یک فیلم شاعرانه
کارگردان «در آغوش درخت» از حضور نخستین فیلمش در جشنواره 41 میگوید
فهیمه پناهآذر- روزنامهنگار
نام بابک لطفی خواجه پاشا در تیتراژ برخی از فیلمهای سینمایی دیده میشود؛ هنرمندی که هم در مقام بازیگر با کارگردانان شناختهشده کار کرده و هم دستیار کارگردان در این سالها بوده که شاخصترین آن دستیار کارگردان فیلم «محمدرسول الله(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی بوده است. خواجه پاشا در فیلمهایی چون «خورشید» و «قصرشیرین» بهعنوان بازیگر حضور داشته و حالا در جشنواره چهلویکم فیلم فجر با فیلم «در آغوش درخت» بهعنوان فیلمساز فیلم اولی حضور دارد؛ جشنوارهای که کارگردانان فیلم اولی بیشترین سهم را در رقابت برای دریافت سیمرغ دارند. این کارگردان 41ساله، «در آغوش درخت» را در آذربایجانغربی ساخته، داستان زندگی آدمهایی که در مقطعی دچار مشکل میشوند و این مشکلات زندگی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. خواجهپاشا میگوید نخستین فیلمش، فیلمی شاعرانه است و خودش علاقه خاصی به سینمای مینیمال دارد؛ فیلمی که امیدوار است بتواند اکران قابلقبولی را در جشنواره 41داشته باشد.
«در آغوش درخت» بهعنوان نخستین فیلم شما، مضمون خانوادگی - اجتماعی دارد. از پروسه تولید فیلم بگویید.
«در آغوش درخت» یک فیلم ملودرام اجتماعی است که با مضمون خانواده و چالشهای پیشروی آنها ساخته شده است. در شروع کار و زمانی که قرار بود کار را برای تولید آغاز کنیم، برنامهریزیهایی کرده بودیم و با حمایت سجاد نصراللهی و تهیهکننده این کار، توانستیم پروژه «در آغوش درخت» را به مرحله تولید برسانیم. در این مسیر مراحل سختی را پشت سر گذاشتیم که ذاتا برای ساخت فیلم اول همیشه این سختیها وجود داشته و دارد و این امر طبیعی است که باید گذرانده شود.
قصه «در آغوش درخت» چگونه شکل گرفت؟
ایده ساخت این فیلم نیز از آنجایی شکل گرفت که خانوادههای جوان در کشور، هنگام شروع زندگی خود دچار چالشهایی میشوند که احتمال دارد ضربهای به آنها و زندگیشان وارد کند و باعث میشود یادشان برود چه چیز ارزشمندی را از دست میدهند. ایده این کار را من از زیست خانوادههایی که در اطرافم میدیدم یا میشنیدم، گرفتم و اگر بخواهم خلاصه بگویم این فیلم، فروپاشی یک خانواده با دلایلی ساده و نتیجهای سخت است.
ماجرای این فیلم در آذربایجان میگذرد. با وجود توجه شما به این خطه و اینکه بیشتر فیلمها در پایتخت تولید میشوند، آیا میتوان به فیلم «در آغوش درخت» عنوان سینمای بومی داد؟
اگر بخواهم بهطور دقیق توضیح دهم، در این فیلم از برخی فاکتورهای بومی هم استفاده شده، ولی نمیتوان این فیلم را بهطور کامل یک فیلم بومی صرف دانست، بلکه یکی از شاخصههای آن فراتهرانی بودنش است.
در معرفی فیلم عنوان شده «در آغوش درخت» یک فیلم شاعرانه است. کمی بیشتر برایمان توضیح دهید.
شاخصههای فیلمهای شاعرانه در این فیلم لحاظ شده است و هم از لحاظ فرم و هم از لحاظ محتوا میتوان «در آغوش درخت» را یک اثر شاعرانه نامگذاری کرد. خودم به سبب علاقه زیادی که به سینمای مینیمال دارم این فیلم را ساختم.
از انتخاب بازیگران بفرمایید. بیشتر کارگردانان در تجربه اول بنا بر توصیه تهیهکننده سراغ بازیگران شناختهشده میروند تا تماشاگر خود را داشته باشند یا در گیشه موفق شوند. شما سراغ بازیگران تئاتر رفتید، چرا ترجیح ندادید از بازیگران چهره استفاده کنید؟
موضوعی که بهنظرم سینما را هماکنون از محتوا دور کرده، هم به سبب وضعیت اقتصادی و فروش فیلمها و هم دیگر عواملی که دخیل است، اتکا به چند بازیگر خاص است. در بیشتر موارد تلاش شده که گیشه را در دست داشته باشیم، ولی مشکلی که وجود دارد این است که بعد از گذشت چند وقت، ما در این چهرهها دچار تکرار میشویم؛ تکراری که به نفع سینما نیست. نمیتوان منکر این قضیه شد که بازیگران چهره در موفقیت فیلمها نقش زیادی دارند و بسیار ارزشمندند و جان سینما را حفظ کردند، ولی ما در راستای معرفی بازیگران خلاق و جدید به سینما هم مسئولیم. سینما نیاز به بازیگران جدید، توانا و خلاق دارد و باید این چرخه حفظ شود.
در کارنامه کاری شما همکاری با کارگردانان شناختهشده دیده میشود و این قابل توجه است. شما در جشنواره امسال بهعنوان کارگردان فیلم اول حضور دارید. این حضور را چطور میبینید؟
حضور این تعداد فکر جدید و دیدگاه تازه میتواند جذاب باشد و جریانی تازه را در سینمای ایران به راه بیندازد. من احساس میکنم جشنواره خوبی آغاز میشود. فیلمهای خوب مانند گلهای کمیاب از میان صخرهها رشد میکنند؛ هر چند برخی شرایط ازجمله شرایط اقتصادی و اجتماعی تولید فیلمها را سخت کرده است، بهطور حتم اتفاقات هم در پروسه تولید و اکران و بهطور کل در سینما تأثیرات خود را داشت، ولی شاید همین موضوع دلیلی باشد تا شاهد آثاری خاص از فیلمسازان جدید در جشنواره امسال باشیم.
جشنواره تا چه اندازه میتواند یک تجربه در فیلمسازی شما بهحساب بیاید؟
تجربه فیلمساز بیشتر از زیست و تجربیاتش قبل از تولید اثر شکل میگیرد و بخشی از آن نیز هنگام تولید اثر برای استفاده در سایر آثارش، ولی قطعا دیدن فیلمها و واکنش مخاطبان به این فیلمها هم یک تجربه گرانقدر است.