مقابله آرام با جونده ناآرام روح
راهکارهای یک روانشناس برای پیشگیری از احساس ویرانگری به نام «حسادت»
علیرضا درخشانی-روزنامهنگار
از قدیم گفتهاند حسود هرگز نیاسود و هنوز هم این گفته یکی از درستترین و کاملترین جملات در مورد حسادت است. حسادت، توموری است که اگر درمان نشود میتواند در تمام جنبههای زندگی فردی شما، ریشه بدواند و هرچند جان نمیگیرد اما کاری میکند که در خواب و بیداری روی آرامش را نبینید. همان حسی که به محض درک زیبایی یا برتری یک دوست، فامیل، همسایه و حتی همبازی دوران کودکی در زمینههای مالی، خانوادگی، حرفهای، تحصیلی و هر موقعیت دیگری احساس خشم، عقب ماندگی و حتی درماندگی را در افراد زنده میکند و مثل یک جونده بیرحم آرام آرام او را از درون میخورد؛ از طرف دیگر هرچند سوژههای حسادت برانگیز برای همه افراد یکسان نیستند و بهطور مثال، میبینید شاخکهای حسادت یک نفر تنها به زیبایی ظاهری و کفش و لباس دیگران حساس است و آن یکی به القاب و موقعیتهای شغلی یا میزان صفرهای حساب بانکی نزدیکانش، واکنش نشان میدهد اما چه این باشد و چه آن، نتیجه یکسان است. حسادت میتواند زمان زیادی از عمر افراد را در رنج و سیاهی مطلق فرو ببرد. انسان همواره علاقهمند به پیشرفت و تکامل بوده و هست. ضمیر ناخودآگاه انسانهایی که روان آنها پرورش کامل نیافته است، به این نقص آگاه بوده و برای پوشاندن آن تلاش میکند و چون در اثر ضعف و خودکم بینی قادر به تکمیل خود نیست، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار میدهد و تمام توان خود را برای از بین بردن آن بهکار میگیرد. حسادت هم بهخود فرد و هم به اطرافیانش آسیب میرساند. بنابراین از مجموع آنچه گفتیم میشود نتیجه گرفت که حسادت بیماری خطرناکی است که باید از آن پیشگیری و یا به موقع درمانش کرد. با توجه به اهمیت این موضوع، با مونا یوسفی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی به ارائه راهکارهایی برای کنترل حسادت میپردازیم:
حتما بارها جمله «تهدیدها را به فرصت تبدیل کنید» را شنیدهاید؛ خوشبختانه این جمله در مورد حسادت هم کاربرد دارد؛ به این ترتیب که اول موضوعاتی را که برایتان بهشدت حسادت برانگیزند شناسایی کنید، اما این بار نه بهعنوان یک تهدید، بلکه بهعنوان فرصتی برای انگیزه آفرینی. هر سوژه حسادت برانگیزی میتواند یک راه میانبر برای کشف تواناییهای شما باشد؛ یعنی برای نمونه اگر شما به هر خواننده خوش صدایی که میبینید حسادت میکنید، میتوانید نتیجه بگیرید که خوانندگی جزو علایق یا استعدادهای شماست.
اگر میخواهید از عوارض حسادت در امان باشید، ابتدا باید بینش صادقانه و کاملی نسبت به خود و توانایی هایتان داشته باشید. بنابراین همیشه بکوشید به جای تمرکز روی دیگران و کشف برتری هایشان، برای کشف استعدادها و ویژگیهای منحصربه فرد خودتان زمان بگذارید و سرمایهگذاری کنید. اگر توانایی شما حتی در حد خنداندن دیگران است، ابتدا آن را بپذیرید و سپس برای پرورش آن برنامهریزی داشته باشید.
همه کارشناسان معتقدند که حسادت از کمبود اعتماد به نفس ناشی میشود؛ بنابراین پیوسته بهدنبال راهکارهایی برای تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس خود باشید.
از افراد موفق نترسید، بلکه همیشه سعی کنید با افرادی که نسبت بهخودتان از تواناییهای بیشتری برخوردار هستند دوست شوید؛ چون این اشخاص میتوانند باعث الهامبخشی برای هدفگذاریهای تازه و تحرک بیشتر شما در زندگی باشند. به شرط آنکه با دیدن موفقیتهای آنها به جای اینکه موجی از انرژی منفی را درون خود ذخیره کنید، از موفقیتشان خوشحال شده و آن موقعیت را آینده خود تصور کنید.
در پایان خوب است اشاره کنیم که اگر میخواهید فرزندانتان یک عمر با حس ویرانگر حسادت دست به گریبان نباشند، حسادت را از همان دوران کودکی شان متوقف کنید. برای نمونه اگر فرزند شما با مقایسه خود و همکلاسیاش تقاضا میکند که کیف یا نوشتافزاری مشابه او داشته باشد، برایش توضیح دهید که این دلیل درستی برای خرید یک کیف تازه یا اسباببازی تازه نبوده و قرار نیست هر چیزی را که همکلاسیها دارند برایش خریداری شود. توجه فرزندان تان را به داشتهها و تواناییهای خودش جلب کنید و با اشاره به آنها و تشویقشان، به او آموزش بدهید که خودش را با هیچکس مقایسه نکند، بین فرزندانتان فرق نگذارید و ارزش گذشت و بخشنده بودن را برایش جا بیندازید تا ریشه حسادت از همان کودکی در او بخشکد.