
از مسیر سرخ تا سفر عشق

محمدرضا مرسلی
نمیدانم تا به حال عاشق شدهاید یا نه؟! نمیدانم تا به حال عشق را تجربه یا از نزدیک لمس کردهاید یا نه؟ اما برای شما یک پیشنهاد ویژه دارم، آن هم اینکه اگر خودتان را شیعه علی(ع) میدانید و امامحسین(ع) را دوست دارید، برای یکبار هم که شده اربعین راهی این دیار عاشقی شوید. آن وقت دیگر هر سال تمام فکر و ذکرتان این خواهد شد که آیا امسال هم آقا ما را میطلبد یا نه؟ در راه نجف به کربلا، عشق و عاشقی را بهمعنای واقعی خواهید یافت. پس اجازه بدهید که از سفرم برایتان بگویم؛ سفری که هر بار مرورش میکنم خاطرهاش برایم شیرینتر از قبل میشود. وقتی به نجف میرسی و در ایوان نجف مشغول تماشای ضریح و بارگاه حضرت علی(ع) میشوی، از خود بیخود شده، ناخودآگاه این شعر را زیر لب زمزمه خواهی کرد که «ایوان نجف عجب صفایی دارد / حیدر بنگر چه بارگاهی دارد.» پیش خودت میگویی ایکاش زمان بیشتری داشتم تا چند روزی را در نجف میماندم! ولی حیف که وقت تنگ است و دلمان گیر... . بعد از دعا و مناجات راهی کربلا میشوی، مسیر حدود 80کیلومتر است (1452عمود) که شاید اگر در طول سال مجبورمان هم بکنند این کار را نکنیم و پیاده راه نیفتیم ولی اینجا در مسیر عشق سختیها بر تو هموار خواهد شد. یکی از جالبترین اتفاقها در مسیر که برای ایرانیها کمی عجیب است مهماننوازی و پذیرایی مردمان عراق است. نوعی از مهماننوازی که هیچجای دنیا نخواهی دید؛ با التماس و خواهش (حتی شده بهزور) شما را سوار ماشین کرده و به خانه خودشان دعوت میکنند، با چند مدل غذای ساده پذیرایی میشوی و بعد از کمی استراحت شما را تشویق به دوش گرفتن میکنند تا خستگی از تنتان خارج شود. شب را در منزلشان استراحت خواهی کرد و برای نماز صبح شما را بیدار کرده و دوباره به همان جایی که سوار بر ماشین شده بودید برمیگردانند و فقط از شما التماس دعا میخواهند. ... صبح است و هوا خنک، خبری از گرمای بالای 40درجه ظهر نیست، راحتتر میتوانی نفس بکشی (گرد و خاک در مسیر زیاد است)، مسیر را پیش میروی و در راه اتفاقات جالبی رخ میدهد؛ اتفاقاتی مثل نوحههای عربی که با صدای خیلی بلند به گوش میرسد یا غذا و تنقلاتی مثل خرما و چای عربی که خود عربهای عراق مشتاق هستند تا به آنها «نه» نگویی و کمی بایستی و استراحت کنی و گلویی تازه کنی. اگر پیادهروی را دوست داشته باشی و در مسیر توقف زیادی نداشته و به قول خودمان اینکاره باشی، طی 2روز میشود مسیر پیادهروی نجف تا کربلا را طی کرد؛ ولی در صورت عادی این زمان 3روزه خواهد بود. بعد از طی کردن عمود (ستون) 1407 ناخودآگاه چشمت به گنبد طلای حضرت ابوالفضل العباس میافتد، جایی که اشک چشمانت ناخودآگاه جاری شده و گویا وارد بهشتی دیگر شدهای. عشق را آنجا دوباره خواهی فهمید، عشقی که میان خودت و اهلبیت گره خورده و جدا شدنی نیست. ... فرق است میان دوست داشتن و عاشق شدن، فرق است میان دوستدار اهلبیت بودن و در خانه ایستادن و سلامی از راه دور برای ارباب فرستادن تا عاشق شدن و مسیر عشق را انتخاب کردن. مسیری که سختیهایش را برای دیدن یار به جان میخری و راهی سفر عشق میشوی؛ و آنها که دل به این پیادهروی دادهاند و میدهند و خواهند داد، میفهمند که چه میگویم.