• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
دو شنبه 24 مرداد 1401
کد مطلب : 168519
+
-

بازشناسی مسئولیت، عاملیت و ‌شأن اخلاقی و عاشوراپژوهی

عاشورا پژوهی اخلاقی
بازشناسی مسئولیت، عاملیت و ‌شأن اخلاقی و عاشوراپژوهی

حجت‌الاسلام سیدمحمدمهدی‌زادصالح

در نوشته پیشین روشن شد که تا وقتی جنبه‌های اخلاقی واقعه عاشورا روشن نشود، جامعه‌شناسی، سیاست و... سایر نگرش‌های علمی نمی‎توانند تحلیل روشنی از عاشورا ارائه بدهند. اکنون و در گام دوم از سلسله نوشته‌های اخلاق و عاشورا، وارد مفهوم‌شناسی واژگان کلیدی اخلاق می‎شویم. مسئولیت اخلاقی، عامل اخلاقی و‌ شأن اخلاقی سه مورد از کلیدی‌ترین مفاهیم اخلاقی هستند که در بخش کلیات اخلاق مطرح می‎شود.
مسئولیت اخلاقی آن است که آدمی در برابر وظیفه‌ای، شایسته بازخواست باشد. (مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، 1373، ص176). عامل اخلاقی عنوانی است برای بررسی شرایط تکلیف و اینکه چه کسانی در برابر وظایف عاملیت و مسئولیت دارند(گنسلر، هری جی، درآمدی جدید به فلسفه اخلاق، ترجمه حمیده بحرینی، ۱۳۸۷، ص۱۴۶).‌شأن اخلاقی به بررسی جایگاه موجودات در مسئولیت‌سازی می‎پردازد؛ چه کسانی و چه چیزهایی، برای ما تکلیف می‎سازند؟ آیا به آنها توجه داریم؟(علی پاکپور، ‌شأن اخلاقی و بررسی دیدگاه‌های رایج، فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهنامه اخلاق، ش15، ص28) اکنون و با توجه به اتفاقات واقعه عاشورا می‎بایست این واژگان را در متن تاریخ بازشناسی کنیم.
براساس روایات تاریخی، هر چند حاکمان جامعه، فسقِ خویش را به مرور آشکار کرده بودند اما اینچنین نبود که مردم و بزرگان و فقیهان، دست از بندگی خدا و احکام شرع برداشته باشند. حتی اگر بگوییم مشکل مردم در بی‌قیدی نسبت به مال حرام بوده یا آنکه بی‌توجهی به جایگاه ولی‌الله و امامت داشتند، سؤال را تکرار می‎کنیم: چرا به حق‎الناس و حقّ ولی خدا بی‌توجهی کردند؟ انحراف اکثریت و سعادت یاران سیدالشهدا علیه‎السلام، ریشه در تعریف و توجه آنها به مفاهیم کلیدی فوق دارد.
دیدگاه هر شخص نسبت به مسئولیت، عاملیت، ‌شأن، نظام و ضعف اخلاقی، کارخانه رفتارسازی او را مهندسی می‎کند. اگر مردم کوفه به یاری سیدالشهدا علیه‎السلام نیامدند یا افرادی برخلاف پیش‌بینی‎ها به سپاه سیدالشهدا علیه‎السلام پیوستند، همگی ریشه در شناسایی جایگاه خویش در قبال این مفاهیم داشته است.
چرا عبدالله‎بن‎عمیر، علی‎رغم مخالفت با دعوتنامه‎ها و قیام سیدالشهدا علیه‎السلام، هنگامه تصمیم‎گیری، خود را به سپاه سیدالشهداء علیه‎السلام می‎رساند؟ حرّ چگونه مقامش در سپاه ابن‎زیاد را ترک گفت و حر شد؟ این افراد با وجود انتخاب‌های غلط و حتی حضور در سپاه و دستگاه جور، خود را نسبت به مسائل مختلف مسئول و خویشتن را مستحق قضاوت اخلاقی می‎دانستند. اشتباه می‎کردند اما اینچنین نبود که با توجیه و بهانه‌تراشی، خود را در قبال آن اشتباه مواخذه نکنند. آنها خود را دارای بلوغ و عقل و نیت می‎دانستند لذا، به خویشتن به‌عنوان یک عاملِ اخلاقی در تمامی رفتار‎ها نظر می‎کردند، نه اینکه تنها در قبال نماز و روزه، حج، امنیت خانواده و غذای سفره، احساس مسئولیت کنند.
افرادی که در جریان عاشورا دیر یا زود مسیر صحیح را انتخاب کردند، جایگاه و‌شأن اخلاقی افراد و موجودات را نادیده نمی‎گرفتند. همانطور که گفتیم، ‌شأن اخلاقی مشخص می‎کند که ما برای چه کسانی حق اخلاقی قائل هستیم و نسبت به کدامیک احساس وظیفه نمی‎کنیم. عبدالله‎بن‎عمیر با قیام سیدالشهدا علیه‎السلام مخالف بود، اما آنجا که متوجه شد مردم کوفه همگی برای جنگ با سیدالشهدا مهیا شده‌اند، ‌شأن اخلاقی ولی خدا را به یاد آورد و با خود گفت، جنگ در برابر دشمنان حسین علیه‎السلام برای من باارزش‌تر از جنگ با کفار است. اینها شواهدی است که نشان می‎دهد این افراد جایگاه خود را در برابر واژگان کلیدی اخلاق مشخص کرده بودند.
بی وفایانِ کوفه، آنچنان که نسبت به غذای خانه و ظاهر دین احساس مسئولیت داشتند، نسبت به مغز دین و ولایت نداشتند. ایشان خود را عامل اخلاقی همه انتخاب‎هایشان نمی‎دانستند. مصداق بارزش مردم قبیله مذحج هستند که تا وقتی عمروبن‎حجاج دم از قیام سیدالشهدا می‎زد، همگی شمشیر به‌سوی ابن‎زیاد گرفتند و وقتی عمرو، آینده را در دستان ابن‎زیاد دید، شمشیر را به نفع ابن‎زیاد و به‌سوی سیدالشهدا روانه داشتند. عذاب وجدان هم داشتند اما نه عذاب وجدانی که تکلیفی برایشان بسازد. عده‌ای نیز مانند عبیدالله‎بن‎حر احساس مسئولیت می‎کردند، اما با این حال توان انتخاب مسیر حق را نداشتند و مبتلا به ضعف اخلاقی بودند.
بنابراین انتخاب‌های کوفیان تاریخ و عاشوراییان امروز، همگی بستگی به چند پرسش مهم دارد: آیا خودت را در برابر انتخاب‌هایت مسئول می‎دانی؟ حاضری در قبال آنها مواخذه شوی؟ در برابر کدام انتخاب‎ها احساس مسئولیت نمی‌کنی؟ نسبت به کدام رفتار کار را از اختیار خود خارج می‎دانی و در کجا مختاری؟ برای چه کسانی‌شأن اخلاقی قائل هستی؟ آیا نسبت به آنها احساس وظیفه می‎کنی؟
پیش از آنکه رفتار ما مهم باشد، نگرش ما نسبت به مسئولیت‎ها و بازخواست‎ها اهمیت دارد و این نگرش تنها نتیجه اندیشه نیست بلکه حاصل انتخاب‎های گذشته ماست که به مرور شخصیتی از ما می‎سازد تا در قبال مسائلی احساس مسئولیت کرده و در قبال بعضی دیگر احساس ضعف می‎کنیم و نسبت به بعضی هیچ وظیفه‌ای برای خود قائل نباشیم.
با رسیدن سخن به اینجا، سؤال مهمی پدید می‎آید، چه شد که مردم کوفه به چنین نگرشی رسیدند و علی‎رغم احساس مسئولیت، مبتلا به ضعف اخلاقی شدند؟ بررسی این سخن نیازمند تحلیل ضعف‎اخلاقی و نظام‎اخلاقی مردم کوفه است که ان‎شاءالله در نوشته‌های بعدی به این مسئله می‎پردازیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید