• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
چهار شنبه 3 اسفند 1401
کد مطلب : 186191
+
-

گفت‌وگو با پدر سیده اعظم افضلی؛ جهادگری که برای خدمت به شهدای گمنام جان خود را فدا کرد

اعظم شبیه هیچ‌کس نبود

یادمان
اعظم شبیه هیچ‌کس نبود

مژگان مهرابی- روزنامه‌نگار

سیده اعظم افضلی؛ بانوی جهادگری که کوتاه اما پربار زندگی کرد. او دی‌ماه سال1364به دنیا آمد و تیرماه سال1387دار فانی را وداع گفت. افضلی ازجمله دانشجویانی بود که برای طراحی فضای سبز مقبره‌الشهدای مرودشت اعلام آمادگی کرده و سعی داشت با ارائه یک نقشه زیبا ارادتش را به شهدای گمنام نشان دهد. او برای اجرای طرح خود مرتب به مکان دفن شهدای گمنام رفت‌وآمد می‌کرد و سرانجام در یکی از سفرها به‌دلیل سانحه رانندگی از دنیا رفت. پدرش سیدعلی افضلی درباره او حرف‌های ناگفته‌ای دارد که بازگو می‌کند.

تنها فرزند خانواده بود. بعد از کلی نذر و نیاز پدر و مادر به دنیا آمد و شد نور‌چشمی‌شان. مادر آنقدر به دخترک وابسته بود که لحظه‌ای نمی‌توانست از او دور باشد. همیشه دل‌نگرانی خاصی در وجودش داشت که مبادا گرد غمی بر چهره دردانه‌اش بنشیند. مادر همه سعی‌اش را برای آرامش و تربیت اعظم می‌کرد اما انگار حرف‌هایی که می‌خواست به او بزند دخترک پیش‌تر همه را می‌دانست.
پدر از خصوصیات رفتاری اعظم می‌گوید: «در طایفه ما هیچ‌کس شبیه اعظم نیست. او منتظر نمی‌ماند از من و مادرش یا دیگری چیزی یاد بگیرد. در مسائل اعتقادی و مذهبی از همه‌مان جلوتر بود. اعظم زیاد قرآن می‌خواند. هنوز صدای مناجات او در گوشم است. قرآن راهگشا و معلمش بود.» اعظم مثل دختران همسن و سالش فکر نمی‌کرد. دوراندیش بود. برای لحظه‌لحظه زندگی‌اش برنامه‌ریزی می‌کرد. از اسراف وقت به‌شدت ناراحت می‌شد و دوست نداشت زمان را به بطالت سپری کند.
اعظم بعد از گذراندن دوره دبیرستان رشته گیاه‌پزشکی دانشگاه مرودشت قبول شد. او که از نوجوانی عضو بسیج دانش‌آموزی بود با ورودش به دانشگاه به بسیج دانشجویی پیوست.
پدرش تعریف می‌کند: «گروه جهادی استان فارس از دانشگاه مرودشت درخواست کرده بودند تا دانشجویانی که با طراحی فضای سبز و گل و گیاه آشنایی دارند برای زیباسازی محدوده مقبره‌الشهدا اعلام آمادگی کنند. اعظم هم که ارادت زیادی به شهدا داشت این کار را قبول کرد. طرح‌هایی هم ارائه داد. برای نظارت بر ایجاد فضای سبز مقبره‌الشهدا مرتب به آنجا می‌رفت اما در یکی از سفرها به‌دلیل بی‌تجربگی راننده خودرو دچار سانحه رانندگی شد.»
اعظم افضلی جهادگر گمنامی بود که هیچ‌وقت کارهای خوبش را در بوق و کرنا نکرد. دلش می‌خواست گمنام بماند. پدر تعریف می‌کند: «دخترم علاقه زیادی به مقام‌معظم‌رهبری داشت. همیشه می‌گفت سربلندی امروز کشور ما از برکت وجود حضرت‌آقاست. اعظم اهل شعر بود. شعرهای زیادی درباره کشور و ائمه‌معصومین(ع) سروده است. من و مادرش هر از چند‌گاهی اشعار او را می‌خوانیم و با هم گریه می‌کنیم.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید