چرخوفلک یعنی لذتبردن از مسیر
مهدیا گلمحمدی - روزنامهنگار
اگرچه هدفگذاری در زندگی و تلاش برای رسیدن به آن یکی از ارکان سلامت روان و تجربه بهرهمندی از احساس موفقیت در زندگی است اما به گواه تجربه زیسته بسیاری از ما انسانها، افرادی که در کنار هدفگذاریهای گوناگون بخشی از روز را با روش «هرچه پیشآید خوشآید» میگذرانند، افراد خوشحالتری هستند.
اگر مسیر را بدون درنظر گرفتن نقطه مقصد و هدف درنظر بگیریم در وهله نخست ممکن است این مسیر بیهوده و بیارزش بهنظر برسد حال آنکه برای نمونه کودک یا بزرگسالی که در یک چرخوفلک کوچک یا بزرگ نشسته و لذت میبرد به هیچ نقطه غایی و هدف خاصی نمیاندیشد. شاید در این دور باطل لذتبخش پیامی نهفته باشد که بد نیست به مناسبت روز جهانی چرخوفلک (بیست و پنجم جولای) به آن بپردازیم.
از منظر روانشناسی، یکی از نقاط تمایز بشر دیروز و امروز درک بهتر بشر غیرمدرن از اوقات فراغت است. بشر در طول تاریخ برای اوقات فراغت خود برنامهریزی خاصی نداشت و صرفا به بخش لذتجویی خود شامل نیازهای اولیهاش میپرداخت. بشر امروزی و بهاصطلاح مدرن اما طوری خود را بازتعریف کرده است که به شکلی افراطی کوچکترین زمان خالی در روز به معنی بطالت، عقبماندن از اهداف بزرگ و در نتیجه به احساس سرخوردگی ختم میشود. احساسی که بسیاری از آسیبهای روانی همچون حس بیارزشی و افسردگی را به همراه دارد. این در حالی است که به اقتضای طبیعت بشر بهتر است بخشی از اوقات فراغت را بیهیچ هدف بزرگی مثل فردی که سوار چرخ و فلک شده است و دور نقطهای بیمعنی میچرخد گذراند و صرفا لذت برد. از دیدگاه روانشناسی مدرن این رفتار کمک میکند تا فرد قادر باشد در زمان لازم «بالغ» پرکار خود را که مدام در حال سرزنش «کودک» درون است، خاموش کند.