• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
یکشنبه 14 اسفند 1401
کد مطلب : 187132
+
-

وقتی بن‌بست می‌بینیم

نگاه به مشکلات با رویکرد انقلابی و نه ارتجاعی، تنها راه برطرف‌کردن چالش‌های کشور است

گزارش
وقتی بن‌بست می‌بینیم

حمیدرضا بوجاریان-خبرنگار

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از مردم آذربایجان شرقی با ایشان، به اهمیت تفکر و نگاه انقلابی و نه ارتجاعی به مشکلات برای برون‌رفت از چالش‌هایی که کشور با آن روبه‌روست، تأکید کردند، اما تفکر انقلابی که رهبر انقلاب بر آن تأکید دارند، دارای چه شاخص‌هایی است؟ نگاه ارتجاعی به موضوعات معثنابه کشور چه مواردی را در برمی‌گیرد و چگونه باید آن تفکر را شناخت و با آن مقابله کرد؟‌

بی‌توجهی‌ به قوت‌ها و برجسته‌سازی ضعف‌ها
هر بار که زمزمه پیشرفت کشور به گوش می‌رسد، عده‌ای در داخل و با استفاده از هر ابزار و بهانه‌ای می‌کوشند بذر یأس و ناامیدی را در جامعه بپراکنند. این گروه که گویی ماموریتی نانوشته به آنان محول شده است در نخستین گام، با یافتن نقطه‌ضعف‌ها و برجسته کردن آنها سعی می‌کنند اینطور القا کنند که کشور در وضعیتی قرار گرفته که خروج از آن غیرممکن است. در کنار آن، این جریان‌ها که عمدتا دارای کارکردهای رسانه‌ای – سیاسی منسجم و درهم تنیده‌ای هستند با ضریب دادن به برخی اظهارنظرهای خطا به شکل عامدانه با نادیده گرفتن پیشرفت‌ها و موفقیت‌هایی که کشور به آن دست پیدا کرده است و با بن‌بست‌نمایی وضعیت کشور، تنها راه برون‌رفت از آن را تمسک و کمک گرفتن از غرب معرفی می‌کنند و می‌کوشند افکار عمومی را برای وارد کردن فشار به مسئولان و تصمیم‌گیران در «وادادن به غرب» با خود همراه کنند. در این مسیر، تحقیر و دست‌کم گرفتن توانمندی‌های داخلی و بی‌توجهی به چرایی و چگونگی موفقیت‌های به‌دست آمده شگردی است که به‌کار گرفته شده است.
چنین تفکری درحالی ازسوی این جریان تبلیغ و ترویج می‌شود که با تکیه بر دانش و توجه نیروهای متخصص داخلی و اعتماد به آنان، کشور در مسیر توسعه و پیشرفت توانسته بسیاری از نیازهای خود را تامین کند و به یکی از کشورهای تولیدکننده دانش تبدیل شود. این در حالی است که بسیاری از کشورهای غربی با این ادعا که ایرانیان قادر به تامین نیازهای خود نیستند و دیر یا زود ناچار به درخواست کمک از آنان می‌شوند، مسیر توسعه کشور را رصد کرده‌اند. با همت مثال‌زدنی متخصصان کشور، اکنون خودکفایی در بسیاری از رشته‌ها و تبدیل شدن کشور از وارد‌کننده محصول به صادرکننده همان محصول به دنیا به یکی از شاخصه‌های توسعه کشور تبدیل شده است. موفقیت‌هایی که نشان می‌دهد، مردم و مسئولان بن‌بستی را مقابل خود نمی‌بینند و تلاش می‌کنند هر تهدید و ضعفی را به نقطه‌قوت و پیشرفت کشور تبدیل کنند.

«ما می‌توانیم» در مقابل نمی‌توانیم‌ها
شکست و موفق نشدن در اجرای طرح‌های بزرگ و کوچک موضوعی عادی است که در اجرای هر برنامه یا پروژه‌ای رخ می‌دهد. این اتفاقات خصوصا در کشورهایی که تجربه‌های نخستین خود را دارند برای اجرای طرحی که تا پیش از آن عملی نکرده‌اند، معمول و موضوعی قابل پیش‌بینی است. با این حال، برخی با نگاه ارتجاعی هر شکست و ناکامی‌ در اجرای یک طرح را با تعابیری چون «ما نمی‌توانیم»، «کار را به کاردانش بسپارید» و «چرا اصرار به انجام کار توسط خودمان را دارید» مورد حمله قرار می‌دهند. این جریان اصرار دارد با تبیین اینکه قرار نیست هر نیازی را در داخل و با نیروی داخلی تامین و برطرف کنیم، نگاه به بیرون از کشور داشته باشد و خواهان به کارگیری نیروهای خارجی در اجرای پروژه‌هاست. جست‌وجو برای پیدا کردن یک ضعف در یک پروژه و برجسته کردن آن برای مصداق‌سازی مدعای «ما نمی‌توانیم» ازجمله رویکردهایی است که از سوی مدافعان این تفکر ارائه می‌شود.
درسوی دیگر ماجرا، تفکر «ما می‌توانیم» در 44سال گذشته نشان داده است اتکای صرف به توان فنی و مهندسی خارجی‌ نه‌تنها کمکی به پیشرفت کشور نکرده است، بلکه در بزنگاه‌های حساس تاریخی و سیاسی و اعمال تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان، کشور با چالش جدی برای تامین نیازهای خود روبه‌رو شده است. از این‌رو، در اجرای برخی پروژه‌های حساس مانند صنایع نفت، گاز و پتروشیمی متخصصان کشور ما با معنادادن به مفهوم «ما می‌توانیم» توانستند در این حوزه بسیاری از طرح‌های بر زمین مانده از سوی خارجی‌ها را خود مدیریت کرده و آن را اجرا کنند؛ اتفاقی که در بسیاری دیگر از عرصه‌های کشور نیز رخ داده و عملا نیروهای داخلی با این شعار دست برتر را در مقابل متخصصان خارجی پیدا و با این کار قدرت ساخت درونی کشور را تقویت کرده‌اند.

کار جهادی، مقابل بی‌عملی
توقف امور و چاره‌اندیشی برای برطرف کردن مشکلات با این استدلال که نه توان و دانش فنی لازم را داریم و نه می‌توانیم از خارجی‌ها برای برطرف کردن مشکلاتمان کمک بگیریم، شاخص مهمی است که در نگاه ارتجاعی به مشکلات وجود دارد. در این تفکر، دست روی دست گذاشتن و این نگاه که «نمی‌شود؛ نمی‌گذارند و نمی‌توان کار کرد» به یک اصل تبدیل شده است. افرادی که چنین نگاهی دارند، ذهن خلاقانه‌ای برای طراحی طرح‌ و ایده‌ای برای رفع مشکلات ندارند و با نگاه به بن‌بست رسیده ذهنی خود تنها تلاش می‌کنند کشور را به شکل روزمره اداره کنند؛ آفتی که بسیار خطرناک است و می‌تواند به ایجاد یأس و ناامیدی میان مردم منجر شود.
با این حال، در رویکرد و نگاه انقلابی به مشکلات، انجام کار شبانه‌روزی و جهادی با استفاده از ظرفیت نخبگان، نیروی جوانی و نیز ایمان به اینکه می‌توان کمبودها را برطرف کرد، وجود دارد. در این نگاه، کار انقلابی و جهادی با رویکرد گره‌گشایی از مشکلات به‌عنوان اکسیر رفع چالش‌ها درکشور مورد توجه قرار گرفته است. اکنون بسیاری از نیازهای کشور که با سازوکارهای معمول اداری برطرف نمی‌شود، با استفاده از نیروی ایمان و انگیزه جوانی در قالب فعالیت‌های جهادی تامین می‌شود که چنین الگویی در جهان بی‌بدیل است؛ رویکردی که درست در نقطه مقابل بی‌عملی‌ها قرار گرفته است و با این روش بن‌بست‌های بسیاری شکسته شده و کارهای بزرگی نیز به سرانجام رسیده است.

نق‌زن‌هایی که فکر نمی‌کنند
در تفکر ارتجاعی به مشکلات ممکن است برخی افراد در فرایند برطرف کردن مشکلات وارد شوند، اما در همان ابتدای راه، با ایراد گرفتن‌های پی‌درپی و غیرمسئولانه تلاش کنند در روند امور با نق زدن اختلال ایجاد کنند. این افراد در مواجهه با نخستین چالش به‌دلیل نبود اعتماد به نفس، خودباختگی، نگرانی از شکست احتمالی و نیز رویکردهایی که منافع کشور را دربرنمی‌گیرد، شروع به نق زدن درباره سرانجام کار می‌کنند. این افراد با نق‌زدن‌، خواسته یا ناخواسته منجر به نگرانی دیگران درباره سرانجام فعالیتی که آغاز کرده‌اند می‌شوند و می‌توانند به شکل زنجیروار سیستم فعال در مدیریت کشور را متزلزل کرده و تصمیم‌گیرندگان را برای تصمیم‌گیری با تردید‌های جدی روبه‌رو کنند؛ تصمیم‌هایی که اگر به‌موقع گرفته نشوند می‌توانند برای کشور خسارت‌های جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشند. درجهت مخالف با این نگاه، افرادی که با نگاه انقلابی به مشکلات می‌نگرند، با بروز نخستین مشکل به جای نگرانی و ترس از وقوع مشکل و ناامید شدن در رفع آن، تلاش می‌کنند ضمن علت‌یابی، برای آن  راه‌حلی پیدا کنند تا بتوانند کار را جلو ببرند. فکر کردن درباره چرایی بروز مشکل و اینکه چگونه باید با مسئله رخ داده برخورد کرد، ویژگی اساسی تفکر انقلابی به مشکلات است. بدون تردید آزمایش راه‌های مختلف برای رسیدن به پاسخ یک «چرا» موضوعی است که راه را برای پیشرفت و عبور از بحران هموار می‌کند.

بزرگ‌نمایی ضعف‌ها برای زدن انقلاب
هیچ جامعه‌ای بدون مشکل نیست و هر کشوری مشکلات خاص خود را دارد، اما در کشورهای دیگر کمتر افرادی پیدا می‌شوند که مشکلاتشان را با صدای بلند به گوش دیگران برسانند و دست به‌خودتحقیری و ضعیف‌نمایی بزنند. در نگاه ارتجاعی به مشکلات، افراد بدون درنظر گرفتن منافع ملی، کمبودها، ضعف‌ها، مشکلات و کاستی‌ها را با صدای بلند فریاد می‌زنند و می‌کوشند توجه دیگران را نسبت به این مسائل جلب کنند. این تفکر در فرایندی که دنبال می‌کند، با انکار اصل جمهوری اسلامی و انقلاب، اصل و اساس وجود مشکلات را ناشی از انقلاب می‌داند و سعی در نهادینه کردن این تفکر دارد.
در تفکر انقلابی باید مشکلات بدون بزرگ‌نمایی و به شکل واقعی و در ابعادی منطقی به مسئولان گوشزد شود؛ حتی باید راهکارهای برون‌رفت از چالش‌ها نیز در قالب پیشنهاد و برنامه‌ای قابل اجرا در اختیار مسئولان قرار گیرد تا آنان با بررسی پیشنهادهای قابل اجرا بتوانند تصمیم‌های بهتری را برای اداره امور اتخاذ کنند. در این مسیر باید با دفاع از اصل انقلاب و اصل جمهوری اسلامی ضعف‌ها را پذیرفت، اما نقاط قوت را نیز باید در کنار ضعف‌ها مورد توجه قرار دارد تا ملاک و معیار درستی از انقلاب در اختیار افکار عمومی قرار گیرد.

نگاه تک‌بعدی به چالش‌ها
همه مشکلات ناشی از بی‌تدبیری مسئولان است. این گزاره شاه‌بیت مدعیان تفکر ارتجاعی به مشکلات است. آنان همه آنچه در کشور رخ می‌دهد را به شکل تک‌بعدی ارزیابی می‌کنند و هر اتفاق و رویدادی را ناشی از تصمیم غلط مسئولان می‌دانند و اینطور نتیجه‌گیری می‌کنند که مدیران جمهوری اسلامی توانایی مدیریت کشور را ندارند. مصداق آنان نیز ترسیم بی‌وقفه مشکلات بدون نگاه به موفقیت‌هاست. نگاه انتزاعی این افراد آنچنان غلیظ است که سعی می‌کنند با برجسته کردن برخی اتفاقات در سال‌های دور و قبل از دوره انقلاب اسلامی و مقایسه‌سازی آن با دوره کنونی، اینطور القاسازی کنند که وضعیت کشور در گذشته بهتر از حال بوده است. این در حالی است که چنین مقایسه و نگاهی از اساس غلط است. با وقوع انقلاب اسلامی و استقلال کشور، در 44سال گذشته انواع تحریم‌ها در ابعاد مختلف علیه کشورمان وضع شده است؛ به‌گونه‌ای که به‌گفته تحریم‌کنندگان، فلج‌کننده‌ترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها علیه یک کشور بر ضد‌جمهوری اسلامی ایران وضع شده است. در چنین شرایطی، بدون شک بروز برخی مشکلات قابل پیش‌بینی است و نباید این شرایط را در بروز چالش‌های امروز بی‌تأثیر دانست. با این حال، اراده مردم و مسئولان برطرف کردن مشکلات و عبور از تنگناها با همدلی است.

تتمه نگاه ارتجاعی و راه علاج آن
رویکرد دولت‌گرایانه صرف و بی‌توجهی به نقش و اراده مردم در برطرف کردن مشکلات، بی‌اعتمادی مفرط به همه مسئولان و مدیران، تحت‌تأثیر فضای مجازی بودن در تحلیل‌ها، بی‌توجهی به خط رسانه‌ای دشمن و جنگ رسانه‌ای و نیز احساس بی‌صبری در بیان نقدها از شاخص‌های نگاه ارتجاعی به مشکلات است؛ شاخص‌هایی که با رویکردهایی مانند توجه همزمان و متوازن هم به توان دولت و حاکمیت مرکزی و هم قدرت و توان مردمی، امیدواری به مدیران و مسئولان با وجود نقدهایی که به برخی از آنها وارد است، توجه به خط رسانه‌ای دشمن و جنگ رسانه‌ای و درگیری با آن و توجه بیشتر به واقعیت امور و نیز نگاه بی‌واسطه به آنها و در نهایت احساس صبر در بیان نقدها می‌تواند نگاه ارتجاعی به مشکلات کشور را درمان کند.

مکث
نقدهای موبایلی به جای میدانی

با گسترش فناوری و فراگیر شدن اینترنت در جامعه، رویکردهای اجتماعی نیز دچار تغییرات اساسی شد. اگر در گذشته افراد شناخته‌شده وصاحب‌نظران در عرصه‌های مختلف وضعیت جامعه و عملکرد مسئولان را ارزیابی می‌کردند و مورد نقد قرار می‌دادند، اکنون افرادی ناشناخته و بدون تخصص به این عرصه وارد شده‌اند و دست به «سیاه نمایی» با ادعای نقادی می‌زنند. این افراد که در فضای مجازی به‌دلیل تلخ‌گویی‌ ناشی از استفاده از داده‌های عمدتا نادرست دنبال کنندگانی دارند در قامت منتقد عملکرد مسئولان در خانه‌های خود دست به نقادی می‌زنند و داده‌های نادرست دریافتی خود را بازنشر می‌کنند تا صرفا آن را بیان کرده باشند نه اینکه راهکاری برای رفع مشکل ارائه کنند. با توجه به اینکه افکار عمومی عمدتا تشنه دریافت اخبار منفی است، این نقدها با ضریب همراهی بالاتری برخوردار می‌شود و در نهایت نقدهایی سراسر یک‌سویه در اختیار مردم قرار می‌گیرد، اما واقعیت این است که «نقد» در تفکر انقلابی نه پشت میز، در خانه و پشت لپ‌تاپ و موبایل، بلکه در صحنه میدانی رخ می‌دهد. منتقدان با حضور در صحنه‌ای که احساس می‌کنند ضعفی در جریان است، تلاش می‌کنند با ارائه نقد منصفانه، راهکار بهتر شدن روندها را ارائه کنند و نقد آنان صرفا و تنها برای بیان شدن به‌کار نمی‌رود. منتقدان در این روش می‌کوشند با هدف گرفتن تصمیمات غلط، با نقد خود زمینه را برای اصلاح آن تصمیم یا رویکرد فراهم کنند تا در نهایت نقدی که انجام می‌شود منجر به صلاح مردم و جامعه شود. بدون تردید چنین نقدی نه‌تنها خوشامد و کارآمد‌تر است، بلکه دارای مختصات واقعی نیز هست و کارکرد آن نه در شبکه‌های اجتماعی، بلکه در میدان عمل خود را نشان می‌دهد.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید