شاعرانههای بیآلایش
دوروتی راتچایلد پارکر (۱۸۹۳ـ۱۹۶۷) شاعر و داستاننویس آمریکایی از جوانی بهعنوان ویراستار و منتقد با نشریات مطرح ادبی همکاری داشت. او هم شعر میگفت و هم داستان مینوشت. زبان شعر پارکر ساده و گفتاری است و حتیالامکان از کلمات فاخر و ادبی دوری میجوید و سعیاش بر این است آنجوری که حرف میزند شعر بگوید. شعر دوروتی پارکر شعری بیآلایش، خشن، صادق و برهنه از آراستگیهاست. خبری از تصویرپردازی و توصیفات شاعرانه نیست. چندان خیالپرداز نیست و استعاره و تشبیه جای کمی در کارش دارد. گفتن از تلخ و شیرین عشق دغدغه مدام او است؛ توجه بیاندازه او به جزئیات و گسترش دامنه واژگان ادبی با استخدام کلماتی که پیشتر شاعرانه جلوه نمیکردند. کنایه و هجو پررنگترین تمهید سبک دوروتی است و کلمات قصارش به این خاطر مشهورند. همچنین، در برخی از داستانهای کوتاهش تکیه بر تکگوییهای نمایشی دارد. طنز گزنده و نگاه مشکوک او به روابط انسانی، انگیزه دراماتیک داستانهایش را پررنگتر میکند. شخصیتهای داستانیاش الهام گرفته از زندگی خودش و دوستانش هستند. زنان و رنجهای آنان در عشق مضمون بیشتر کارهای او است؛ شخصیتهایی بسیار ملموس که در روابط عاطفی خود دچار تنش و اضطراب و سرخوردگی میشوند و از دنیایی مردسالارانه رنج میبرند. کتاب «زنی که همیشه هست» نوشته دوروتی پارکر با ترجمه رزا جمالی که انتشارات ترنجستان به قیمت 47هزار تومان منتشر کرده، مجموعهای از چند داستان و شعر و کلمات قصار وی است.