• پنج شنبه 6 دی 1403
  • الْخَمِيس 24 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 26
سه شنبه 4 بهمن 1401
کد مطلب : 183723
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/MjJRA
+
-

حق با توست

پیروزه روحانیون- روزنامه‌نگار

وقتی سال تحصیلی1401آغاز شد و مدارس با کلی هیجان فعالیت عادی خود را پس از 2سال تعطیلی به‌خاطر کرونا از سر گرفتند، مشکلی بزرگ که کمتر کسی به آن فکر می‌کرد روی خود را نشان داد. بسیاری از خانواده‌ها و مسئولان مدارس نگران افت‌تحصیلی بچه‌ها بودند، بسیاری نگران اخت نشدن کلاس اولی‌ها و کلاس دومی‌ها که هیچ‌وقت حضور در مدرسه را تجربه نکرده بودند، شدند و خیلی‌ها هم از بدعادتی دانش‌آموزان برای آموزش در خانه و ارتباط نگرفتن دوباره با قوانین مدرسه می‌ترسیدند. همه این مسائل وجود داشت اما کمتر کسی به فکر ارتباط بچه‌ها با هم و حضور در فضایی بزرگ و پرتعداد، پس از حدود 2سال قرنطینه اجباری و عدم‌حضور اجتماعی بود. این مشکل زمانی بیشتر عیان شد که بچه‌ها در زنگ‌های تفریح به جای بازی با هم رسما می‌جنگیدند و در کلاس‌ها با کوچک‌ترین تنشی آماده بودند یکدیگر را حسابی کتک بزنند.
شوک بزرگی برای خانواده‌ها و مسئولان مدرسه بود؛ بچه‌ها تعامل با هم را فراموش کرده بودند. نمی‌توانستند با هم گفت‌وگو کنند حتی در حد چند جمله ساده! کوچک‌ترین مسائل اسباب تنش و دعوا را فراهم می‌کرد و بیشتر دعواها منجر به کتک‌کاری و واکنش‌های بدنی می‌شد. دوستی‌ها فراموش شده بودند و حتی دوست‌یابی هم معضلی شده بود برای خودش. آنقدر که بیشتر مسئولان مدارس توجه به افت‌تحصیلی و پذیرش قوانین مدرسه را به گام دوم موکول کردند و بیشتر روی رفتار دانش‌آموزان و ایجاد تعادل و مدیریت دعواهای بچه‌ها متمرکز شدند.
اوضاع آرام‌آرام رو به بهبود می‌رفت که ماجرای تعطیلی و ورود به دنیای مجازی دوباره از سر گرفته شد. یک روز به‌خاطر آلودگی هوا، یک روز به‌خاطر سرما و ملاحظه مصرف گاز، یک روز لغزندگی خیابان‌ها و... همچنان این دور باطل ادامه دارد.
حالا که ما به‌عنوان خانواده دانش‌آموزان و مسئولان مدارس کاری برای حل و مدیریت تعطیلی مدارس از دستمان برنمی‌آید جز نگاه و صبر و احتمالا حرص‌خوردن، بیاییم به فرزندانمان رحم کنیم و برای ترمیم روابط اجتماعی‌شان کاری کنیم.
کتاب بخوانیم؛ کتاب‌هایی با موضوع دوست‌یابی، دوستی، چالش‌ها و خلاقیت‌های روابط اجتماعی و موضوعاتی از این دست برای فرزندان‌مان بخوانیم و تشویق‌شان کنیم بخوانند.
رابطه‌ بسازیم؛ بچه‌ها را تشویق کنیم با دوستان و هم‌کلاسی‌هایشان در ارتباط باشند، حتی در حد تلفن و تعریف کردن روزمره‌هایشان، انیمیشن‌هایی که دیده‌اند، بازی‌هایی که کرده‌اند و کتاب‌هایی که خوانده‌اند. حواسمان باشد این تماس‌ها بیشتر حول موضوعاتی خارج از درس باشد تا دوستی‌ها تقویت شوند نه فقط هم‌کلاسی بودن.
بامعرفت باشیم؛ از فرزندان‌مان بخواهیم با معلم‌هایشان در تماس باشند حتی در حد پیام شکلکی از طریق گوشی همراه والدین! به آنها بگوییم معلم‌ها برای برگزاری کلاس‌های آنلاین چقدر زحمت می‌کشند و گوشزد کنیم آنها دلتنگ شما هستند. به این ترتیب ارتباط معلم و شاگردی دچار فاصله و یخ‌زدگی نمی‌شود و حتی در رشد تحصیلی دانش‌آموزان هم مؤثر خواهد بود.
ناامید نباشیم؛ تا جایی که ممکن است ناراحتی و ناامیدی از این روزهای خاکستری را به فرزندان‌مان منتقل نکنیم. در عوض به آنها نوید روزهای روشن و پیوندهای خوب دوستی و بازی‌های هیجان‌انگیز جمعی در حیاط مدرسه را بدهیم؛ حتی اگر باورش سخت است. ناامید کردن بچه‌ها از فردا و فرداها هیچ سودی برایشان ندارد. برافروختن چراغ امید در دل این نسل، تنها راه روشنی است که می‌تواند پیش‌روی سرزمین‌مان باشد.
از طبیعت غافل نشویم؛ مادر طبیعت همیشه آرامش‌بخش‌ترین و مهربان‌ترین آغوش دنیاست. گاهی سری به کوه و در و دشت بزنیم.
آغوش امن باشیم؛ هیچ‌کس به اندازه دانش‌آموزان از این تعطیلی‌های مدام، آسیب روحی نمی‌بیند. بنابراین به آنها حق بدهیم عصبانی و سرکش و حوصله‌سر رفته باشند و به کلاس‌های آنلاین و درس و مشق دل ندهند. خوب است به جای سرکوفت زدن و شکستن کاسه و کوزه تعطیلی مدارس و کندی اینترنت و... سر بچه‌ها، با آنها همدلی کنیم و بگوییم که می‌فهمیم چقدر اذیت می‌شوند. بشنویم و درک کنیم حس‌های متناقضی را که دارند و حتی ترس از بازگشت دوباره به مدرسه را از آنها بپذیریم. گاهی لازم است آنها را در آغوش بگیریم و نوازش کنیم و اجازه بدهیم عصبانیت‌شان را بروز دهند. گاهی لازم است همبازی‌شان شویم حتی اگر به‌نظرمان فرزندمان بزرگ شده است. گاهی لازم است هم‌صحبت‌شان شویم و جای خالی هم‌صحبتی، هم‌بازی بودن و حضور در فضای مدرسه را برایشان پر کنیم. در آن‌صورت با شوق بیشتری به درس و مشق روی می‌آورند. به قول استاد علی‌اکبر زین‌العابدین، مدرس، نویسنده و روانشناس، در این روزها اگر بچه‌ها میل به بازی دارند بگذاریم بازی کنند تا لااقل این حجم خشم در یک فضای آزاد رها شود. بگذاریم با هر چه می‌توانند خوش بگذرانند. بگذاریم با ما آشپزی کنند، فیلم و انیمیشن ببینند. فعلا اوضاع همین است. پس بچه‌ای که راه به جایی ندارد، سرزنش و تهدید و تحقیر نکنیم. بچه‌ها خودشان از خانه‌ماندن خسته‌اند. نهایتا هر کودک و نوجوانی راه خودش را دیر یا زود خواهد یافت. پس فقط با خلوص بگوییم: «حق با توست.» که بداند درکش می‌کنیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید