• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
پنج شنبه 17 شهریور 1401
کد مطلب : 170953
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/r0ZBB
+
-

با جواد محتشمیان؛ از فعالیت در دانشگاه صنعتی‌شریف تا مربیگری و گزارشگری

هنوز خودم را معلم می‌دانم

توپ خانه
هنوز خودم را معلم می‌دانم

مهرداد رسولی

تا چند دهه قبل رسم بر این بود که مربیان کارکشته ورزش ایران بعد از بازنشستگی به‌کار گزارشگری و تفسیر مسابقات ورزشی رومی‌آوردند. عطاالله بهمنش از نسل قدیم گزارشگرانی بود که چنین مسیری را طی کرد و به یکی از بهترین گزارشگران تاریخ رادیو و تلویزیون بدل شد. جواد محتشمیان را هم باید در زمره این گزارشگران قرار داد؛ کسی که دانش‌آموخته دانشکده تربیت‌بدنی است و سال‌ها به‌عنوان معلم در دانشگاه صنعتی شریف فعالیت کرد و به‌عنوان مربی والیبال هم تا هدایت تیم‌های ملی والیبال ایران در مقاطع مختلف پیش رفت. شاید پیشینه درخشان محتشمیان در زمینه ورزش باعث شده تا وقتی مسابقات والیبال را گزارش می‌کند، دیگر نیازی به حضور کارشناس و مفسر در استودیوی شبکه‌های تلویزیونی نباشد و این وجه تمایز او با نسل جدید گزارشگران تلویزیون است. گزارشگر قدیمی والیبال بعد از 40سال فعالیت در تلویزیون معتقد است به پایان خط گزارشگری رسیده و آرام‌آرام باید جای خودش را به جوان‌ترها بدهد. صحبت‌های جواد محتشمیان درباره فعالیتش در محیط دانشگاه، مربیگری در والیبال و ماجرای ورودش به عرصه گزارشگری خواندنی است.
   
مخاطبان تلویزیون از ورود اهالی ورزش به عرصه گزارشگری خاطرات خوبی دارند. مثل عنایت آتشی که به یکی از بهترین گزارشگران بسکتبال بدل شد. اگر بخواهیم به یک نسل برگردیم هم باید از مهدی اسداللهی نام ببریم که مربی فوتبال و نویسنده و مفسر درجه یکی بود. شما چگونه از دنیای مربیگری وارد حرفه گزارشگری شدید؟
من فارغ‌التحصیل دانشکده تربیت معلم بودم و از سال 1354به‌عنوان معلم ورزش در دانشگاه صنعتی‌شریف فعالیت می‌کردم. در آن سال‌ها به اتفاق آقایان حسن نوربخش، منوچهر نظری و رضا وطنخواه کارهای تربیت‌بدنی را انجام می‌دادیم و دانشجوها، واحد تربیت بدنی را نزد ما می‌گذراندند. آقای جواد متقی که شناگر خیلی خوبی بود و در دانشگاه صنعتی‌شریف تحصیل می‌کرد، در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب به صداوسیما رفت و مسئولیت گروه ورزش تلویزیون را برعهده گرفت، اما همچنان به استخر دانشگاه صنعتی‌شریف می‌آمد و شنا می‌کرد. جواد متقی یک روز از من دعوت کرد به صداوسیما بروم و مسئولیت تربیت‌بدنی دانشکده صداوسیما را بپذیرم. یعنی قرار شد همان کاری که در دانشگاه صنعتی‌شریف می‌کردم را در دانشکده صداوسیما انجام بدهم. آن موقع صداوسیما دانشجوهای خودش را برای پشت سر گذاشتن واحد تربیت بدنی به دانشگاه‌های دیگر می‌فرستاد. در هر صورت آقای مقدسیان، رئیس تربیت‌بدنی دانشگاه صنعتی شریف به‌طور شفاهی با انتقالم به صداوسیما موافقت کرد اما وقتی بحث جدی شد مخالف بود. بعد از جلسات طولانی قرار بر این شد که فقط برای 6ماه به سازمان صداوسیما مأمور شوم.
    چطور مأموریت 6ماهه حدود 40سال طول کشید؟
بعد از انتقالم به صداوسیما با دکتر بیژن ذوالفقارنسب که از دوستان قدیمی‌ام در دانشکده تربیت معلم بود تماس گرفتم و از او خواستم به ما کمک کند. مسئولان دانشکده صداوسیما هم از ما استقبال کردند و خواستند هر طور شده بمانیم. بعد از 6ماه آقای متقی به‌شدت پیگیر شد تا انتقالم به سازمان صداوسیما قطعی شود. جواد متقی در آن سال‌ها مدیر گروه ورزش صداوسیما بود و به اتفاق آقایان جهانگیر کوثری، قلم‌سیاه، شادمهر، غفوری‌فرد و توفیق جلسات هفتگی داشتیم تا برای برنامه‌های ورزشی صداوسیما برنامه‌ریزی کنیم. آن موقع برنامه‌های ورزشی تلویزیون به یک برنامه هفتگی نیم ساعته که پخش زنده هم نداشت محدود می‌شد؛ اما بعدها توسعه پیدا کرد و برنامه‌های بیشتری ضبط شد.
    در همان جلسات هفتگی از شما خواستند مسابقات والیبال را گزارش کنید؟
دقیقاً همینطور است. آقای متقی به واسطه شناختی که از سوابق ورزشی‌ام داشت اصرار کرد که مسابقات والیبال را گزارش کنم. آن موقع به من و دوستانی که برای کار گزارشگری آمده بودند، تأکید می‌کردند که نظرات شخصی را حین گزارش اعمال نکنیم و حساسیت‌های زیادی وجود داشت. جلسات زیادی برای ما برگزار کردند و حتی یک مدرس از استرالیا آوردند. دوستانی هم از فرهنگستان زبان و ادب فارسی آمدند تا لغات و اصطلاحات قابل‌قبول و متعارف را به ما آموزش بدهند.
    از گزارشگران قدیمی چه کسانی در این کلاس‌ها‌ حضور داشتند؟
همه کسانی که آن روزها مسابقات ورزشی را گزارش می‌کردند حضور داشتند. از آقای بهروان و شفیع و کوثری که فوتبال گزارش می‌کردند گرفته تا آقای حصیبی از دوومیدانی، بنکداران و خجسته و محمد نوایی که گزارشگر کشتی بود و عنایت آتشی که آمده بود بسکتبال گزارش کند. یادم هست چندبار هم آقای حداد عادل برای ما کلاس برگزار کردند. خیلی‌ها به این کلاس‌ها آمدند و رفتند و خیلی‌ها ماندند. بعد از رفتن آقای متقی از گروه ورزش، آقای جعفر صافی آمدند که فوق‌العاده روی کار گزارشگران حساس بود. آن موقع یک فرد مشخصی همه مسابقات ورزشی را نگاه می‌کرد و از بین گزارش‌ها نکته درمی‌آورد. بعد هم به اتفاق آقای صافی با گزارشگرها جلسه می‌گذاشت و ایرادهایی که یادداشت کرده بود را مرور می‌کردیم. همین حساسیت‌ها باعث می‌شد هر روز برای رفع ایرادها و بالارفتن کیفیت کار گزارشگری تلاش کنیم.
    این میزان حساسیت روی کار گزارشگران تلویزیون هنوز هم وجود دارد؟
اصلاً حساسیتی وجود ندارد. وقتی آقای صافی از گروه ورزش رفت ماجرای نظارت هم تمام شد. چند روز پیش شنیدم که یکی از گزارشگران تلویزیون می‌گفت فلان بازیکن سرویس نرم زد و همین گزارشگر در بازی‌های بعد هم این جمله را به‌کار برد. گزارشگر داریم که می‌گوید فلان بازیکن آبشار سفت و محکمی زد. این مدل حرف زدن برای کوچه و بازار است. یک بدعت غلط دیگر در کار گزارشگری این است که می‌گویند فلان تیم به بازی برگشت. خب مگر آن تیم از زمین بازی خارج شده بود که حالا برگشته باشد؟
    گزارشگر علاوه بر فن بیان باید صدای دلنشینی هم داشته باشد. خیلی‌ها می‌گویند صدای جواد محتشمیان به دل مخاطب تلویزیون می‌نشیند. نخستین بار چه‌کسی صدای شما را کشف کرد؟
بدون تردید آقای جواد متقی. او دانشجوی دانشگاه صنعتی‌شریف بود و دوره تربیت بدنی را با من گذرانده بود. آن موقع عادت داشتم که به‌طورعملی حرکات ورزشی را شرح می‌دادم و فکر می‌کنم همان موقع بود که آقای متقی متوجه شد کسی که می‌خواهد مسابقات ورزشی را گزارش کند خودش هم باید دستی بر آتش داشته باشد. شاید به همین دلیل به من اصرار می‌کرد گزارشگری والیبال را شروع کنم.
    یادتان هست که نخستین مسابقه  والیبال را چه سالی گزارش کردید؟
سال 1364یا 65بود که برای نخستین بار یک مسابقه والیبال را گزارش کردم. در آن سال‌ها اصلاً پخش زنده نداشتیم و 5دقیقه در یک برنامه تولیدی والیبال گزارش می‌کردم.
    آن موقع بابت گزارش هر بازی دستمزد می‌دادند یا گزارشگرها حقوق ماهانه داشتند؟
در زمان آقای متقی بابت کاری که در یک مدت زمان مشخص انجام می‌دادیم دستمزد می‌دادند. بعدها روال کار اینگونه بود که بسته به تعداد برنامه‌ها و مسابقاتی که گزارش می‌کردیم حقوق می‌دادند. همه برنامه‌هایی که تایم والیبال آنها از 5یا 10دقیقه تجاوز نمی‌کرد جمع شد و بابت آن، چیزی حدود 100یا 200تومان دستمزد دادند.
    شما از محیط دانشگاه آمدید و سابقه مربیگری در تیم ملی را هم داشتید که گزارشگر والیبال شدید. فعالیت در دو محیط کاملاً متفاوت چطور تجربه‌ای بود؟
از روز نخست تلاشم این بود که در عرصه گزارشگری هم در قامت یک معلم ظاهر شوم. یعنی اگر بازیکنی آبشار می‌زند و آبشار خوبی هم می‌زند دلیل فنی‌اش را به بیننده توضیح بدهم. در همه این سال‌ها هدفم در گزارشگری این بوده که یک کار تعلیمی انجام بدهم، چون هنوز خودم را معلم می‌دانم. حالا ممکن است یک عده‌ای این مدل گزارشگری را نپسندند، اما خیلی پیش آمده که مردم در کوچه و خیابان مرا می‌بینند و می‌گویند والیبال را با گزارش شما تماشا می‌کنیم تا یاد بگیریم.
    بین مردم حتماً منتقد هم دارید. با منتقدان چطور مواجه می‌شوید؟
خیلی مواقع مردم مرا در خیابان و مترو و اتوبوس می‌بینند و از کارم ایراد می‌گیرند. من هم خوشحال می‌شوم و با کمال میل به انتقادها گوش می‌دهم. مثلاً یک نفر در خیابان به من گفت استفاده از لغت چارچوب اشتباه است و بهتر است برای توصیف فرود آمدن توپ در زمین والیبال از لغت سطح استفاده کنید. از آن به بعد به جای استفاده از چارچوب می‌گویم محدوده زمین حریف که صحیح‌تر است. یک جمله معروف هم داشتم که «تور مانع عبور توپ شد»، اما یک بنده خدایی به من گفت این جمله اشتباه است، چون تور ثابت می‌ماند و توپ است که به تور می‌خورد. باور کنید آن قدر با خودم تکرار کردم که نباید این جمله را بگویم که به‌طور کلی از دایره جملاتم خارج شد، اما هنوز برخی دوستان از آن استفاده می‌کنند.
    این روزها کمتر والیبال گزارش می‌کنید. کم‌کارشدن‌تان دلیل خاصی دارد؟
واقعیت ماجرا این است که گزارش مسابقات لیگ در برخی سالن‌های والیبال با خطرات و حواشی بسیاری همراه شده و ترجیح می‌دهم در این فضا نباشم. تا یک سال قبل 50هزار تومان بابت گزارش هر مسابقه لیگ می‌دادند که 10درصد هم مالیات کسر می‌شد! این مبالغ ارزشش را ندارد که گزارشگر در سالن‌های والیبال به خطر بیفتد. البته الان بابت گزارش هر بازی 300هزار تومان می‌دهند اما اعلام کرده‌ام فقط در شبکه 3و فقط مسابقات تیم ملی را گزارش می‌کنم. شاید وقتش رسیده باشد که آرام آرام جایگاهم را به جوان‌ها بدهم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید