• یکشنبه 9 دی 1403
  • الأحَد 27 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 29
چهار شنبه 15 تیر 1401
کد مطلب : 165396
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/qxJXR
+
-

بازشدن گره‌های بزرگ در قهوه‌خانه کوچک

چای‌نوشی در کوچک‌ترین قهوه‌خانه جهان یک بهانه است تا حال خوبمان را با هم قسمت کنیم

گزارش
بازشدن گره‌های بزرگ در قهوه‌خانه کوچک

سحر جعفریان- روزنامه‌نگار

چراغ فعالیت‌های خیرخواهانه‌ کوچک‌ترین قهوه‌خانه جهان که در یکی از گذرهای بازار بزرگ تهران، جا خوش کرده مانند گذشته همچنان روشن است. قهوه‌خانه‌ای که «حاج علی درویش» حدود سال۱۲۹۷ راه‌اندازی کرد و روزانه پذیرای بسیاری از بازاریان و مشتریان ایرانی و خارجی است. تاریخچه احداث و فعالیت قهوه‌خانه‌ها در ایران به دوره حکومت صفوی و شهرهایی مانند اصفهان، تبریز، قزوین و تهران بازمی‌گردد؛ آن زمان که نوشیدن چای و قهوه بعد از اعیان و اشراف درباری، بین رعیت و مردم عادی نیز طرفدار پیدا کرد و به‌تدریج این گرمنوش‌های خوشمزه، پای ثابتِ بساط پذیرایی گعده‌ها و دورهمی‌های قهوه‌خانه‌ای محسوب شد. این میان، قهوه‌خانه‌ها خیلی زود به نهادی سنتی و اجتماعی تبدیل شدند که بسیاری از تعاملات و اتفاقات مهم دوره‌های گوناگون در آنها شکل می‌گرفت. در گذر زمان، جایگاه این نهاد و صنف ارتقا یافت. به‌گونه‌ای که هر پدیده‌ای در مواجهه و نزدیکی با فضای اجتماعی و کارکرد هویتی قهوه‌خانه‌ها، آثار و دگرگونی‌هایی را همراه داشت و منشأتحول درنظر گرفته می‌شد.

داستان مینیمال‌ترین قهوه‌خانه جهان
تصور کنید به این ویژگی‌های مهم و اثربخش قهوه‌خانه‌ها، ویژگی «کوچک‌ترین در جهان» را نیز اضافه کنیم. آن وقت است که سَر از قهوه‌خانه ۲متری «حاج علی درویش» (مهبوتیان) در گذر بزازها در می‌آوریم. قهوه‌خانه‌ای که ابتدا ۲دهانه داشت و مساحتش به حدود ۱۰متر می رسید. داستان این قهوه‌خانه مینیمال را باید از حدود سال۱۲۹۷ آغاز کرد. آن زمان که سندش با پرداخت ۲۰هزار تومان به‌نام «حاج‌محمدحسن شمشیری» (چلوکباب شمشیری) ثبت شد، اما دیری نپایید که با وقوع جنگ جهانی اول، اوضاع اقتصادی بسیاری از مردم و بازاریان برهم ریخت و دخل و خرج‌ها دیگر با هم نخواند. این زمان بود که حاج حسن، قهوه‌خانه‌اش را به حاج‌علی مهبوتیان همدانی معروف به حاج علی درویش فروخت. سال۱۳۴۰ بود که تابلوی دست‌نوشته «قهوه‌خانه علی درویش» سردر این قهوه‌خانه که دیگر مساحتش به ۲متر می‌رسید، نصب شد.

صندوقی به نام مولا
از همان سال، حاج علی، با روی ‌گشاده، رهگذران بازار را به چای لب‌سوز و قندپهلو، مهمان کرد. استکان‌های کمرباریک با آن نعلبکی‌های دورطلایی که گاهی به سفارش مشتری، تکه‌ای نبات زرد یزد داخلش انداخته می‌شد. آوازه روی‌ گشاده و چای اعلای حاج علی به گوش همه بازاریان و بازارگردان رسید. طوری که هر روز بر تعداد مشتری‌های قهوه‌خانه افزوده ‌شد. از این رو، حاج علی که روزگار جوانی‌اش را در گود زورخانه گذرانده بود و با مسلک پهلوانی خو گرفته بود، تصمیم گرفت به رسم همان پهلوان‌های خوش‌مَرام، صندوق گلریزانی در قهوه‌خانه‌اش دایر کند؛ صندوقی که بعدها به صندوق «مولا» شهرت یافت و مشتری‌ها، بیشتر به شوق پول انداختن در صندوق و سهیم شدن در امور خداپسندانه آن، پیش می‌آمدند.

ناگهان، شهرت ملی و بین‌المللی
قیمت هر استکان چای مشخص بود و مشتری‌ها اغلب بعد از مطلع شدن از فعالیت صندوق مولا، آن مبلغ مشخص را به توان بضاعت مالی‌شان می‌رساندند و می‌گفتند: «اضافه‌اش، سهم صندوق مولاست» بعد، این دعای خیر حاج علی بود که بدرقه راهشان می‌شد تا نوبت و مجالی دیگر که باز هم به بهانه عطر و طعم چای قهوه‌خانه کنج و دِنج او، قصد «مهربانی کردن» کنند. اواخر دهه۸۰، قهوه‌خانه حاج علی درویش به یکی از مهم‌ترین و جالب‌ترین توقفگاه‌ها برای گردشگران داخلی و خارجی (تورهای تهرانگردی) و همچنین افراد سرشناسِ عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و حتی سیاسی تبدیل شد. توقفگاه و پاتوقی که هویت تاریخی آن سال۱۳۹۵ از سوی سازمان میراث فرهنگی، بعد از تأیید به ثبت ملی رسید، اما این پایان ماجرا نبود چرا که عنوان «کوچک‌ترین قهوه‌خانه جهان» نیز به گواه اسناد معتبر، به آن الصاق شد.

مکث
و اما امروز...


«کاظم درویش»، (پسر حاج علی) بعد از مرگ پدر، امور این کوچک‌ترین قهوه‌خانه جهان را دست گرفت تا هم حافظ یک میراث ملی باشد و هم راه پدر را در «مهرورزی و مهربانی کردن» ادامه دهد. او در این ارتباط می‌گوید: «به لطف خدا و دل بزرگ مشتریان، بعد از حدود یک قرن، هنوز صندوق مولا فعال است و ماهانه اندوخته‌های اهدایی‌اش، صرف حمایت مادی از خانواده‌های نیازمند و آبرومند و همچنین افراد آسیب‌دیده و بهبودیافته از اعتیاد می‌شود. چای‌نوشی در قهوه‌خانه کوچک جهان یک بهانه است تا حال خوبمان را با هم قسمت کنیم و از برکاتش در کنار یکدیگر بهره‌مند شویم.» کاظم درویش، مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد: «برای درک بهتر برکت مهربانی به دیگران و بازگشت اثر آن به زندگی خود، کافی‌است کمی به همین قهوه‌خانه ۲ متری ما و فرورفته در معبر فرعی توجه کنید؛ جایی که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد هم رزق و روزی چند نفر را تامین کند و هم به یکباره با شهرتی جهانی، مایه امید شود. این اگر برکت مهربانی کردن‌های پدرم و مشتری‌هایش نیست، پس چیست؟»

این خبر را به اشتراک بگذارید