تصمیم با توست
حامد فوقانی
اگر همین حالا به شما بگویند که با این برنامهریزی و با این تلاش تان، در رقابتی سنگین و مهم، جزو 10نفر اول هستید و مثلا جایزه یا پاداشی که روزگاری حتی تصورش را نمیکردید در جیب شماست، چه حسی خواهید داشت؟ غرور و خوشحالی زائدالوصف توأم با فکرهایی که از این به بعد با آن پاداش چه کار خواهید کرد و شاید روند زندگیتان تغییر کند. حالا فرض کنید که نتایج رقابتها که مشخص شد، با اختلاف اندکی نفر دوم شوید. 2حالت بیشتر ندارد؛ یا داوریها عادلانه بوده که تکلیف مشخص است یا شما بر این نظرید که پای بیعدالتی وسط بوده؛ چه به درست و چه به غلط. اما در هرکدام از این 2حالت، اینکه چه تصمیمی بگیرید بسیار مهم است. میتوانید مثل وینیسیوس جونیور، بازیکن برزیلی رئال مادرید، وقتی در آخرین لحظات متوجه شدید که برنده نهایی توپ طلا نیستید، به مراسم اهدای جایزه نروید تا به نوعی اعتراض خود را نشان دهید. میتوانید هم مثل لیونل مسی باشید که بارها با اینکه میدانسته توپ طلا را در آغوش نمیگیرد اما در مراسم بهعنوان یک نامزد اصلی شرکت میکرد تا پیامهای فراوانی را بدون کلام فریاد بکشد. مسی با این رفتار اعلام میکرده که شاید در رقابت، همیشه نخست نباشی اما مهم این است که نشان دهی، هستی و از دومشدن نه خجالت کشیدهای و نه عصبانی شدهای؛ بلکه با احترام به رقیب، تلاش را ادامه میدهی تا سال بعد و دورهای بعدی این تو باشی که لقب اولی را بهخودت اختصاص میدهی. در رقابت میتوانی مثل وینیسوس باشی و ضمن واکنش تحقیرآمیز بعد از اعلام نتایج، آنقدر قوی باشی که بگویی «لازم باشد 10برابر تلاش خواهم کرد. آنها انتظار و آمادگی دیدن چنین تلاشی از من را ندارند.» یا میتوانی مثل فابیو کاناوارو، مدافع تیم فوتبال ایتالیا در بین سالهای 1977تا 2010، وقتی توپ طلا را بهدست میآوری، آنقدر در غرور غرق شوی که سال بعد چند گل وارد دروازه خودی کنی. در رقابت زندگی، تصمیم با توست؛ میتوانی برای اول شدن برنامهریزی کنی، میتوانی اگر اول نشدی، بیشتر تلاش کنی، یا اصلا هیچگاه برای قرار گرفتن جزو برترینها برنامهای نداشته باشی یا اینکه تلاش کنی و از اینکه روند رو به رشدی را- فارغ از اینکه در چه رتبهای قرار میگیری- طی میکنی، خوشحال باشی.