• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
سه شنبه 8 آذر 1401
کد مطلب : 178488
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/g5Zk9
+
-

شوخی‌ساز معروف

تقویم سالروز
شوخی‌ساز معروف

مارک تواین، اسم واقعی‌اش نبود. این اسمی بود که «سموئل کلمنس» نویسنده «شاهزاده و گدا» روی خودش گذاشته بود، به‌معنای نشانه دوم. اصطلاحی که بلند داد زدنش بین ملوانان می‌سی‌سی‌پی رایج بود.
مارک در دهکده کوچکی به نام فلوریدای میسوری به دنیا آمد. پدرش قاضی محلی بود و یک برده سیاه داشت. آنها مثل خیلی‌های دیگر در آن زمان، برای ثروتمند شدن به سمت غرب حرکت کردند. وقتی مارک 4ساله بود، به شهر هانیبال در کنار رودخانه می‌سی‌سی‌پی رسیدند و مارک در چنین جایی بزرگ شد؛ طبیعت وحشی و دست‌نیافتنی.
با وجود این هیچ وقت تصویر رفتار خشونت‌آمیز اربابان با برده‌ها، از ذهن و فکر مارک تیزبین، حساس و ذاتا مهربان بیرون نرفت. تصویری که به‌راحتی می‌توان آن را لا‌به‌لای اتفاق‌هایی که برای «تام سایر» و «هاکلبری‌فین» می‌افتد، پیدا کرد. بعد از مرگ پدرش(در 12سالگی) در چاپخانه برادر بزرگش -که روزنامه‌نگاری خرده‌پا و ناموفق بود- مشغول حروفچینی و شاگردی شد. آن روزها از حروفچینی تا روزنامه‌نگاری راه زیادی نبود. مارک از 18سالگی شروع کرد به پر کردن ستون‌های روزنامه برادرش. ولی همچنان مثل هر جوان جنوبی دیگر، بزرگ‌ترین آرزویش ناخدایی کشتی‌های رودخانه‌پیما بود. آرزویی که برای مارک در 22سالگی تبدیل به روش و راه زندگی شد. پس از جنگ داخلی آمریکا و قطع کشتیرانی در می‌سی‌سی‌پی، مارک به سرمایه‌گذار موفقی در معادن نقره تبدیل شد: «یک بار 10روز تمام میلیونر بودم.» درست در همین زمان بود که پس از پرسه زدن در اطراف معادن، دم‌خور شدن با ولگردان و کارگرها و قصه شنیدن و قصه‌تعریف‌کردن‌ها، مارک تواین «شوخی ساز» به‌وجود آمد. کم‌کم دیگران او را به‌عنوان یک طنزنویس جوان می‌شناختند. مارک تواین را مرگ همسر و فرزندش و کار زیاد و تنهایی، از پا درآورد. اینطور بود که داستان‌سرا و طنزنویس شیرین‌زبان و خوشرو از دنیا رفت. مردی که موی ژولیده و سبیل بلند داشت، لباس سراپا سفید می‌پوشید و سیگار برگ به لب، با لهجه شیرین جنوبی‌اش باعث قهقهه شنوندگان می‌شد. تواین «خاطرات شخصی ژاندارک» را مهم‌ترین اثرش می‌دانست، درحالی‌که منتقدان و طرفدارانش درباره هاکلبری‌فین چنین نظری دارند. خود تواین علاقه و اعتقادی به این کتاب نداشت و حتی زمانی خیال داشت نسخه آن را بسوزاند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید