش پیدا میکند و ثانیا، تراکم از ماکزیمم 20درصد به تراکم ساختمانی مجاز آن قطعه زمین ـ در صورتی که باغ نمیبود ـ به علاوه 20درصد مازاد بر آن افزایش پیدا میکند؛ یعنی تراکم خیلی خیلی بیشتر؛ رقمی که به طور میانگین در بیشتر نقاط تهران، حداقل 300درصد است و با احتساب آن 20درصد مازاد به 320درصد میرسد. این تراکم در سطح اشغال 30درصد، یعنی یک ساختمان 11طبقه؛ یعنی باغی که تا قبل از اردیبهشت83 میتوانست پذیرای یک ساختمان 2طبقه در سطح اشغال 10درصد از باغ باشد، حالا بهعنوان مثال میتوانست پذیرای یک برج 11طبقه (حالا کمی بیشتر یا کمی کمتر) در سطح اشغال 30درصد از مساحت باغ باشد.
این مصوبه چه اثرات زیستمحیطیای برای تهران به همراه داشت؟
زمانی که این لایحه به شورای دوم ارسال و تصویب شد، فکر میکردند از این طریق برای مالکان و ذینفعان باغها انگیزه ایجاد میکنند که باغ را حفظ کنند. اگر به آماری که مرکز آمار ایران منتشر میکند مراجعه کنید، میبینید از سال81 به بعد، تعداد پروانههای صادرشده رشد چشمگیری داشته است. مصوبه شورا در واقع باغهای تهران را وارد چرخه اقتصاد ساختوساز میکند؛ یعنی به مالکان باغات اجازه میدهد ملک خود را وارد چرخه اقتصاد ساختوساز کنند؛ کاری که پیش از آن بهواسطه ضوابط و مقررات حاکم، امکانپذیر نبود و فرض بر این بود که این امر، انگیزه حفظ باغ خواهد شد. گویی یکی از استدلالهای این دوستان، وجود باغهایی بوده که به خاطر رسیدگینکردن یا عالماعامدا، تخریب میشده است. آنزمان تصور میشد که از آن به بعد، 30درصد از باغ زیر ساخت میرود و 70درصد باقیمانده حفظ میشود؛ هم مالک منتفع میشود و هم باغ باقی میماند اما این، همه ماجرا نبود؛ اول اینکه 30درصد سطح اشغال صرفا در طبقه همکف بود اما در زیرزمینها طبق همان ضابطه، بیشتر میشد. زیرزمین اول به 45درصد میرسید و چون معمولا در این سطح اشغال، پارکینگ تامین نمیشد، در طبقات زیرین خیلی بیشتر میشد. هر قدر سطح اشغال در طبقه و تعداد طبقات زیر زمین بیشتر میشد، خاکبرداری بیشتری ضرورت پیدا میکرد. گاه میدیدید 80درصد از زمین باغ یا حتی تمام زمین باغ، زیر خاکبرداری رفته است. دوم اینکه برای دسترسی به پارکینگ در ساختمان، مسیر و رمپی نیاز بود که طبعا از وسط باغ میگذشت؛ بنابراین باید درختان این مسیر نیز حذف میشدند. سوم اینکه با فرض اینکه موارد قبلی را نادیده بگیریم، بالاخره برای ساختن یک ساختمان در آن ابعاد، این باغ برای حداقل 3-2سال تبدیل به یک کارگاه ساختمانی میشد. انواع ماشینآلات ساختمانی و مصالح ساختمانی در 70درصد باقیمانده قرار میگرفتند و محیط طبیعی باغ بهشدت آسیب میدید. مقصودم از طرح این نکات این است که این مصوبه، تبعات و عوارض جدی داشت. در آن زمان دوستان به هشدارها و مخالفتها توجه نکردند یا اینکه بیش از حد خوشبین بودند.
مخالفان این مصوبه چه هشداری دادند؟
یک مورد بهعنوان مثال، نامهای بوده که دبیر وقت شورایعالی شهرسازی و معماری، آقای حناچی میفرستد و با این موضوع، مخالفت میکند اما ترتیب اثر نمیدهند و بینتیجه میماند. این نامه حتما در بایگانیها موجود است.
چرا تا قبل از این، نسبت به حذف این مصوبه اقدامی صورت نگرفت؟ موانع کار چه بود؟
در شورای چهارم، موضوع دنبال میشد اما به نتیجه نرسید. به نظر من چند مانع عمده در این راه وجود داشته است؛ مانع اول اینکه گفته میشود بعضی افراد تأثیرگذار شورا، مقاومت داشتهاند و نمیخواستهاند بپذیرند مصوبهای که با شعار حفظ باغهای پایتخت طراحی و تصویب کرده بودند، شکست خورده است. دوم اینکه لغو و اصلاح مصوبه و ارائه جایگزین برای آن، اصلا کار سادهای نیست. پیش از سال83، اساسا کسی توقع نداشت در باغی که در تملک دارد، برج بسازد. البته تخلف زیاد صورت میگرفته است؛ باغها خشک میشدهاند اما به هر حال ضوابط و مقررات، اجازه ساختوساز وسیع نمیداده است. اما از سال83 به بعد بر اساس ضوابط و مقررات جدید، مالکان باغها حق ساختوساز وسیعی پیدا میکنند. متوقفکردن این روند، دشوار است؛ چون طبعا ذینفعان فشار میآورند. اینکه شما طرح جایگزینی ارائه کنید که بتواند به شکلی منافع مالکان را هم تامین کند و تامین این منافع مستلزم ساختوساز بزرگمقیاس در باغ نباشد، دشوار است. سوم اینکه درست است که این موضوع از یک مصوبه شورا در سال83 آغاز شده اما بعدها ابعاد گستردهتری به خود گرفته است؛ به گونهای که صرف لغو آن در شورا، اصل موضوع را حل نمیکند. بهعبارتی، این مصوبه به ضوابط و مقررات طرح تفصیلی تهران، مصوب کمیسیون ماده5 وارد میشود. بعد در سال86 به پیوست طرح جامع تهران، مصوب شورایعالی شهرسازی و معماری ایران وارد میشود و اصلاح آن، مستلزم اصلاح همه این موارد است.
برای محافظت از باغات و فضای سبز شهر تهران در مقابل انبوهسازان و ساختوسازهای شهری، شورا چه برنامهای دارد؟
برنامه ما در همان مصوبه اسفندماه آمده است. مصوبه 2بخش دارد؛ بخش اول لغو مصوبه شورای دوم است؛ بخش دوم میگوید شهرداری ظرف مدت 2ماه پیشنهاد جایگزین بیاورد. این پیشنهاد جایگزین باید تضمینکننده حفاظت از باغ و در عین حال ناظر به تامین منافع مالکان با مشوقهای غیرتراکمی باشد. ما شهرداری را مکلف کردیم جایگزین بیاورد تا باقی مسیر طی شود؛ یعنی اصلاح آن را در طرح تفصیلی و جامع دنبال کنیم. شهرداری اخیرا پیشنهاد جایگزین را آماده کرده است. این پیشنهاد باید در کمیسیونهای ذیربط شهرداری بررسی و در نهایت در صحن شورا مطرح شود.
مصوبات شورا بهتنهایی برای جلوگیری از تخریب فضای سبز تهران و اطراف، کافیاست یا نیاز به همکاری دیگر دستگاهها دارد؟
حتما نیاز به حمایت دارد. مشخصا در بحث باغها، عوامل متعددی دخیل است. یکی همین ابعاد حقوقی ماجراست. بالاخره ضوابط و مقررات باید اصلاح شود و مقررات سلبی یا ایجابی تازهای وضع شود. ما این کار را آغاز کردهایم و انشاءالله با حمایت و نظر مثبت شورایعالی شهرسازی و همکاری کمیسیون ماده5 آن را دنبال خواهیم کرد. از طرفی حمایت دستگاه قضایی در پروندههایی که در بحث باغات مطرح میشود، بسیار ضروریاست. اسفندماه سال قبل مقام معظم رهبری در روز درختکاری مشخصا به بحث باغستانهای درون شهر اشاره داشتند و فرمودند در تهران، باغها و باغستانهایی وجود دارد که برخی بهدنبال دستاندازی به آنها هستند اما باید جلوی این کار که ضربه به زندگی و آسایش شهری میزند گرفته شود. اگر همه دستگاهها این نگاه را مبنا قرار دهند مشکلی نخواهیم داشت.